سال ۹۷ پذیرای ۱۵۰۰ بیمار خارجی بودیم
گفتوگو با رئیس IPD و مسئول IPD بیمارستان جم تهران
بیمارستان جم یکی از قدیمیترین بیمارستانهای تهران است که در سال ۱۳۴۷ توسط جمعی از اساتید ایرانی تاسیس شد. این بیمارستان در سال ۹۵ مجوز IPD خود را از وزارت بهداشت دریافت کرده و در حوزههای قلبو عروق، سرطان، جراحی مغزو اعصاب، زنان، NICU و… به گردشگران پزشکی خدمات ارائه میدهد. با دکتر منصور مقدم رئیس IPD و فوق تخصص قلب و عروق از کشور امریکا و همچنین المیرا عابد کارشناس مسئول IPD و کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک این بیمارستان درخصوص واحد IPD و توریسم درمانی گفتوگو کردهایم.
برایمان کمی از بیمارستان جم و خدماتی که به بیماران ارائه میدهید، بگویید.
مقدم: بیمارستان جم یک بیمارستان با سابقه است که حدود نیم قرن از زمان تاسیس این بیمارستان میگذرد. پایهگذاری این بیمارستان از همان ابتدا بر اساس علوم علمی استوار بوده و همیشه منافع بیمار بیش از جنبه تجاری مدنظر بود و این روند تاکنون ادامه پیدا کرده است.
در گذشته بهعلت کمبود متخصص و همچنین عدم ارائه سرویسهای پیشرفته پزشکی به بیماران، بسیاری از بیماران برای درمان به خارج از کشور مراجعه کرده که اکثرا با درمانهای ناقص و ناتمام به کشور باز میگشتند. در آن هنگام به بیمارستان جم مراجعه کرده؛ زیرا این مرکز از همان ابتدا تیم علمی و برگزیدهای را در کادر درمان خود داشت و خدمات پزشکی خوبی را به بیماران ارائه میداد.
این بیمارستان حدود ۱۳۰ تخت جهت بستری دارد که ۲۵ تخت ویژه برای بخشهای سی سی یو، آی سی یو و… است.
شیوه بازاریابی و جذب بیمار در بیمارستان جم چگونه است؟
مقدم: بیمارستان جم از سال ۹۵ در حوزه گردشگری سلامت فعالیت میکند و خدمات بسیار خوبی را به بیماران خود ارائه میدهد. در این بیمارستان منشور حقوق بیمار از اولویت خاصی برخوردار است. همین موارد باعث شده است که تبلیغات دهان به دهان برای ما اتفاق بیافتد. بیشتر بیماران ما افرادی هستند که توسط بیماران قبلی که در این بیمارستان مورد درمان قرار گرفتهاند، معرفی شدهاند. این تبلیغات برای ما بهگونهای بوده است که در سال ۹۷ حدود ۷۰۰ بیمار بستری و ۸۰۰ بیمار سرپایی در بخش IPD سرویس دهی شدهاند.
ظرفیت ها و فرصت های گردشگری پزشکی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
مقدم: ما در کشور ظرفیت های فراوانی در حوزه گردشگری پزشکی داریم. ظرفیتهای ما در کشور به اندازهای است که حتی میتوانیم فرامنطقهای عمل کنیم و بیمارانی از کشوران اروپایی داشته باشیم. برای استفاده از تمام فرصتها و ظرفیتهای این صنعت باید قوانین و زیرساختهایی فراهم شود که فراهم آوردن آنها خیلی هزینهبر نیست. تنها باید مقرراتی در این حوزه وضع شود تا از تمام این ظرفیتها استفاده شود.
رقابت بین بیمارستانها برای جذب بیمار در این حوزه بسیار زیاد است. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت بهداشت بر سر متولی امر بودن رقابت میکنند. این درحالی است که اگر ما یک دیدگاه ملی داشته باشیم قطعا میتوانیم در این صنعت موفق باشیم و رقابتها را تبدیل به یک فرصت کنیم.
