عمل ۸ هزار دلاری را با ۳۰۰ دلار انجام می‌دهیم!

ظرفیت‌های مدیکال توریسم ایران در گفت‌وگو با دکتر مهران نیکخو، رییس بیمارستان چشم پزشکی بینا

بیمارستان بینا به‌عنوان یک بیمارستان تخصصی چشم نامی آشنا در ایران و همچنین درمیان گردشگران سلامت است. این بیمارستان در سال ۹۷ مجوز IPD خود را از وزارت بهداشت دریافت کرده و در تمام حوزه‌های چشم‌پزشکی خدمات ارائه می‌دهد.

در این گفت‌وگو با دکتر مهران نیکخو جراح و متخصص چشم، فوق تخصص قرنیه و رئیس بیمارستان چشم پزشکی بینا درباره بیمارستان بینا، گردشگری سلامت و ظرفیت‌های چشم‌پزشکی ایران صحبت‌کرده‌ایم. نیکخو معتقد است که در تمام رشته‌های چشم‌پزشکی نیروهای بسیار خوبی در ایران وجود دارد که قابلیت ‌رقابت با بهترین سطوح را در دنیا دارند.

برای شروع پیشینه‌ای از بیمارستان چشم ‌پزشکی بینا برایمان بگویید.

سنگ، ‌بنای فکری بیمارستان بینا سال۸۴ گذاشته شد. با توجه به اینکه شرق تهران بیمارستان چشم‌پزشکی خصوصی نداشت، تصمیم گرفتیم بیمارستان چشم‌پزشکی در این منطقه احداث کنیم. پیشنهاد تاسیس مرکز را دکتر مظفری دادند و در بهمن ۸۷ بیمارستان به بهره‌برداری رسید. درواقع پروسه بیمارستان با  خرید زمین مرکز  و بعد از آن مراحل احداث و مجوزهای لازم را شامل شد. خوشبختانه سرعت رشد بیمارستان خوب بود. ابتدا مساحت مرکز ۱۵۰۰مترمربع بود در قالب سه طبقه اگرچه اقبال مراجعه‌کنندگان سبب شد بیمارستان گسترش بیابد. در حال حاضر فضایی بیش از ۸۰۰۰ مترمربع زیربنا داریم با ۴۵،۴۰ تخت بستری. میانگین عمل‌های جراحی بیمارستان هم ماهانه ۱۳۰۰ تا ۱۸۰۰بیمار است. یکی از حُسن‌های مرکز چشم‌پزشکی بینا قرار گرفتن در منطقه‌ای است که جمعیت زیادی را در خود جای داده است در نتیجه بیماران زیادی به این مرکز مراجع می‌کنند؛ ماهانه  ۱۵۰۰۰بیمار ویزیت می‌شود. بیمارستان بینا، برخلاف بسیاری از بیمارستان‌های خصوصی، علاوه بر بیمه‌های تکمیلی با تمام بیمه‌های پایه قرارداد دارد.

بیمارستان بینادرواقع وقتی بیمار به این مرکز می‌آید گویا به بیمارستان دولتی آمده. به‌عنوان مثال، اگر بیماری که تحت‌پوشش بیمه تامین‌اجتماعی است برای عمل کاتاراکت (آب‌مروارید) به این مرکز بیاید، هزینه‌اش شاید حدود ۴۰هزار تومان شود که آن هم هزینه‌ لباسی است که با خودش می‌برد خانه. درمان تقریبا رایگان با بهترین تجهیزات  و تکنولوژی روز انجام می‌شود. در این مرکز هشت اتاق عمل فعال چشم داریم که به مدرن‌ترین دستگاه‌ها تجهیز شده‌اند. واحد لیزیک و فمتولیزیک‌مان هم که دارای بهترین و به‌روزترین دستگاه‌هاست با بیمه‌های پایه قرارداد دارد.

