باید برند یکپارچه بیمارستانی بسازیم

گفت‌وگو با سعید صدری فعال حوزه گردشگری سلامت درباره الزمات بازارسازی در این صنعت

دکتر سعید صدری، کارشناس حوزه گردشگری سلامت است که نزدیک به ۱۴سال سابقه فعالیت حرفه‌ای و اجرایی را در این صنعت دارد. او دارای مدرک پزشکی عمومی است و همچنین در زمینه پوست‌، مو و زیبایی فعالیت می‌کند. صدری به مدت سه سال در اواسط دهه هشتاد دبیر کمیته کشوری توریسم پزشکی و گردشگری سلامت از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود و در طی این مدت فعالیت‌های بسیاری را برای گسترده‌تر کردن این صنعت در کشور انجام داده است. او اکنون سهامدار و مدیرعامل شرکت گردشگری سلامت مارکوپولو است. با او درباره صنعت گردشگری سلامت کشور گفت‌وگو کرده‌ایم.

کمی برای ما از فعالیت‌های حرفه‌ای خودتان در این زمینه بگویید.

من در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ مدیر یکی از بخش‌های بیمارستان خاتم‌الانبیاء تهران بودم. در آن سال‌ها این بیمارستان میزبان بیماران خارجی بود و از نزدیک شاهد سردرگمی و مشکلات این افراد در ایران بودم. همین امر انگیزه‌ای شد تا درباره این موضوع مطالعاتی انجام دهم که منجر به شناخت صنعت توریست درمانی شد.

در همان سال‌ها کشورهایی مانند هند، تایلند، ترکیه و سنگاپور در این صنعت به پیشرفت قابل ملاحظه‌ای رسیده بودند و حرفی برای گفتن داشتند. در سال ۸۵ سیستمی را جهت سروسامان دادن و همچنین توسعه این صنعت طراحی کردم و به وزارت بهداشت وقت ارائه دادم که متاسفانه وزارت بهداشت مسئولیت آن را نپذیرفت و بنده را به  سازمان میراث فرهنگی ارجاء داد. در آن زمان هیچ یک از دو ارگان این صنعت را جدی نگرفته بودند. در همان سال جهت پیشبرد اهدافم در این زمینه شرکتی با نام افق پارسیان سلامت تاسیس کردم.

    مطالب مرتبط:

درباره شرکت افق سلامت پارسیان بیشتر بگویید، فعالیت این شرکت در چه زمینه‌ای بود؟

هدف من از تاسیس این شرکت این بود که به‌صورت سازمان یافته و با روش‌های درست گردشگران سلامت را به ایران بیاورم. از همان زمان بازار کشورهای همسایه در دست دلال‌ها بود و من به این فکر بودم که بازار جدیدی را درست کنم.

از همین رو اولین نمایشگاه توریسم درمانی ایران را در سال ۸۵ درکشور فرانسه برگزار کردم که سروصدای بسیاری را به‌پا کرد. و مورد توجه و بازدید سفیر ایران و خبرگزاریهای متعدد ایرانی و اروپایی قرار گرفت پس از بازگشت از نمایشگاه پاریس،  معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی از بنده دعوت به همکاری نمود و با حکم معاون رئیس جمهور و ریاست سازمان، مسئولیت کمیته گردشگری سلامت کشور را بعهده گرفتم و ادامه فعالیت در بخش خصوصی را رها نموده و شرکتم را منحل کردم.

در طی سه سال فعالیت، موفق شدم طرح و برنامه‌های زیادی در سطح کشور به اجراء درآورم. در واقع در آن زمان مقوله توریسم درمانی به‌عنوان یک صنعت مدرن برای مراکز درمانی و سرمایه گذاران مورد توجه جدی نبود و می‌توانم ادعا کنم بنده یک موج وسیع در سراسر کشور ایجاد کردم.