یکی از بهترین ظرفیتهای ما هزینههای پایین خدمات پزشکی است. برای نمونه یک سرویس پزشکی در کشور با رقمی حدود ۳هزار دلار ارائه میشود درحالیکه همان سرویس در کشور همجوار مانند ترکیه با کیفیت کمتر اما با قیمیتی حدود ۲۰ هزار دلار به بیمار خارجی تحمیل میشود. استفاده از تمام ظرفیتهای موجود میتواند درآمد بسیار خوبی را برای کشور داشته باشد. همچنین میتواند تواناییهای علمی کشور را به کشورهای همسایه و سایر کشورهای دنیا نمایش دهد.
در مدت فعالیت بیمارستان جم با چه مشکلات و چالشهایی در این صنعت مواجه بودهاید؟
مقدم: بهطورکلی ما زیرساخت مناسبی در این صنعت نداریم و مسئولان و ذینفعان باید زیرساختها را تعریف و تدوین کنند.
یکی از این زیرساختها نبود دفتری در کشورهای هدف است. که بیماران قبل از آنکه برای انجام کارهای پزشکی به ایران بیایند به آنجا رفته و به واسطه آنها کلیه روند سفرشان به ایران را انجام دهند.
این یکی از مهمترین چالشهای این صنعت است. از دیگر مشکلات این حوزه وجود دلال و واسطهها است. بهطور کلی صنعت گردشگری سلامت به واسطه دلالان کنترل میشود. دلالان هزینههای بالایی را از بیماران دریافت کرده اما آنها را به مراکزی با کیفیت پایین میبرند که نه تنها بیمار نتیجه مطلوبی را از این درمان نمیبیند بلکه هیچ بهبودی در سلامتی او حاصل نشده و همین امر یک تبلیغ منفی برای گردشگری پزشکی ما خواهد بود. دلالان به این صنعت بهعنوان یک بیزنس شخصی نگاه میکنند از همین رو پیامد اجتماعی کاری که انجام میدهند برایشان اهمیتی ندارد.
مطالب مرتبط:
بهنظر من فاصله ایران از کشورهای مانند هند، ترکیه، تایلند، دوبی و… که زودتر از ما در این صنعت قدم برداشتهاند زیاد نیست. منظور من این است که نیازی نیست برای آنکه به سطح آنها برسیم دو سال برنامهریزی کنیم و آنها را به اجرا دربیاوریم. زیرا ظرفیتهای ما در این حوزه بسیار زیاد است و با کمی برنامه ریزی و قانونگذاریهای درست میتوانیم بهراحتی به سطح مطلوبی از این صنعت برسیم.
عابد: یکی از چالشهای دیگری که در این صنعت به چشم میخورد رقابتهایی است که در این حوزه بهوجود آمده و شرایط را در این صنعت سخت میکند. برای نمونه رقابت بین بیمارستانها برای جذب بیمار در این حوزه بسیار زیاد است. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت بهداشت بر سر متولی امر بودن رقابت میکنند. این درحالی است که اگر ما یک دیدگاه ملی داشته باشیم قطعا میتوانیم در این صنعت موفق باشیم و رقابتها را تبدیل به یک فرصت کنیم.
