بیمارستان چشمپزشکی نور: استانداردهایی برای بهبود تجربه بیمار
مجموعه بیمارستانهای چشمپزشکی نور از جمله مراکز درمانی پیشتاز در حوزه گردشگری سلامت و جذب توریسیت درمانی در ایران بوده است. این مجموعه با راهاندازی شعب خارج از ایران تجربه جدیدی را در حوزه ارائه خدمات درمانی با برند ایرانی ارائه داده است. در گفتگو با دکتر فرهاد رضوان مدیرعامل بیمارستان چشمپزشکی نور چالشها و فرصتهای ارائه خدمات درمانی برونمرزی و معضلات صنعت گردشگری سلامت را بررسی کردهایم.
آقای دکتر خیلی متشکریم از اینکه وقتتان را در اختیار مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری سلامت ایران گذاشتید برای شروع لطفاً یک معرفی از خودتان و مجموعه نور داشته باشید.
من دکتر فرهاد رضوان هستم مدیر عامل بیمارستان چشمپزشکی نور که در واقع جزئی از یک مجموعه چشمپزشکی در ایران هست که پنج شعبه در داخل ایران و 2 شعبه در خارج از ایران دارد و در قالب یک گروه مشغول به فعالیت هستیم. پزشک عمومی هستم و از سال ۱۳۸۴ در مجموعه چشمپزشکی نور مشغول به کار بودم و الان هم حدود چند ماهی هست که مدیر عامل بیمارستان نور هستم.
آقای دکتر بیمارستان نور از معدود بیمارستان هایی در کشور است که به صورت منسجم و به شکل یک هلدینگ فعالیت میکند. در واقع به نظر میرسد مجموعه نور با یک نگاه بلندمدت در حال سرمایهگذاری در حوزه تخصصی خودش است. با توجه به رشدی که در سالهای اخیر داشته، میشود این را برداشت کرد که یک نقشه راه روشن و واضح برای رسیدن به این رشد وجود دارد. این نگاه از کجا ناشی میشود و این ذهنیت توسعه کسبوکار در نور چطور شکل گرفته است؟
زمانی که بنیانگذار مجموعه نور تصمیم گرفت این مجموعه را راه اندازی کند، هدفش بهبود تجربه درمان بیماران ایرانی بود. دریافت خدمات درمانی انتخاب نیست و به نوعی الزام است؛ اما چه بهتر که این الزام در قالب یک تجربه خوب و در شأن یک هموطن ارائه شود. همیشه آنچه در ذهن مردم از خدمات بیمارستانی ارائه میشد یک فضای خشک و بیروح در ساختمانهای عمدتاً سنگی و با بوی الکل و در واقع کمی رعبآور بود. اما هدف از راهاندازی مجموعه نور این بود که این احساسات ناخوشایند در مراجعه به مراکز درمانی از بیمار گرفته شود. هدف این بود که بیمار با ورود به مرکز درمانی احساس کند وارد یک هتل شده است؛ یک جای خاص! همین باعث آرامش بیماران میشد.
این حرکت برای اولین بار در بیمارستان نور اتفاق افتاد و پس از آن خوشبختانه در سایر حوزههای پزشکی هم اتفاق افتاد. برای همین شما میبینید که در سالهای اخیر تعداد بیمارستانهای لوکس در ایران افزایش یافته است. لوکس نه به معنای گران قیمت؛ اساساً خدمات درمانی شامل تعرفههای دولتی است و نمیتوان بیشتر از سقف تعیینشده آنها را ارائه داد. این اتفاق با ابتکار نور آغاز شد و همچنان ادامه دارد و ما نسبت به این کار افتخار میکنیم و آن را جزو اعتبار خود میدانیم.