از همان سال ۸۴ که زیربنای فکری این مرکز گذاشته شد، مهم‌ترین استراتژی این مرکز چه بوده، چه بسته‌هایی را برای خود تعریف کرده و چه درمان‌هایی را در این بسته قرار داده‌اید؟

هسته اولیه این مرکز ابتدا پنج نفر و بعد هشت نفر به‌عنوان هیئت‌ موسس بودند. مهم‌ترین استراتژی ما این است که به مردم شرق تهران خدمات چشم‌پزشکی با کیفیت خیلی خوب، با کمترین هزینه ممکن، ارائه دهیم. یعنی هم کیفیت خدمات درمانی برایمان ملاک است و هم مقرون ‌به‌صرفه‌ بودن خدمات، به همین دلیل این مرکز جزء معدود بیمارستان‌هایی است که کمترین میزان عوارض را دارد. یعنی کمترین میزان شکایت در پزشکی‌قانونی، کمترین میزان عفونت چشمی و کمترین عارضه‌ها. استراتژی دیگرمان عمل کردن فراتر از ایران است.

دوماه پیش صحبتی داشتم با صاحبخانه‌ام در استرالیا، به او گفتم بیاید ایران برایش عمل لیزیک انجام دهم. از او سوال کردم، عمل لیزیک در آنجا چقدر هزینه دارد، پاسخ داد ۸۰۰۰دلار، گفتم بیا ایران با ۳۰۰ دلار برایت انجام دهم، فورا سوال کرد با دستگاه ۲۰۰۰سال پیش، جواب دادم با دستگاهی مدرن‌تر از دستگاهی که در استرالیا هست.

ما جزء بیمارستان‌هایی هستیم که قبل از اینکه اعتباربخشی در ایران اجباری شود، (آن زمان دکتر جهانگیری پیشنهاد دادند و هیئت‌مدیره استقبال کرد) ‌دنبال اعتباربخشی‌های بین‌المللی رفتیم به این دلیل که روزی نیاز به توریسم درمانی پیدا می‌کنیم. برای اینکه بتوانیم گواهینامه بین‌المللی بگیریم به ACI کانادا درخواست دادیم، (چون آن موقع از طرف آمریکا، تحریم بودیم.) حالا ما اولین بیمارستان در ایران هستیم که گواهینامه گلد ای سی آی را اخذ کرده‌ایم.

توان بالای پزشکان ایرانی در درمان بیماری‌های چشم

این روزها بحث گواهینامه‌های معتبر بین‌المللی توریسم درمانی خیلی داغ شده اما شما زمانی سراغ این موضوع رفته‌اید که بازار آن هنوزداغ نشده بود. به‌خصوص در برندسازی بین‌المللی خیلی تاثیرگذار است. با توجه به گواهینامه‌ای که در بحث اعتباربخشی گرفته‌اید، می‌توانید تجربه مرکز را بگویید؛ اینکه چقدر کمک‌کننده بوده و  چه دستاوردهایی داشته؟

در ابتدا، تفاوت دیدگاه وجود داشت. وقتی بازرسان ACI برای بازدید به ایران می‌آمدند، با ما تفاوت دیدگاه داشتند؛ نحوه برخوردشان با بیمار و پرسنل خیلی متفاوت از ماست. همچنین حساسیت‌هایی که به اتاق‌عمل و تجهیزات دارند. آن‌قدر این مسائل برایشان اهمیت دارد که کنترل‌هایی می‌گذارند. واقعیت این است که برخی از توقعات و خواسته‌های آن‌ها با شرایط کشور ما، امکان‌پذیر نیست. به‌عنوان مثال، تاکید بیش از حد به استفاده از وسایل یکبار مصرف. من به بیمارستانی در سنگاپور رفته بودم تمام ست جراحی، بعد از عمل دور ریخته می‌شد. یعنی پک اتاق عمل، تیپ، اسلیو و کاسه فیکو، همه یک بار مصرف می‌شدند. این یک سیستم آمریکایی است چون این کار برای ما هزینه زیادی دربر داشت به همین دلیل اولین دستگاه فیکویی که وارد ایران شد، نتوانستیم از آن بهره‌برداری کنیم، چون نمی‌توانیم چنین هزینه‌ای را با بیمه‌هایمان تطبیق دهیم و در مقابل بیمه‌هایمان نمی‌توانند زیربار چنین هزینه‌ای بروند. اصل موضوع این است که میزان بودجه‌ای که ما برای سرانه سلامت تعیین می‌کنیم، نمی‌تواند چنین هزینه‌ای را به بیمه تحمیل کند.