از طرفی آیین‌نامه مراکز و خدمات گردشگری سلامت را تدوین و ابلاغ کردیم که بدینوسیله امکان تاسیس هتل بیمارستان‌ها، شرکت‌ها و آژانس‌های توریسم درمانی  و دهکده‌های سلامت هموار شد و از سوی دیگر با تشکیل کمیته‌های گردشگری سلامت استان‌ها و سفر به تک‌تک استان‌ها و پیاده‌سازی طرح‌های تخصصی، حرکت بزرگی در زمینه توسعه این صنعت در کشور شکل گرفت که امروز شاهد ثمرات آن هستیم.

شما اکنون مدیرعامل شرکت گردشگری سلامت مارکوپولو هستید، این شرکت چگونه تاسیس شد؟

هولدینگ مارکوپولو سال‌هاست که در زمینه گردشگری فعالیت می‌کند. در سال ۹۵ با مشارکت این هولدینگ شرکت گردشگری سلامت مارکوپولو را تاسیس کردیم و از آن زمان تاکنون بنده سهامدار و  مدیرعامل آن هستم.

ظرفیت و بازار گردشگری سلامت ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

گردشگری سلامت دارای سه شاخه گردشگری تندرستی، گردشگری پزشکی و طبیعت درمانی است. شاخه تندرستی به این معنا است که افرادی سالم برای ارتقای سلامتی، شادابی و داشتن آرامش بیشتر به مکان‌هایی خاص که برای همین امر ساخته شده‌اند سفر می‌کنند. در اغلب کشورهای اروپایی مراکزی با نام دهکده‌های سلامتی ساخته شده است که میزبان بسیار خوبی برای گردشگران تندرستی است. متاسفانه ما در ایران این نوع مراکز را نداریم اما ظرفیت ساخت آن در بسیاری از مناطق ایران که دارای آب‌وهوا و شرایط محیطی خوبی است وجود دارد.

اما موضوعی که از قدیم در کشور بر روی آن بسیار کار شده است مو ضوع درمان و پزشکی است. برای آنکه یک کشور ظرفیت خوبی در درمان و پزشکی داشته باشد باید مراکز درمانی با تجهیزات کامل، پزشک و جراح حاذق، قیمت مناسب و… داشته باشد که خوشبختانه ما در کشور تمامی این موارد را داریم که این همان ظرفیت ما در حوزه گردشگری درمان و پزشکی است.

هرچند که ما تمام زیرساخت‌های لازم را برای کار حرفه‌ای در این صنعت نداریم، با این حال دانش و امکانات پزشکی در ایران با بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا برابری می‌کند. به‌طور کلی ظرفیت ایران در این صنعت بسیار بالاست و حتی می‌توان آن ‌را به چند برابر هم افزایش داد. اما وضعیت موجود بسیار اسفبار است؛ زیرا ما حتی از یک‌دهم این ظرفیت استفاده نکرده‌ایم و آن ظرفیتی هم که در این صنعت مورد استفاده است اصلا مطلوب نیست.

درواقع به‌جای آنکه منافع حاصل از این صنعت باعث توسعه و رشد گردشگری سلامت و زیرساختهای درمانی و گردشگری کشور شود وارد جیب‌ دلال‌ها، واسطه‌ها و عده‌ای سودجو می‌شود که این تنها ضرر خواهد بود.

در قسمتی از صحبت‌هایتان گفتید که ما تمامی زیرساخت‌های لازم را در این صنعت نداریم، منظور شما از این موضوع چیست؟

زیرساخت در صنعت گردشگری سلامت تعریف مشخصی دارد و شامل دو قسمت است. قسمت اول آن داشتن بیمارستان و مراکز درمانی معتبر و مناسب با تجهیزات کامل، وجود پزشک و جراح ماهر، داشتن هتل‌ با امکانات کامل و… است. به طورکلی باید بتوانیم به گردشگر سلامت خدمات خوبی را هم از لحاظ درمان و هم از لحاظ هتلینگ ارائه دهیم.