ارائه خدمات درمانی برونمرزی؛ چالشها و فرصتها
ورود به بازار خارجی و راهاندازی شعب در کشورهایی چون عمان با چه چشماندازی انجام شده است؟
در مورد فعالیتهای خارج از کشور ما شاهد این بودیم که بعضی از پزشکان به خارج از ایران مهاجرت میکنند و به صورت جسته و گریخته خدمات خود را در کشورهایی غیر از ایران ارائه میدهند که بیشتر در قالب مطب یا کلینیکهای کوچک راهاندازی میشود و در واقع عظمت برندهای ایرانی را در آنجا معرفی نمیکند. همین باعث شد که شعبه عمان نور راهاندازی شود. پزشکی ایران بسیار پیشرفته و پزشکان ایرانی هم در طبابت خود حرفه ای هستند. ولی زمانی که پزشک ایرانی برای اشتغال به کار به کشوری مثل عمان می رود، معمولا مدیران بیمارستان ها که ملیت های غیرعمانی از جمله هندی دارند ترجیح می دهند از پزشکان هم وطن خود استفاده کنند. عمده پزشکانی که برای کار به کشورهای همسایه مراجعه می کند با مشکلاتی از این دست مواجه می شوند. بدین منظور تصمیم گرفتیم یک مرکز تمام ایرانی تاسیس کنیم تا پزشکانی که در این مرکز اشتغال به کار می نمایند دچار مشکلات ناشی از تضاد ملیتی نشوند و فرصتی باشد که بتوانند توانمندی های خود را در حد بالا و در سطح بین الملل عرضه نمایند.
شعبه عمان به نظر من یکی از افتخارات چشمپزشکی ایران به شمار میرود. چرا که ما نام ایران را در کنار مجموعه نور قرار دادهایم و مردم عمان کلمه ایران را در عنوان کلینیک نور میبینند و آن را به عنوان Noor Iranian Polyclinic میشناسند. این افتخاری برای ماست.
خدماتمان را با نام ایران ارائه میدهیم، آنهم به صورت رسمی و جالب اینجاست که بدانید پرسنل مشغول به کار در عمان عمدتا ایرانی هستند. چه بسا که میشد از پرسنل ارزانتری از کشورهایی مانند مصر و فیلیپین و … استفاده کرد. با اینکه برایمان هزینه بالایی داشت اما پرسنل شعبه عمان نور ایرانی هستند. خواسته ما این بود که برند ایرانی را جا بیندازیم و برند ایرانی با پرسنل ایرانی معنادار میشود. همین نقطه قوت ما شد و کسی که به شعبه مسقط ما مراجعه میکند در حال و هوایی ایرانی قرار میگیرد. درست است که هزینه تمام شده ما را بالا برد اما به همان میزان به اعتبار ما هم خواهد افزود.
جای خالی بیمارستانهای زنجیرهای
تجربه فرانچایز و زنجیره ای کردن بیمارستان نور یکی از اولین تجربه های مراکز درمانی بود، به خصوص برای حضور در بازار بین الملل یک جسارتی را برای برندهای درمانی رقم زد. تا پیش از این ما در یک حلقه کوچکتر نهایتاً برای حضور در چند استان صرفاً به بازار داخل فکر می کردیم. همین باعث شده بود که یک رقابت سنگین در داخل بین برندهای درمانی شکل بگیرد. به عبارتی مجموعه نور قفل ورود به بازار بینالمللی را شکست. حضور شما در بازار بین المللی در خارج از ایران چه چالش هایی دارد و داشته است. اگر بخواهید آن را در قالب انتقال تجربه به همکاران و سایر فعالان این حوزه ارائه بدهید لطفاً به ما بگویید حضور در بازار بین الملل چه الزاماتی دارد؟
اولین نکته برای ورود به بازار بینالملل شناخت کشور مقصد است. باید یک مطالعه جدی روی کشوری که قصد حضور در آن را دارند انجام شود. اگر صرفاً تعداد زیادی بیمار، از کشور خاصی به ایران میآیند به آن معنا نیست که حضور در آن کشور صددرصد موفقیتآمیز خواهد بود.
یک شناخت جامع و کامل از بازار مقصد باید اتفاق بیفتد.
دومین نکته صبر و تحمل مضاعف است . باید به این نکته آگاه باشیم که ما وارد یک حوزه زودبازده نشدهایم. بالاخره شما فقط تجربه بازار ایران را دارید؛ تجربه کار در کشور مقصد را که ندارید. نه قواعد و نه قوانین آن را میدانید نه موانع و نه فواید آن را. بنابراین بعد از مطالعه دقیق بازار هدف، نیاز به یک صبر و تحمل است. حالا اگر در این میان اتفاقات خاص هم رخ دهد که دیگر هیچ. ما همزمان با راهاندازی شعبه مسقط با کرونا مواجه شدیم و به همین دلیل وقفه طولانی ایجاد شد. اما صبر و تحمل باعث شد این کار به سرانجام برسد و از دیدگاه خودمان هم یک تجربه موفق بود.