دکتر نیکخو در دفتر کارش
دکتر نیکخو در دفتر کارش در بیماستان بینا

برای اینکه به استانداردهای آن‌ها دست یابیم باید وسایل اتاق‌عمل یک بار مصرف می‌شد. ارزیابی کردیم، دیدیم به‌دلیل هزینه بالای آن، نمی‌توانیم این کار را در ایران اجرا کنیم در نتیجه بومی‌سازی کردیم. نمایندگان آن‌ها خیلی دقیق بودند از روی میزان مصرف مواد ضدعفونی‌‌کننده متوجه می‌شدند که وسایل اتاق‌عمل یک بار مصرف نشده است. نکته طنزآمیزش این بود که وقتی ارزشیابی بین‌المللی تمام شد و نوبت به ارزشیابی ملی رسید، وزارت بهداشت استانداردهای تعریف شده‌ای، نداشت، در نتیجه همان‌ها را ترجمه کرده بود و براساس همان ترجمه‌ها می‌خواست آن مدل را در اینجا پیاده کند.

متاسفانه نتوانستیم حوزه درمان و تخصص‌های پزشکی‌مان را پرزنت کنیم و با دیدگاه منفی که در مورد ایران وجود دارد، بسیار سخت است توریست ‌درمانی جذب کنیم. حتی همین خدمات کمی که در زمینه‌ هلث ‌توریسم داریم هم ترکیه و هندوستان با قیمت‌هایی که ارائه می‌دهند از دست ما درمی‌آورند.

حالا ما چه دستورالعملی ارائه دهیم که بتوانیم از وسایل یک بار مصرف چندین بار استفاده کنیم. چند ابتکار این بیمارستان و چند بیمارستان دیگر زدند که این طرح صرفه اقتصادی داشته باشد، به شرطی که به کیفیت اعمالی که انجام می‌شود و خدماتی که ارائه می‌‌دهد آسیبی وارد نکند. بالاخره با ارائه راهکارهایی شرکت‌های خارجی قبول کردند که می‌شود از یک کاست چند بار استفاده کرد.

آقای دکتر! با توجه به صحبت‌هایی که شد چقدر در حوزه چشم‌پزشکی امکان رقابت وجود دارد؟ نسبت به توانمندی‌های خودمان و رقبایمان، جایگاه چشم و درمان‌های آن نسبت به رشته‌های دیگر پزشکی کجاست؟

قطعا همه رشته‌های پزشکی در ایران از نظر نیروی‌انسانی بسیار پیشرفت کرده است. نیروهای انسانی آموزش‌دیده‌ای که در حوزه چشم و سایر علوم پزشکی در ایران داریم، نمی‌گویم به‌طور همه کشور را پوشش ‌می‌دهد، ولی در هر رشته‌ای نیروهای بسیار خوبی داریم که قابلیت ‌رقابت با بهترین سطوح را دارند. به‌عنوان مثال، در تهران سه مرکز چشم‌پزشکی فارابی، لبافی‌نژاد و دانشگاه علوم پزشکی ایران وجود دارد برای جمعیت هشت‌میلیون نفری. طبعا ریزیدنت وقتی اینجا دوره می‌بیند میزان زیادی فعالیت‌های درمانی انجام می‌دهد، در مقایسه با کشوری مثل استرالیا که شش برابر ایران است و ۲۵ میلیون نفر جمعیت دارد، معلوم است ریزیدنتی که آنجاست با آن شرایط، این تعداد بیمار را نمی‌بیند. تجربه کلینیکال بسیار بالاست، اما بابت آن نباید مغرور شویم. همیشه به همکارانم در هیئت‌‌مدیره می‌گفتم ما هنوز هم در ایران از فعل سوم شخص استفاده می‌کنیم. به‌عنوان مثال، این عمل را انجام دادند، من هم انجام می‌دهم. هدف، میزان وقتی است که برای درمان صرف می‌کنیم که بسیار بالاست، بنابراین فکر، تحقیق و توسعه در اینجا خیلی کم است، البته ما کلینیسین‌های خیلی خوبی هستیم.