تمامی این موارد جز زیرساخت‌های اولیه است. اگر بازار هدف ما تنها بر روی کشورهای همسایه و عربی باشد درکوتاه مدت وجود این زیرساخت‌ها در کشور کافی است. اما اگر بازار هدف وسیع‌تر باشد، یعنی بازار تمامی کشورهای دنیا مدنظر قرار دهیم، شرایط فرق می‌کند؛ زیرا آن زمان ما باید با ادبیات حاکم بر صنعت توریست درمانی در دنیا آشنا باشیم و آن‌ها را در کشور اجرا کنیم.

اولین و مهمترین قانون در این صنعت اعتبارگذاری است. اعتبارگذاری به این منظور است که شرکت‌های توزیع کننده بیماران در کشورهای اروپایی و یا آمریکایی زمانی با یک مرکز درمانی در سایر کشورها همکاری می‌کنند که آن مرکز  دارای یکی از گواهینامه‌های بین‌المللی معتبرباشد.

درواقع حتی چنانچه یک بیمارستان بهترین خدمات را در تمامی جهات ارائه کند، مادامی‌که دارای گواهینامه‌های بین‌المللی نباشد، شرکت‌های گردشگری سلامت در خارج از ایران و بیماران به آن اعتماد نخواهند کرد. ما حتی در دوره تحریم هم می‌توانیم از طریق بعضی از مراکز در کشورهایی مانند امارات برای گرفتن این گواهینامه‌های بین‌المللی اقدام کنیم.

    مطالب مرتبط:

مورد بعدی که پس از دریافت اعتبارگذاری مطرح می‌شود، موضوع انتقال‌ پذیر نمودن بیمه‌های درمانی است. به گونه‌ای که شرکت‌های بیمه خارجی بتوانند بیمه گذاران خود را برای دریافت خدمات درمانی به کشور ما ارجاع دهند. به همین سبب شرکت‌های بیمه با شرکت‌های بیمه کشور مقصد در گردشگری سلامت قراردادهایی را بسته تا بیماران را ارجاع کند و کلیه هزینه‌های درمان بدون دخالت مستقیم گردشگر سلامت توسط بیمه‌ها پرداخت خواهد شد. موضوع انتقال‌پذیری بیمه‌های درمانی، هم برای گردشگر سلامت و هم برای مراکز بیمه سودآور است.

پس از انجام این دو مورد موارد دیگری نیز مطرح می‌شود که هرکدام به نوبه خود در این صنعت تاثیرگذار هستند. گردشگری سلامت در دنیا بازی پیچیده‌ای دارد و زمانی می‌توانیم برنده این بازی شویم که قواعد آن‌را بشناسیم.

در دوره تحریم‌ها چگونه می‌توانیم برای انجام این قبیل کارها که ذکر کرده‌اید اقدام کنیم؟

راه‌های مختلفی وجود دارد به‌عنوان مثال انجمن گردشگری سلامت آمریکا یکی از مهم‌ترین صحنه‌گردانان گردشگری سلامت دنیا است. این انجمن در کشورهای مختلفی که در این صنعت فعالیت دارند رفته و عملکرد آنها را مورد بررسی قرار می‌دهد و سپس با آنها در حوزه گردشگری سلامت فعالیتی را نیز آغاز می‌کند. سال گذشته این انجمن نمایشگاهی را در قالب یک کنفرانس در هندوستان برگزار کرد و حدود ۸۰ کشور دنیا از جمله ایران در این نمایشگاه حضور داشتند.

در آن رویداد جلسه‌ای را با رئیس این انجمن آقای جاناتان ادلمیت داشتیم که ایشان سوالی مبنی بر آنکه چرا فعالیتی مشترک بین ایران با این انجمن تاکنون صورت نگرفته است را مطرح کرده‌اند. در اینجا مسئله تحریم‌ها مطرح شد و او در پاسخ گفت: «انجمن گردشگری آمریکا نماینده‌هایی را در کشورهایی مانند امارات و اردن دارد و ما از طریق آنها می‌توانیم با یکدیگر به‌صورت غیر مستقیم کار کنیم.» موضوع مهم این است که دولت مصمم باشد در این عرصه ورود و سرمایه‌گذاری کند ولی هرگز این‌ کار صورت نگرفته است تا راه برای توسعه در بخش خصوصی هموار گردد.