قواعد و قوانین کشور مقصد بسیار مهم است است . متاسفانه اخیراً شاهد این هستیم که پیامکهای تبلیغاتی زیادی برای بنده و همکاران میآید با مضمون فرصت شغلی در کشورهای مختلف. اما آیا آنها موانع کارها را هم به ما میگویند؟ اینکه یک پزشک در کشور دیگر مراحل اخذ مجوز را چگونه باید طی کند؟ متاسفانه بسیاری از پزشکان ما پس از خروج از کشور در همین مرحله متوقف میشوند. برای همین میگویم که وقتی انفرادی عمل میکنیم کار بسیار سختتر و هزینه تمامشده بسیار بیشتر است.
شروع خوب اما ادامه ضعیف
ما پیش از ورود به عمان تمامی این موارد را مطالعه کردیم و شناختیم و پس از ورود هم صبر و تحمل زیادی به خرج دادیم؛ نکته مهم این بود که کیفیت را حفظ کردیم. یعنی بیمار عمانی همان کیفیتی از درمان را دریافت میکند که بیمار ایرانی. یکی از مهمترین مشکلات برندهای ایرانی در خارج از کشور این است: یک شروع خوب و یک ادامه ضعیف!
در همه حوزه ها این مسئله وجود دارد و این باعث می شود به برند ایرانی صدمه وارد شود. شروع با یک کیفیت خوب و حفظ آن کیفیت باعث دوام آن برند خواهد بود. وگرنه این که مثلاً من ماه اول هزار دلار درآمد داشتم ماه دوم ۲۰۰۰ دلار و خوب حالا دیگر سعی کنم به کم کردن هزینهها و کم گذاشتن و… نتیجهاش میشود اینکه از سال اول، سال دوم، سال سوم… یک روند نزولی شکل میگیرد و نهایتا برند از بین میرود و متاسفانه وقتی که یک اعتبار از بین رفت به هیچ وجه قابل بازگشت نیست.
پاشنه آشیل گردشگری سلامت ایران
از نظر تاریخی گردشگری سلامت ایران مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است . در چهار پنج دهه گذشته بیماران از کشورهای همسایه به واسطه دوستان و اقوام خود در ایران به منظور معالجات به کشور سفر می کردند. از طرفی خروجی های دانشکدههای علوم پزشکی ایران باعث شد ما از حیث نیروی انسانی تخصصهای مختلف، ظرفیت و داشتههای خوبی به دست آوریم و در این حوزه توانمند شویم. یک ریشه تاریخی هم طب ایرانی داشت که در سراسر دنیا شناخته شده بود و اعتبار و برند خوشنامی را شکل داده بود. در سالهای اخیر مخصوصاً ابتدای دهه ۹۰ گردشگری سلامت شکل صنعت به خود گرفت و از سمت عرضه، بازیگرانی وارد این فضا شدند که هدفشان این بود با راهاندازی کلینیکهای مثلاً زیبایی و چشمپزشکی بیمار خارجی جذب کنند. شرکتهای تسهیلگر متولد شدند که فرآیندها و مارکتینگ را تسهیل میکردند و… همه اینها باعث شد تا سویههای امیدوارکنندهای از این بازار شکل بگیرد، با تمام نواقص و ضعف هایی که داشت… در حالحاضر چه برآوردی از این بازار دارید و نقاط ضعف و قوت این بازار کجاست؟ یک مرکز درمانی که در ایران مشغول به فعالیت است چه درصدی از کسب و کار خود را میتواند به حوزه گردشگری سلامت یا مدیکال توریسم اختصاص دهد تا بتواند هزینههایش را از این طریق پوشش دهد؟
مهمترین ضعف گردشگری سلامت ایران یا هلث توریسم این است که ما به صورت سازمانی و ارگانیک روی این مسئله کار نکردهایم.