مطالب مرتبط:
- متولی واحد؛ نیاز اصلی گردشگری سلامت
- ناهماهنگی دستگاههای متولی به «توریسم سلامت» آسیب زده است
- چه کسی متولی استانداردسازی خدمات گردشگری سلامت است؟
چالش بزرگی که من بسیار با آن درگیر هستم این است که ما هنوز از لحاظ فرهنگی آمادگی پذیرش بیمار خارجی را نداریم. بسیاری از بیمارانی که به ایران میآیند از کشور عراق هستند و بهخاطر شرایط موجود از سمت آمریکا و اروپا بیمار کمتری داریم. اما بارها در بیمارستان، ایرانیها از من پرسیدهاند که چرا بیمار عراقی را پذیرش میکنین؟ ما ۸ سال با آنها جنگیدهایم و حالا چرا آنها باید به اینجا بیایند و ما به آنها سرویس بدهیم. این حرف را من حتی از افرادی با تحصیلات بالا هم نیز شنیدهام. آنها هنوز قبول نکردهاند که سالهاست جنگ تمام شده است و باید به آنها به چشم یک بیمار نگاه کرد. این نشان میدهد که ما هنوز نتوانستهایم خود را جهت پذیرش بیمار خارجی آماده کنیم و این ایراد از زیرساختهای آموزشیمان است.
یکی از این موانع قانونی مشکل گرفتن ویزا است. بسیاری از بیماران جهت سفر به ایران مدت زمان طولانی در انتظار گرفتن ویزا هستند؛ این درحالی است که در ترکیه تمامی روند ویزا در فرودگاه انجام میشود. مسلم است که بیمار برای درمان به آنجا میرود، حتی اگر هزینه بیشتری را متحمل شود. این را باید بدانیم بیماری شوخی بردار نیست که منظرش بمانیم تا یک سد قانونی را رد کنیم.
زمانی که حرف درمان به میان میآید نگاه، نگاه درمانی است. برای ما فرقی ندارد که بیمار از عراق یا افغانستان و یا اروپا به ایران میآید.
همانطورکه آقای دکتر به آن اشاره کردهاند دلالها از مهمترین مشکلات ما در این صنعت هستند. زمانی که ما دیدیم سیستم و ارگان های مسئول کاری درباره مقابله با دلالها و عملکردشان انجام نمیدهند، خودمان نیز دست بهکار شدیم و تا جایی که برایمان مقدرو است به آنها در این بیمارستان هویت دادهایم و آنها را مجبور به اجرای قوانین بیمارستان کردهایم.
از دیگر مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد صدور ویزا برای گردشگران است. مشکل بعدی این است که ما تعریف درستی از گردشگر سلامت نداریم. وزارت بهداشت تعریف جامعی از گردشگر سلامت ارائه داده است. باتوجه به این تعریف گردشگر سلامت به فردی گفته میشود که به قصد درمان به کشور وارد شده است و بیشتر ۲۴ ساعت در کشور اقامت داشته باشد. با توجه به این تعریف و قوانین وزارت بهداشت مشکلی در این خصوص داریم اینکه ما باید بیماران افغانستانی چگونه برخورد کنیم؟ یک بیمار افغانستانی که ۳۰ سال در ایران زندگی میکند، اما کد ملی ایرانی ندارد جز کدام دسته از بیماران محسوب میشود؟ بیماری که کد ملی ایرانی ندارد یک بیمار خارجی محسوب میشود، این در حالی است که شخص به قصد درمان به ایران سفر نکرده است و سالها در این کشور زندگی میکند. اینجا است که میگوییم زیرساختها دچار مشکل هستند.
بهنظر شما ایران در صنعت گردشگری پزشکی تا چه میزان با استانداردهای جهانی و کشورهایی که بهصورت پیشرفته در این صنعت فعالیت میکنند فاصله دارد؟
مقدم: بهنظر من فاصله ایران از کشورهای مانند هند، ترکیه، تایلند، دوبی و… که زودتر از ما در این صنعت قدم برداشتهاند زیاد نیست. منظور من این است که نیازی نیست برای آنکه به سطح آنها برسیم دو سال برنامهریزی کنیم و آنها را به اجرا دربیاوریم. زیرا ظرفیتهای ما در این حوزه بسیار زیاد است و با کمی برنامه ریزی و قانونگذاریهای درست میتوانیم بهراحتی به سطح مطلوبی از این صنعت برسیم. زیرساختهای اساسی برای پیشرفت در این حوزه وجود دارد که ما در کشور به آنها نیاز داریم. اما این زیرساختها چندان پیچیده و زمانبر نیستند. مانند تاسیس یک دفتری در وزارت بهداشت و یا گستردهتر کردن شورای راهبری. فعالیت این دفتر باید بهگونهای باشد که تمام بیمارستانهای خصوصی دارای واحد IPD به آن لینک شوند و بیماران از طریق این دفتر به بیمارستانها جهت درمان فرستاده شوند.