با توجه به سابقه شما در این صنعت چه چالش‌ها و نقطه ضعف‌هایی را شناسایی کرده‌اید؟

اولین و مهم‌ترین چالشی که در این صنعت وجود دارد این است که دولت هیچ دغدغه‌ای در حوزه گردشگری و زیرمجموعه‌های آن مانند گردشگری پزشکی ندارد. در حوزه گردشگری سلامت دولت باید احساس مسئولیت کرده  و بسترسازی‌ کند سپس وارد حوزه مارکتینگ و بازاریابی شده و توانمندی‌های کشور را به دنیا  معرفی کند.

پس از این کار دولت باید کمک کند تا بخش خصوصی وارد عرصه شده و با سرمایه‌گذاری در این صنعت باعث رونق گرفتن آن شود. تمام کشورهای موفق این صنعت در دنیا اینگونه عمل کرده‌اند. اما متاسفانه در ایران دولت قدمی در این راه برنمی‌دارد.

سوالی در اینجا مطرح می‌شود، اینکه چرا دولت برای این صنعت کاری نمی‌کند؟ در پاسخ باید گفت: که این صنعت برایش اهمیتی ندارد و همچنین به بخش خصوصی میدان نمی‌دهد. حتی زمانی که بخش خصوصی وارد کار در این عرصه می‌شود گاهی موانع قانونی را نیز به وجود می‌آورند و مانع کار آن می‌شوند.

در اصل دولت نمی‌داند که باید چه قدم‌هایی را در این حوزه بردارد. باز سوالی مطرح می‌شود اینکه چند کارشناس گردشگری سلامت در بدنه دولت وجود دارد که این صنعت را تحلیل کند و براساس آن راهکار ارائه دهد؟

یکی دیگر از مشکلات این حوزه موضوع قانون‌گذاری است؛ زیرا تاکنون هیچ قانون مؤثری درخصوص گردشگری پزشکی و حمایت از این صنعت وضع نشده است. وزارت بهداشت، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت امور خارجه، وزرات کشور و … باید یک تیم حرفه‌ای را نیز تشکیل دهند که به صورت علمی و تخصصی به‌کار در این صنعت بپردازند و وظایف این‌چنینی را نیز انجام دهند. متاسفانه در ایران زمانی که دو نهاد دولتی در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند نمی‌توانند کار کنند و هرکدام خود را متولی می‌دانند. درواقع ما در کشور ضعف کار گروهی داریم.

در حقیقت چون نمی‌توانیم گردشگری سلامت را به خوبی مدیریت کنیم این صنعت به‌جای آنکه تبدیل به یک فرصت برای کشور شود تبدیل به تهدید خواهد شد.

نقطه ضعف دیگری که وجود دارد عدم آگاهی و شناخت بیمارستان‌ها از بازارهای منطقه‌ای و بین المللی است. مراکز درمانی تنها به منافع کوتاه مدت خود در این صنعت نگاه می‌کنند و تعرفه‌هایشان نسبت به کشورهای منطقه مناسب نیست.

 آنها به وجود رقبایی مانند ترکیه ، هند ، تایلند و اردن توجهی نمی‌کنند و همین امر به‌تدریج سبب از دست رفتن بازار خواهد شد. درواقع باید گفت که بخش خصوصی هم آینده‌نگر نیست.

یکی دیگر از چالش‌های ما کار به شیوه‌های قدیمی و سنتی است. در حال حاضر شرکت‌های بزرگی در دنیا شکل گرفته‌اند که کار آنها توزیع بیمار در سراسر دنیا است. این شرکت‌ها قراردادهای بزرگی را با شرکت‌های گردشگری سلامت در کشورهای مقصد می‌بندند و برای آنها بیمارانی را از سراسر دنیا می‌فرستند.

ما باید با این شرکت‌ها وارد قرارداد شویم تا بتوانیم بازار هدفمان را بزرگتر کنیم. این درحالی است که ما اکنون تنها از چند کشور اطراف آن هم با وجود واسطه‌ها و دلال‌ها گردشگر سلامت را وارد کشور می‌کنیم و وارد بازی جهانی توزیع بیمار نشده‌ایم.