نیکخوخود من به‌عنوان یک کلینیسین خوب از نگاه همکارانم حداکثر یک تکنیسین خوب هستم. یعنی شما به من وسیله می‌دهید و من عمل می‌کنم. اما فکر نمی‌کنم وسیله این عمل را بهتر کنم، البته قسمتی از آن، وظیفه مهندسان پزشکی است. ما کلینیسین‌های خوبی هستیم، اما اگر آن دستگاه را از من بگیرند دیگر توانایی ندارم. در نتیجه ما باید در زمینه  پایه‌ها کار کنیم. لنزی که داخل چشم بیمار استفاده می‌شود حدود ۲۰۰میلی‌گرم از ماده‌ای که کیسه پلاستیکی از آن درست می‌شود، ساخته می‌شود و قیمت این ۲۰۰میلی‌گرم حدود ۱۰۰دلار است. یعنی ۱۰برابر بیشتر از قیمت طلا. متاسفانه ما این تکنولوژی را نداریم. من به‌عنوان پزشک می‌توانم آن لنز را در چشم بیمار بگذارم، اما ساخت آن را بلد نیستم و این عیب ماست. با درآمدی که از قِبَل درمان بیماران عایدمان می‌شود؛ با ۸۰ میلیون جمعیت و سالی ۳۰۰، ۴۰۰ هزار عمل چشمی که انجام می‌شود، بیش از این باید می‌بودیم. ما بیشتر وابسته به درمان هستیم.

برای این موضوعی که مطرح کردید، چه کار باید کرد. این میزان از تخصصی که وجود دارد در کنار زیرساختی که کاملا وارداتی است (حدود ۹۰ درصد) جایگاه ما خیلی هم بد نبوده. این تخصص در دنیا  به‌خوبی برندینگ شده – به‌خاطر موج مهاجرت پزشکان که اوایل انقلاب اتفاق افتاد و اینکه طبابت ایران ریشه تاریخی دارد- حداقلش این است که بتوانیم این کاستی را جبران کنیم. فکر می‌کنید با داشته‌هایی که در اختیار داریم چقدر این ظرفیت برای کشور ارزآوری داشته؟

اگر نظر من را بخواهید، استفاده نکردیم و نمی‌خواهیم هم بهره ببریم. من عضو گروهی در تلگرام هستم به نام «اسپیشال پت‌وی» که ۱۰۰متخصص ایرانی در آن عضو هستند. ۱۰۰متخصصی که فقط می‌خواهند انگلیس، استرالیا و کانادا بروند. ما ۱۰۰متخصص تربیت کرده‌ایم که دغدغه‌شان یافتن راهی برای خروج از کشور است چون به‌خاطر شرایط حال حاضر کشور، امکان کار ندارند. اگر زیرساخت‌ها درست بود، قسمتی از این درآمد به‌صورت ارز وارد کشور می‌شد. به‌عنوان مثال، دوماه پیش صحبتی داشتم با صاحبخانه‌ام در استرالیا، به او گفتم بیاید ایران برایش عمل لیزیک انجام دهم. از او سوال کردم، عمل لیزیک در آنجا چقدر هزینه دارد، پاسخ داد ۸۰۰۰دلار، گفتم بیا ایران با ۳۰۰ دلار برایت انجام دهم، فورا سوال کرد با دستگاه ۲۰۰۰سال پیش، جواب دادم با دستگاهی مدرن‌تر از دستگاهی که در استرالیا هست.