این دفتر باید سایتی را به زبانهای مختلف طراحی کند تا همه بیماران از سراسر دنیا بتوانند آن را مطالعه و خدمات ایران را در حوزه پزشکی بشناسند. این کار تنها با همکاری وزارت بهداشت قابل اجرا است. انجام کارهای این چنین ما را به سرعت به سمت جلو هدایت خواهد کرد و باعث پیشرفت ما در صنعت توریسم درمانی خواهد شد.
بخش روابط بینالملل وزارت بهداشت میتواند دفتری را هم در ایران و هم در کشورهای هدف تاسیس کند. جذب بیمار باید از طریق این دفاتر صورت گیرد و مدارک پزشکی بیمار قبل از حضور وی در ایران باید از طریق این دفتر به دست مرکز درمانی و بیمارستانهای خصوصی مورد نظر برسد.
البته در کشور تعدادی موانع قانونی وجود دارد که آنها باید بررسی و برایشان چارهاندیشی نیز صورت گیرد تا بتوانیم از آنها عبور کنیم. یکی از این موانع قانونی مشکل گرفتن ویزا است. بسیاری از بیماران جهت سفر به ایران مدت زمان طولانی در انتظار گرفتن ویزا هستند؛ این درحالی است که در ترکیه تمامی روند ویزا در فرودگاه انجام میشود. مسلم است که بیمار برای درمان به آنجا میرود، حتی اگر هزینه بیشتری را متحمل شود. این را باید بدانیم بیماری شوخی بردار نیست که منظرش بمانیم تا یک سد قانونی را رد کنیم. موارد مشابه بسیاری وجود دارند که بهراحتی قابل حل هستند و به ما در پیشرفت این صنعت کمک خواهند کرد.
در صحبتهایتان به رقابت بین وزارت بهداشت و سازمان میراث فرهنگی و گردشگی اشاره کردهاید، بهنظر شما این مشکل چگونه حل خواهد شد؟
مقدم: بهنظر من این موضوع یک مشکل نیست؛ زیرا من بیشتر جنبه راحتتر شدن کار بیماران را درنظر میگیرم. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت بهداشت دو نهاد متفاوت از دو کشور نیستند. آنها به راحتی میتوانند با یکدیگر گفتوگو و تعامل کنند. توریستی که به ایران میآید هم خودش و هم همراهنش میتوانند از جاذبههای توریستی و تفریحی ایران برخوردار شوند. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میتواند این وظیفه را کنترل و به نحو احسن اجرا کند. وزارت بهداشت جنبه درمانی این سفر را باید درنظر بگیرد و آن را با کیفیت بالا ارائه دهد.
ما باید این مورد را درک کنیم که ایران یک کشور است و مردم آن، سازمانها و وزارتخانهها همه برای یک سرزمین هستند. همه باید دست به دست هم دهیم و منافع کل این کشور را تامین کنیم. و نباید وارد تقسیمبندی شویم که بان به مافع کل کشور ضرر وارد خواهد کرد.
بیمارستانهای دولتی باید در ارتباط با بیمارستانهای خصوصی در این صنعت فعالیت کنند. زمانیکه بیمار خارجی به بیمارستانی در ایران مراجعه میکند ارائه سرویس درمانی به چنین بیماری آیینهای است از سرویس علمی درمانی کشور. و این موضوع در بیمارستانهای خصوصی کشور بهتر دیده میشود؛ زیرا بیمارستانهای دولتی نقش آموزشی دارند.