با بررسی رقبایمان در دنیا به چند کشور میرسیم که بسیار منسجم روی مدیکال توریسم فعالیت میکنند که اتفاقا از لحاظ درمانی و پزشکی بسیار پایینتر از ایران هستند. اما آنقدر منسجم و هماهنگ کار میکنند که میبینیم در رتبه بندی های مختلف همواره از ایران بالاتر قرار میگیرند و متاسفانه ایران همیشه در ردههای پایین است. به طور مثال یک ردهبندی را مشاهده میکردم از ۴۶ کشور که در حوزه مدیکال توریسم فعالیت میکنند. با آنالیز چند پارامتر ایران در تمام آیتمها چهل و ششمین کشور بود.
واقعاً ایران در سطح بین الملل معرفی نشده است. وقتی که میگوییم ما در گردشگری سلامت فعالیت میکنیم چگونه خودمان را به بازار هدف معرفی میکنیم؟
سمینار و کنگره برگزار میکنیم چه داخلی و چه منطقهای ولی مخاطبمان را درست پیدا نمیکنیم. ما حتی برای حضور در نمایشگاهها هم برنامه درستی نداریم. بیمار برای انتخاب بیمارستان یا مرکز درمانی به نمایشگاه گردشگری سلامت نمیآید. الان اگر مراجعاتی داریم به دلیل این است که ایران کشور بزرگ منطقه است و پزشکی آن تا حدی شناخته شده است. اما بر روی معرفی خدمات پزشکی ایران کار گسترده ای انجام نشده و جای کار بسیاری وجود دارد. اما اگر به هند توجه کنید میبینید که چقدر تلاش میکند تا از تمام دنیا بیمار جذب کند. بسیاری از کشورها هیچ کدام از امتیازات علمی و تخصصی ما را ندارند ولی با یک تبلیغات منسجم و مارکتینگ درست از ما جلو زدند.
مارکتینگ بازوی مهم گردشگری سلامت
مارکتینگ و بازاریابی در هر صنعتی یکی از بالهای مهم کسبوکار به حساب میرود. برندینگ و مارکتینگ بیمارستانی یا هاسپیتال مارکتینگ خودش یک شاخه تخصصی است که در آن متخصصان ویژه حضور دارند. به طور مثال در کشورهای عربی که به نوعی مهمترین بازار هدف گردشگری سلامت ما هستند یا در اربیل عراق بیلبوردهای بزرگ مراکز درمانی ترکیه و کشورهای دیگر به چشم میخورد اما هیچ نشانی از ایران نیست. ضعف مارکتینگ این حوزه را از کجا می بینید؟ به نظر شما مارکتینگ این حوزه وظیفه چه کسی است؟
هلث توریسم سه بازو دارد:
- اول بازوی مدیکال یا همان درمان مانند گروه چشم پزشکی نور.
- دوم لجستیک که بر عهده آژانسها و شرکتهای مسافرتی است.
- سوم مارکتینگ.
جا انداختن یک برند آنهم در ابعاد ملی یعنی با هویت یک کشور در جهان سروکار داشتن و این کار یک نفر نیست. به طور مثال من به عنوان بیمارستان نور اگر بخواهم در دنیا خودم را معرفی بکنم ابتدا باید بگویم ایران کشور بزرگ و زیبایی است. در مرحله بعد باید بگویم سطح پزشکی بالا و باکیفیتی دارد و حالا باید بگویم من به عنوان بیمارستان نور خدمات باکیفیتی ارائه میدهم. پس من باید تمامی این بار را به دوش بکشم. در صورتی که ۲ مرحله اول از عهده من خارج است و من باید تمرکز کنم بر روی خدمات و کیفیت درمان. معرفی کشور و معرفی سطح خدمات پزشکی کشور کار من نیست و اصلا در توان من نیست.
اگر مراکز درمانی هند و ترکیه در مدیکال توریسم موفق شدهاند دو گام اول را سازمان های دیگری در آن کشورها برداشتهاند. ما به عنوان یک مجموعه درمانی بودجه محدودی برای بازاریابی و تبلیغات داریم. هیچ مرکز درمانی آنقدر بودجه ندارد که مثلاً صد عدد بیلبورد در کشورهای هدف اکران کند. این کار را باید سازمان های دیگری که به موضوع مرتبط هستند انجام دهند. سازمان هایی که خودشان هم از این موضع منتفع خواهند شد. گردشگر بالاخره برای کشور سود دارد. از هر نوعی که باشد؛ چه گردشگر عادی و چه گردشگر سلامت.