بخش بین الملل بیمارستان بینا
بخش IPD در بیمارستان بینا

هزینه بلیت هواپیما می‌شود حدود ۱۴۰۰دلار، یک هفته هم در ایران گشت‌وگذار داشته باشید، می‌شود ۳۰۰۰دلار، ۵۰۰دلار هم لیزیک انجام می‌دهید.اختلاف قیمت به‌واقع وجود دارد اما سیاست کلی طوری است که بیماران خارجی نمی‌آیند، چراکه ترس دارند، چون ما در این زمینه تبلیغات خوبی نداشته‌ایم. اگر هم بیمار خارجی داریم به‌عنوان توریسم درمانی از همسایه‌های ‌ایران هستند. بیمار از کانادا و اروپا و حتی آمریکا هم  داریم، اما ایرانی‌هایی هستند و شناختی از قبل برایشان وجود دارد. متاسفانه نتوانستیم حوزه درمان و تخصص‌های پزشکی‌مان را پرزنت کنیم و با دیدگاه منفی که در مورد ایران وجود دارد، بسیار سخت است توریست ‌درمانی جذب کنیم. حتی همین خدمات کمی که در زمینه‌ توریسم درمانی داریم هم ترکیه و هندوستان با قیمت‌هایی که ارائه می‌دهند از دست ما درمی‌آورند. تقویت توریسم درمانی این پتانسیل را دارد که انگیزه متخصصان را بالا ببرد و بخشی از درآمدشان از این طریق تامین شود.واقعیت امر این است برای جذب توریست ‌درمانی نیاز به یک سیستم کلان و پیوسته داریم و این در شرایطی است که نیازمند فراهم آمدن همه ملزومات است.

همان‌طور که شما هم اشاره کردید ما ظرفیت‌های لازم برای تقویت صنعت توریسم‌ درمانی را داریم، حتی ما را می‌شناسند، اما بیمار خارجی آن اندازه‌ای که باید نمی‌آید. البته بخشی از این نیامدن‌ها مربوط به مشکلات سیاسی است که در این رابطه کاری از دست پزشک برنمی‌آید. بخشی هم به‌خاطر مکانیزم‌های آمدن بیمار است. بیمار می‌خواهد بیاید یا باید حتما آشنا داشته باشد یا خودش مستقیم پزشک را بشناسد که خیلی‌ها این دسترسی را ندارند و خیلی‌ها می‌روند به سراغ کانال‌هایی که رسمی و استاندارد نیستند. چطور می‌توانیم  کانال‌های استاندارد را تقویت کنیم؟

مشکلی که در این زمینه وجود دارد قول‌هایی است که وزارت بهداشت داد و عمل نکرد. ما زمانی که گواهینامه ای ‌سی ‌آی کانادا را گرفتیم، قرار بود فقط بیمارستان‌هایی که تایید می‌شوند و همین‌طور بیمارستان‌های عالی و درجه یک داخلی اجازه داشته باشند در مقوله‌ توریسم درمانی فعالیت کنند اما به عنوان مثال کلینیکی در خیابان جمالزاده به دلیل وابستگی به جایی هزار بیمار عرب را پذیرش می‌کند! دلال‌ها در این سیستم ورود کرده‌اند و متاسفانه نمی‌شود، قانون را اجرا کرد. مساله اصلی این است که در شرایط فعلی وزارت بهداشت باید ورود کند تا مشخص شود چه بیمارستان‌هایی شرایط فعالیت در زمینه توریسم درمانی را دارد. در حقیقت عدم نظارت در این حوزه موجب شده ما بازار خود را از دست بدهیم. اگر به خاطر داشته باشید این اتفاق برای بیماران آذربایجانی افتاد و در حال حاضر مقصد درمان آنها به سمت ترکیه تغییر پیدا کرده است.