من در بیمارستان جم نباید بگویم که تمام بیماران و باید تنها این بیمارستان مراجعه کنند. بلکه میگویم باید مجموعهای از بیمارستانهای خصوصی بهدور هم جمع شوند و با یکدیگر جهت رشد این صنعت کار کنند. ما باید یاد بگیریم از بعضی خودخواهیها دست بکشیم و در رشتهای که در آن خبره هستیم فعالیت کنیم.
برای جذب بیمار چه راهحلهایی را نیز پیشنهاد میدهید؟
مقدم: همانطور که در قبل به آن اشاره کردهام، بخش روابط بینالملل وزارت بهداشت میتواند دفتری را هم در ایران و هم در کشورهای هدف تاسیس کند. جذب بیمار باید از طریق این دفاتر صورت گیرد و مدارک پزشکی بیمار قبل از حضور وی در ایران باید از طریق این دفتر به دست مرکز درمانی و بیمارستانهای خصوصی مورد نظر برسد. همچنین در بیمار اعتمادی بهوجود آورند تا او با خیال آسودهتری به ایران سفر کند. همین امر میتواند در حذف دلالهای این صنعت موثر باشد.
در تمام صحبتهایتان به وجود بیمارستانهای خصوصی در این صنعت اشاره کردهاید، با توجه به آن بهنظر شما آیا بیمارستانهای دولتی باید از این صنعت حذف شوند؟
مقدم: بیمارستانهای دولتی باید در ارتباط با بیمارستانهای خصوصی در این صنعت فعالیت کنند. زمانیکه بیمار خارجی به بیمارستانی در ایران مراجعه میکند ارائه سرویس درمانی به چنین بیماری آیینهای است از سرویس علمی درمانی کشور. و این موضوع در بیمارستانهای خصوصی کشور بهتر دیده میشود؛ زیرا بیمارستانهای دولتی نقش آموزشی دارند. در کنار این موارد هزینه حضور گردشگر سلامت در بیمارستانهای دولتی زیاد است. دلیل آن این است که بیمار زمانی که به یک بیمارستان دولتی مراجعه میکند باید زمان زیادی را در نوبت ویزیت دکتر بماند و این صف انتظار برای همه مراحل درمانی او خواهد بود. همین امر سبب اقامت طولانیتر و در راستای آن هزینه بیشتری خواهد شد. بهطورکلی یک نابسامانی در بیمارستانهای دولتی جهت کار در حوزه گردشگری سلامت وجود دارد. ولیکن گردشگر سلامت میتواند در بخش خصوصی بهطور مستقیم با زمان بسیار کوتاهتری به متخصصین در رشته بیماری خودشان دسترسی پیدا کنند و اگر نیازی بود به خدمات درمانی در بخش دولتی مراجعه کنند.
آیا توسعه گردشگری سلامت باید در بیمارستانهای خصوصی متمرکز باشد؟بعضی از درمانها مانند پیوند اعضا تنها در بیمارستانهای دولتی انجام میشوند این بیمارستانها میتوانند نقش موثری در این صنعت داشته باشند.
مقدم: تعداد بیمارانی که برای انجام اینگونه درمانها به ایران میآیند چقدر است؟ بهنظرمن همان دفتری که پیشنهادش را در قبل دادهام میتواند به ما در این حوزه کمک کند. آنها بیمارانی که جهت انجام اینگونه درمانها به ایران میآیند را شناسایی میکنند و با هماهنگی قبلی به بیمارستانهای میفرستند. آن هنگام تمام کارهای مربوط به ویزیت و… بهسرعت انجام میشود.