تاکید می کنم نمایشگاه محل جذب مخاطب و معرفی حوزه گردشگری و گردشگری سلامت نیست مگر به شرکت های واسط. اما ما باید خودمان را ابتدا به بیمار و مخاطب نهایی به خوبی معرفی کنیم.
نکته درستی اشاره کردید متاسفانه هنوز برخی فکر میکنند نمایشگاه برای جذب بیمار است در صورتی که برای جلسات بی تو بی، ارتباط و شبکه سازی فعالان این حوزه در کشورهای هدف است. متاسفانه شاهد این هستیم که یک رئیس بیمارستان در غرفه یک نمایشگاه بینالمللی برای جذب بیمار پشت کانتر ایستاده است و منتظر است تا بیمار جذب کند. در واقع زمانی باید در نمایشگاه حاضر شویم که مارکتینگ را انجام دادهایم و مخاطبمان را میشناسیم و او هم ما را میشناسد. حالا ممکن است در ارتباط با ما مشکل داشته باشد و نمایشگاه صرفا فرصت ارتباط را به او میدهد. یا اینکه به قول شما بازوی لجستیکی خودمان را در کشور هدف میخواهیم پیدا کنیم. بهعبارتی هدف از حضور در نمایشگاه پیدا کردن شرکای کلیدی است؛ برای برندهای معتبر و معروف هم تثبیت برند در این رویدادها مهم است...
بله و در این زمینه برگزارکننده های نمایشگاه ها حمایت نمیکند. باید شرایطی را برای خدمات سلامت ایران مهیا کنند تا بتوانند خود را به نحو مناسب به مردم دنیا معرفی کنند و این امکانات را هم به رایگان در اختیار قرار دهند نه این که هزینه هنگفت اجاره فضای نمایشگاهی را طلب کنند. طبیعی است که مراکز درمانی نمی توانند از پس چنین هزینه هایی بربیایند. ممکن است برای تجار و بازرگانان و حتی تولیدکنندگان حضور با چنین شرایطی جذاب باشد اما برای مراکز درمانی هیچ توجیهی ندارد. ما برای حضور در بازار بینالملل چند قدم عقب هستیم و رفع این عقبماندگی از عهده مراکز پزشکی خارج است. شما که تخصص خودتان برندینگ و مارکتینگ است بهتر میدانید که این حوزه چقدر پرهزینه است.
به نظر شما آسیب اساسی گردشگری سلامت یا ارائه خدمات درمانی برون مرزی چیست؟ تجربه شما از ارائه خدمت به بیماران عمان چیست و چالشهای آن کجاست؟
خدمت درمانی که به بیمار ارائه میشود فقط یک جز از کل فرایند است. از لحظه سوارشدن به هواپیما در کشور مبدا تا ماهها و سالها بعد بخشی از این خدمت حساب میشود. نمیگویم تا لحظهای که دوباره به کشور خودش باز میگردد؛ میگویم ماهها یا حتی سالها بعد. چون این فرد ممکن است بعدا دچار عارضهای شود و نیاز به خدمات فالوآپ داشته باشد؛ پس باید تمام این مراحل درست انجام شود تا یک بیمار راضی باشد. یکی از آسیبهای جدی که ما در ایران داشتیم سختی دریافت ویزا بود که تا حد زیادی برطرف شد و الان خیلی تسهیل شده است. زمانی که مریض که وارد فرودگاههای ما میشود نقش لجستیک بسیار مهم جلوه میکند. اینکه مسائل مربوط به ایاب و ذهاب استانداردی دارد یا خیر؟ اقامت و هتل چه شرایطی دارد؟
فرض میکنیم ما در بیمارستان یک سرویس عالی و پنج ستاره ارائه دادهایم اما در آخرین بخش با یک وسیله نقلیه نامطلوب که مثلا کولرش خراب است یا صندلیهای تمیزی ندارد؛ بیمار به فرودگاه رسیده است؛ تمام زحمات ما به باد خواهد رفت و نتیجه این میشود که بیمار با یک ذهنیت منفی به کشورش باز میگردد. برای همین ما در بیمارستان نور با شرکت های مسافرتی معتبر قرارداد بستیم و در واقع آنها را به عنوان بازوی لجستیکی خود به کار گرفتیم. معتقدیم یک مرکز درمانی این کارها را نمیتواند و نباید انجام دهد.