سعی کردیم سایت بیمارستان را تقویت کنیم. در سایت‌مان زبان‌های عربی، انگلیسی و کردی فعال است به‌گونه‌ای که در وزارتخانه به‌عنوان سایت آی‌پی‌دی برتر شناخته شدیم. سعی کردیم اعمال جراحی که در بیمارستان انجام می‌شود با هر چهار زبان معرفی شود.

بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها با نداشتن شرایط فعالیت در این عرصه از کیفیت و قیمت کاستند و کسی نبود، بگوید اگر شما می‌خواهید بیمار خارجی پذیرش کنید، بحث آبروی ایران هم مطرح است و باید حداقل‌ استانداردها را ارائه کنید. وزارت بهداشت در این زمینه کم‌کاری کرد و اجازه داد سیستم باز شود در حالی که خیلی راحت می‌توانست سیستم را کنترل کند. وزارتخانه می‌توانست نماینده‌ای بگذارد که هم روی قیمت‌ها و هم روی کیفیت نظارت کند که ایمیج خوبی دربیاید، متاسفانه این حوزه را خیلی راحت رها کردند. خیلی از مراکز در شیراز و سایر شهرها خدمات‌ درمانی ارائه می‌دهند و اگر عارضه‌ای برای بیمار پیش بیاید کاری از دستشان برنمی‌آید که همین وضعیت، تصور بدی برای توریست‌های درمانی ایجاد می‌کند.

تجهیزات بیمارستان بینا
بیمار در حال معاینه در بیمارستان بینا

بعضی اوقات بعضی از عمل‌های غیرضروری انجام می‌دادند، چون صرفا برایشان ارزآوری داشت. متاسفانه هیچ کنترلی بر آن نبود و این عدم‌کنترل باعث شد یک بدبینی نسبی ایجاد شود، در این میان سیستم دلالی شکل گرفت. دلال مریض را از آن طرف  به این امید می‌آورد که درصدی از درآمد را بگیرد. برای پزشک مشکل ایجاد می‌شد وقتی می‌گفت این بیمار نیاز به عمل ندارد، چه کسی پاسخ‌گوی این هزینه‌ها بود. شرکت‌های درست و درمانی نبودند. ما حتی رفتیم دنبال زیرساخت‌ها که بتوانیم بیمار را در کشور خودش معاینه کنیم. یا برای فالوآپ بتوانیم او را برگردانیم. ما باید پایگاه‌هایی داشته باشیم برای برگرداندن بیمار. به عنوان نمونه پیوند قرنیه برای بعضی از این بیماران انجام می‌شود اما اولین شرط پیوند قرنیه این است که پزشک اطمینان داشته باشد در طول یک سال و نیم بعد از عمل، بیمار را ویزیت می‌کند چون عوارض درازمدتش بیشتر است.

باید در بازار هدف حضور داشت. نباید منتظر باشیم که توریست درمانی به ما مراجعه کند. در کشورهای هدف باید شعباتی بزنیم. کلینیک‌هایی را در آنجا داشته باشیم و بیمارانمان را در آنجا جذب کنیم.  چه‌بسا پزشکان ما هفته‌ای، یک بار به آنجا بروند یا بیمار بداند وقتی در ایران عمل شد، به حال خود رها نمی‌‌شود

ما وقتی بیماری مثلا از سیستان‌و‌بلوچستان مراجعه می‌کند و می‌گوید چشمم نیاز به عمل پیوند قرنیه دارد به او می‌گوییم این عمل را انجام نده، چون نمی‌توانی هفته‌ای یک‌بار مراجعه کنی. متاسفانه در مورد بیمار خارجی این نظارت‌ و بررسی‌ها نبود و عوارض ایجاد می‌شد که  بازتاب خوبی برای ما نداشت. هرچند نتایج خوبی هم داشتیم ولی با نظارت وزارتخانه می‌توانستیم بهتر از این هم  باشیم. باز تکرار می‌کنم وزارتخانه به قول‌هایش مبنی بر اینکه توریسم درمانی را محدود می‌کنم به بیمارستان‌های معتبر، عمل نکرد.