آژانسهای هواپیمایی میگویند که بیمارستانها با ما جهت کار در حوزه گردشگری سلامت همکاری نمیکنند، نظر شما در اینباره چیست؟
عابد: من این نقد را نمیپذیرم. ما در این بیمارستان با ۱۷ آژانس گردشگری و هواپیمایی قرارداد داریم. بیمارستان جم در ماه بین ۸۰ تا ۹۰ بیمار بستری در حوزه گردشگری سلامت دارد. اما بهراحتی میتوانم بگویم تنها ۵ بیمار در ماه توسط آژانسها برای ما فرستاده میشود. ما در بیمارستان جم خواهان همکاری با آژانسها هستیم و این حتی برای وجه ما بسیار خوب است بهنظر من آژانسها در این حوزه فعالیت زیادی ندارند. متاسفانه دفاتر و آژانسهای هواپیمایی هم با یکدیگر مشکل دارند. در بین آنها رقابتهای بسیاری هم وجود دارد و این مانعی برای کارشان است. آژانسهای هواپیمایی باید کاری کنند که بیماران بهجای اعتماد به دلالان و واسطهها به آنها اعتماد کرده و آژانسها را جهت انجام کلیه روند سفرشان به ایرن انتخاب کنند.
من در بیمارستان جم جهت انجام کلیه امور تبلیغاتی مشکلی ندارم و همیشه بیمارستان تمام هزینههای تبلیغاتی که من درخواست کردهام را پرداخت کرده است.
تبلیغات موثر، رمز پیروزی در صنعت گردشگری سلامتاگر یک بیمارستان میگوید که در نمایشگاه شرکت نمیکند دلیلش این است که آن بیمارستان بیمار خودش را جذب میکند. اما آژانسی که در این حوزه فعالیت میکند و در ماه شاید یک بیمار هم نداشته باشد باید کاری در این حوزه انجام داده تا بتواند بیماران را به سمت خود بکشاند.
فالوآپ بیمار نقش مهم و حائز اهمیتی در این صنعت دارد. ما در بیمارستان جم یک تا دو ماه پس از مرخص شدن بیمار با او بهصورت مداوم در تماس هستیم و روند درمان را پیگیری میکنیم.
رقابت بین بیمارستان ها، چه چیزی باعث رقابت ناسالم میشه باید چیکار کرد؟
مقدم: نبود زیرساختهایی که در طی صحبتهایم به آنها اشاره کردهام یکی از عاملهای این رقابت است. به نظر من همان نهاد و یا دفتری که باعث برقراری ارتباط بین بیمارستانهای خصوصی در ایران میشود میتواند این مشکل را حل کند. البته یکی دیگر از مهمترین دلیلهای این رقابت جنبه مالی این ماجرا است. اگر تنها منافع کشور درنظر گرفته شود قطعا دیگر از این صحبتها به میان نخواهد بود.
فالوآپ بیمار در بیمارستان جم چگونه است؟
عابد: فالوآپ بیمار نقش مهم و حائز اهمیتی در این صنعت دارد. ما در بیمارستان جم یک تا دو ماه پس از مرخص شدن بیمار با او بهصورت مداوم در تماس هستیم و روند درمان را پیگیری میکنیم. اگر نیاز به آزمایشی باشد از بیمار میخواهیم آن را در کشور خودش انجام داده و نتیجه را برای ما بفرستد. پزشک هم از راه دور بیمار را با توجه به آژمایشها ویزیت میکند. اما با این حساب بهنظر من فالوآپ بیمار در کشورش مشکلاتی اساسی دارد و برای برطرف کردن آن باید چارهای اندیشه شود.
بهنظر من برندینگ و بازاریابی در ایران بسیار ضعیف است. یکی از دلایل آن این است که تا زمانی که ما بازار هدفمان را تنها کشور عراق درنظر میگیریم این ضعفها خیلی به چشم نمیآید؛ زیرا جامعه عراقی بسیار سنتی هستند و تبلیغات دهان به دهان برای آنها کافیست و همچنین آنها بهصورت خود جوش برای درمان راهی ایران میشوند.