اما همه بیماران هم از مسیری که ما تعریف کردهایم نمیآیند. بسیاری از آنها به صورت مستقل میآیند و میروند و برخی هم به واسطه شرکتهای تسهیلگر. اینجاست که ما دیگر نظارتی نمیتوانیم روی کل فرایند داشته باشیم.
من معتقدم اگر میخواهیم صنعت گردشگری سلامتمان را در دنیا جا بیندازیم باید به یک فول پکیج فکر کنیم. اگر فقط یک تکه از این پازل درست عمل نکند کل زحمات ما به باد خواهد رفت.
وقتی صحبت از راه اندازی شعبه نور در مسقط شد بحث جالبی در جامعه گردشگری سلامت ایران شکل گرفت. بعضی آن را خدمت می دانستند و بعضی هم به شکل عجیبی آن را خیانت تلقی کردند و میگفتند ما باید بیمار را به ایران بیاوریم و پولش در ایران خرج شود. ما خودمان از مدافعان این طرح هستیم و میگوییم برندهای موفق بیمارستانی باید به صورت زنجیرهای عمل کنند و نگاه برونمرزی داشته باشند. نظر شما درمورد این نقدها چیست و چه پاسخی برای منتقدان دارید؟
این طور نیست که کل بیماران ipd عمان به ایران می آمدند و پس از تاسیس شعبه عمان کل این بیماران در عمان درمان می شدند. کمتر از 5% از عمانی هایی که قصد درمان در کشور دیگر را داشتند به ایران می آموند و کشور های هند، تایلند و …. هدف آن ها بوده است. ضمن اینکه پس از تاسیس شعبه مسقط استقبال بیماران عمانی برای اعمال جراحی پیچیده در نور تهران چند برابر شده است و تعداد بیماران ipd عمانی در امسال بیش از همین مراجعین در سال 97 می باشد، چرا که می دانند پس از انجام جراحی در تهران به طور مداوم در مسقط می توانند تحت پیگیری درمانی و فالوآپ قرار گیرند. بنابراین ما در مسقط بازار بیمارانی که به ایران می آمدند را هدف نگرفتیم. بلکه بازار کشورهای دیگر فعال در حوزه توریسم سلامت را تحت شعاع قرار دادیم.
در دنیا هم دارد به همین شکل عمل می شود. شعبه بیمارستان آجیبادم در آمستردام یا بیمارستان پاکستانی در دبی تایید کننده همین موضوع هستند. بیمارستان ایرانیان دبی را مگر سالها پیش راه نیفتاده است و همچنان به آن افتخار نمیکنیم؟ ما با به خدمت گرفتن پزشک ایرانی در عمان وابستگی او را به ایران حفظ کردهایم. این را مقایسه کنید با پزشکی که در یک مرکز درمانی غیرایرانی و با مدیریت غیر ایرانی در حال ارائه خدمت است.
رقبای شما در حوزه چشمپزشکی در منطقه چه برندهایی هستند و آنها چطور عمل میکنند؟
یکی از مهمترین رقبای ما “بیمارستان دنیا”ی ترکیه است. بیمارستانی که در برلین شعبه دارد، در باکو شعبه دارد و اگر اشتباه نکنم یک شعبه هم در عراق دارد. این نشان میدهد که برندها به این نتیجه رسیدهاند که الزاماً همه بیماران را نمیتوانند به کشورشان بیاورند. وقتی که تصمیم گرفتیم به عمان برویم مراکز چشمپزشکی فنلاند، عربستان و آلمان آنجا حضور داشتند و ایران هم رفت و در کنار آنها قرار گرفت و این افتخاری است برای پزشکی ایران.
جالب است بدانید مرکز چشمپزشکی Maghrabi Eye Center جز قدیمیترین مراکز چشمپزشکی در مسقط بود که بعد از حضور و موفقیت شعبه نور، فعالیتش را متوقف کرد و این افتخار است برای ما اتفاقا ما باید خدماتمان را ببریم به بیرون مرزهای ایران.