    مطالب مرتبط:

از دیگر مشکلات این صنعت تمامیت‌خواهی وزارت بهداشت و سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری است. در اصل هیچکدام از آنها کار مؤثری که درخور قابلیت‌های کشور است، انجام نمی‌دهند. هیچکدام از این دو سازمان و وزارت‌خانه متولی امر این صنعت نیستند؛ زیرا هردو به یک اندازه در این صنعت سهم دارند و تنها باید برای یک هدف اصلی که آن ایجاد منافعی برای رشد کشور است، فعالیت کنند. این دو ارگان دولتی موظف هستند که به‌عنوان مسئول، به تعهدات خود در این صنعت عمل کنند و به‌دنبال ایجاد منافع برای سازمان و یا وزارت‌خانه‌های متبوع خود نباشند.

صحبت من با مسئولین این است که شما نباید برای رسیدن به منافع به این صنعت ورود کنید شما باید تنها وظایف خود را به‌درستی انجام دهید و منافع ملی را درنظر گیرید. صاحب اصلی این صنعت مردم هستند که باید این منافع را ببینند.

برندینگ و بازاریابی در این صنعت چگونه باید باشد؟

در کشورهای موفق الگوهای بازاریابی مختلفی وجود دارد مثلا در هندوستان تعدادی از بیمارستان‌ها درکنار یکدیگر قرار گرفته و تحت عنوان یک برند شروع به فعالیت کردند. پس از آن تبلیغات گسترده‌ای جهت معرفی این برند در دنیا انجام شد و همچنین دفاتر و کلینیک‌هایی به‌عنوان زیرمجموعه این برند در چند کشور مطرح در دنیا تاسیس شد.

آنها در این مراکز بیماران را ویزیت کرده و سپس به بیمارستان‌های تحت پوشش این برند در کشور هندوستان می‌فرستند. بنده در سال‌های ۸۶ و ۸۷ این متد را الگو قرار داده و طرحی مشابه آن‌ را اجراء کردم. جلساتی در این خصوص گذاشته شد و بیمارستان‌های خصوصی درجه یک کشور که علاقمند به فعالیت در این صنعت بودند دعوت شدند.

درحال تاسیس یک برند در قالب شرکت بین المللی گردشگری سلامت ایران با مشارکت و سهامداری بیمارستان‌های ایران بودیم تا حمایت‌های گسترده انجام دهیم و اختیارات و مجوزهای لازم برای تاسیس ایرلاین، هتل هاسپیتال، بیمه‌گری و استفاده از دفاتر سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه و امکانات رسانه‌ای خارجی را جهت مارکتینگ دراختیار این شرکت بگذاریم.

کارها در این خصوص با همکاری تمامی اعضاء به‌خوبی پیش رفت اما متاسفانه در همان زمان تغییر و تحولی در رأس دولت رخ داد و اجرای این طرح با مشکل روبه‌رو شد. درواقع این صنعت نیازمند اینگونه بازاریابی‌ها و برندسازی‌ها است که در درجه نخست از وظایف سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری است.

برندینگ و تبلیغات بیمارستان

۳ نظرات
  1. محسن می گوید

    مطلب خیلی خوبی بود. مشخصه ایشون کاملا کار کرده و حرفهای عمیق و درستی میزنه.
    کاش آدم های حرفه ای زیاد بیان تو این حوزه و بازار رشد کنه.
    از اینجور مصاحبه های عمیق و حرفه ای بازم بذارید. خیلی جذابه

  2. علی دولت شاهی می گوید

    بسیار عالی است جناب آقای دکتر سعید صدری با سن کمی که دارند تجارب زیادی در حوزه گردشگری پزشکی بدست آوردند. امیدوار هستیم در مسیرشون ثابت قدم و موفق باشند.

  3. مهدی فصیحی رامندی می گوید

    ممنون از دکتر بابت سخنان متین

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.