به نظر شما ما میتوانیم میزبان بیماران اروپایی و یا آمریکایی باشیم؟
مقدم: من در رشته تخصصی خودم بیمارانی داشتم که مقیم کشورهای اروپایی و یا امریکایی بودن و برای درمان به ایران آمده بودند. دلیل هم این است که یکی اینکه اعتقادی به پزشکان ایرانی دارند. مورد بعدی درخصوص هزینه ارائه سرویسها و خدمات درمانی است. برای نمونه هزینه سرویس کامل آریتمی قلب در ایران حدود ۲۰۰۰ دلار است. این در حالی است که در آمریکا هزینه آن حدود ۲۵۰۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار است. زمانی که ما بتوانیم تواناییهایمان را در دنیا ارائه بدهیم و آنها از این تواناییها آگاه باشند بسیار راحت میتوانیم آنها را برای انجام کارهای پزشکی با هزینه کمتر و نتیجه بهتر و یا مشابه جذب کنیم.
وضعیت برندینگ و بازاریابی این صنعت در ایران را چگونه میبینید؟
عابد: بهنظر من برندینگ و بازاریابی در ایران بسیار ضعیف است. یکی از دلایل آن این است که تا زمانی که ما بازار هدفمان را تنها کشور عراق درنظر میگیریم این ضعفها خیلی به چشم نمیآید؛ زیرا جامعه عراقی بسیار سنتی هستند و تبلیغات دهان به دهان برای آنها کافیست و همچنین آنها بهصورت خود جوش برای درمان راهی ایران میشوند. اگر ما به بازار اروپا حتی آمریکا فکر کنیم قطعا ضعفهایمان را خواهیم دید و ضعفهایمان را با خواستههای آنها برطرف خواهیم کرد.
مطالب مرتبط:
بیمارستان جم و پزشکانش از بهترینها هستند، امیدوارم با رونق بخش بینالملل این بیمارستان البته به صورت قانونی و بدون حضور دلالان و رضایت هر چه بیشتر بیماران خارجی، موفقیت ایران در گردشگری پزشکی حداقل در منطقه را شاهد باشیم.
بیمارستان جم بیمارستان خوبی است ولی اولا با دلالها خیلی کار میکند و یکی از بیمارستانهایی است که به دلال زیاد پول میدهد. سال گذشته از یکی از اقوام باکویی ما که برای جراحی کنسر پستان به این بیمارستان مراجعه کرده بود، حدود ۵۰ میلیون تومان پول گرفت. ضمن اینکه سونوگرافی این بیمارستان گاهی عکس سونوی بیماران رو بدون گزارش و مهر و امضا به دستش میدهند. این موردی بود که برای مادرم پیش آمد. جراح با دیدن عکس به ما گفت که میتوانیم از بیمارستان برای این کار شکایت کنیم.
خانم عابد به درستی اشاره کردند به اینکه چالش بزرگ در عرصه گردشگری سلامت این است که ماهنوز از لحاظ فرهنگی آمادگی پذیرش بیمار خارجی را نداریم. و قبل از هرچیز باید زمینههای فرهنگی این امر مهیا شود.
خانم درویشی عزیز ممنونم از لطف شما به بیمارستان جم ،خانواده جم به شدت مصر و پیگیر در راستای بهبود صنعت گردشگری سلامت در ایران عزیز هست
با سلام خدمت شما دوست محترم
بله متاسفانه چالش بسیار بزرگ این صنعت در کشور زمینه فرهنگی و آموزشی جهت پذیرا بودن بیماران خارجی می باشد ، امیدواریم که با تدبیری در راستای ساختارهای فرهنگی و ساختارهای آموزشی کم کم این چالش بزرگ رو از سر راه برداریم ??
به نظر می آید بهترین کار برای رفع نزاع و مجادله بین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت بهداشت برای تصدی گردشگری سلامت، ایجاد وزارت مستقل با عنوان وزارت گردشگری سلامت است. تمام تصمیمات و مجوزها در همین وزارت گرفته شود و روند دریافت مجوز با سرعت ۱۰۰ برابر جلو برود و فرایندها سریع تر انجام بشوند.