داشتههای ارزنده بیمارستان نور در چشمپزشکی
الان صحبت از جراحی رباتیک است صحبت از دستگاه های بسیار پیشرفته چشمپزشکی است؛ داشته های فعلی ما در چشمپزشکی چیست ما چه تواناییهایی داریم و چرا باید بیماران برای درمان چشمپزشکی به ایران بیایند؟ خصوصا مجموعه نور چه نقاط قوتی در ارائه خدماتی از این دست دارد؟
ما پنج شعبه در ایران داریم یکی همین بیمارستان چشمپزشکی نور است در تهران که اولین بیمارستان خصوصی چشمپزشکی در ایران بوده است. شعب بینالملل ما یکی در مسقط است و دیگری شعبه اربیل عراق و به زودی شعبه صلاله عمان راهاندازی میشود.
صفر تا صد خدمات چشمپزشکی در مجموعه نور انجام میشود. یعنی از یک ویزیت گرفته تا پیوند قرنیه یا هر عمل جراحی پیچیده دیگری. همگی در همین مجموعه انجام میشود و بیمار دیگر نیازی نیست به کلینیکها یا مراکز درمانی دیگر مراجعه کند. از مشاوره قلب، اکو یا هر آزمایش و معاینهای در همین مجموعه انجام میشود و بیمار سرگردان نخواهد بود و خیالش راحت است که تمامی خدمات مرتبط با درمان چشم را در همین مجموعه دریافت میکند.
چرا ما میگوییم در سطح جهانی مطرح هستیم؟ اولاً چشمپزشکی ایران در سطح جهانی دارای اعتبار است. چشمپزشکان زیادی از سراسر دنیا در طی سالهای اخیر برای حضور در کنگرهها و رویدادهای علمی به ایران مراجعه کردهاند. بعضی از آنها را که امکانش فراهم بود دعوت کردیم و آنها به نور آمدند. در کاتالوگ نور بخشی را داریم به نام نور از نگاه دیگران. در این بخش دیدگاههای چشم پزشکان مطرح دنیا درباره چشمپزشکی ایران آمده است است. در بازدید از نور آن را با مراکز مجهز دیگر در دنیا مقایسه کردهاند و دیدگاه تحسینآمیز آنها برای ما باعث افتخار است.
همچنین به این افتخار میکنیم که در سفر به کشورهای همسایه هرگاه صحبت از چشمپزشکی ایران به میان میآید آنها کیفیت خدمات ما را تحسین میکنند. این اعتبار برای ما بسیار ارزشمند است. برای همین است که ادعا میکنیم خدمات چشمپزشکی ما در دنیا اول است. تقریبا هر خدمتی که در سایر مراکز چشم پزشکی دنیا وجود دارد، ما هم آن را ارائه دهیم. ما مجهز به پیشرفتهترین تجهیزات روز دنیا هستیم و در کنار کیفیت درمان با خیال راحت میتوانیم بگوییم خدماتمان را درسطح بالای جهانی ارائه میدهیم.
تجربه کار ما هم یکی دیگر از نقاط قابلاتکایی است که میتوانیم به این ادعا صحه بگذاریم. آقای دکتر هاشمی (بنیانگذار بیمارستان نور) اولین کسی بود که در ایران درمان لیزیک را ارائه داد و در این سالها چند صدهزار بیمار از درمان لیزیک بهرمند شدهاند. همچنین چشم پزشکان فوقتخصص ما حجم قابلتوجهی از بیماران را در این سالها درمان کردهاند.
تجارب بسیار ارزشمندی در این مجموعه وجود دارد و اینها همه باعث میشود ما به اعتبار خودمان اعتماد داشته باشیم. همکاران حرفهای و باتجربهای داریم؛ تجهیزات بروزی داریم؛ بیش از 1000 نفر پرسنل سختکوشی که نسبت به آنها تعصب داریم و معتقدیم جز بهترین پرسنل حوزه درمان هستند.
روزانه تعداد بسیار زیادی ویزیت در مجموعه نور انجام میشود و به لحاظ تعداد ویزیت و جراحی در دنیا رکورددار هستیم. سه مراجعه اصلی به مجموعه نور برای درمانهای آب مروارید، جراحی لیزیک و مشکلات شبکیه است. اما درمانهای تخصصی و ویژهای داریم که به آنها افتخار میکنیم که مهمترین آنها پیوند قرنیه و درمانهای مرتبط با قوز قرنیه است که کار هر مرکز درمانی چشمپزشکی نیست.
yensrh