مطالب مرتبط:

آقای دکتر! بخشی از صحبت‌های شما کاملا درست است. به هر حال بحث متولی هنوز در این صنعت نوپا به قوت خود باقی است. اما شاید نتوان انتظار داشت متولی بیاید استانداردها، نظارت‌ها و کانال‌های استانداردش را مستقر کند. شاید وظیفه اخلاقی، ملی و برند جامعه پزشکی حکم می‌کند الان خودش به میدان بیاید. تجربه‌ها و پرنسیب‌ها و پروتکل‌های شما در بیمارستان بینا برای پذیرش و ارائه سرویس به یک بیمار خارجی چیست؟

ما بحث جذب بیمار خارجی را به دو قسمت تقسیم کرده‌ایم؛ یک بخش از بیماران از طریق پزشکان معرفی می‌شوند که ما در تشخیص و درمانش نمی‌توانیم دخالتی کنیم. پزشک و بیمارش می‌آیند، حال این بیمار از چه طریقی به این پزشک مراجعه کرده قانونا ما نمی‌توانیم دخالتی در روابط بیمار و پزشک به‌عنوان مرجع قانونی داشته باشیم. به‌عنوان مثال، من نمی‌توانم بگویم آیا این عمل لازم است یا نه. یا پیگیری بعدی شما چه زمان است. اما در مورد بیمارستان کاری که انجام دادیم، راه‌اندازی واحد آی‌پی‌دی است. سعی کردیم سایت بیمارستان را تقویت کنیم. در سایت‌مان زبان‌های عربی، انگلیسی و کردی فعال است به‌گونه‌ای که در وزارتخانه به‌عنوان سایت آی‌پی‌دی برتر شناخته شدیم. سعی کردیم اعمال جراحی که در بیمارستان انجام می‌شود با هر چهار زبان معرفی شود.

دکتر مهران نیکخو
دکتر مهران نیکخو، رییس بیمارستان چشم پزشکی بینا

هزینه‌های عمل را شفاف کنیم تا بیمار چه از طریق دلال معرفی شده باشد چه از طریق قانونی، بیمارستان را انتخاب کرده باشد اطمینان بیابد با حداقل قیمت‌ها خدمات دریافت می‌کند. بیمارانی که به ما مراجعه می‌کنند اطلاعات را در اختیارشان می‌گذاریم، بروشورها و کاتالوگ‌ها و…. این‌گونه ما تشخیص می‌دهیم آیا نیاز به عمل هست یا نه و بیمار می‌تواند با هزینه کم عمل خود را انجام دهد، بنابراین سوءاستفاده‌های غیراخلاقی دلالان از بین می‌رود. اگرچه استقبال زیادی نشده چون افرادی که به‌عنوان بیمار به ما مراجعه می‌کنند بیشتر شفاهی هستند و کمتر پیش می‌آید اطلاعات موردنیازشان را از طریق سایت کسب کرده باشند. یکی از مزایای سایت‌مان این است که برای بیمار این امکان را به‌وجود می‌آورد پرونده پزشکی‌اش را به‌صورت آنلاین برای بیمارستان ارسال کند. در چنین شرایطی بیمارستان بدون هیچ‌ هزینه‌ای مشاوره‌های لازم را به بیمار ارائه می‌دهد تا در نهایت مشخص شود بیمار نیاز به جراحی دارد یا خیر.

نیازهای اولیه آرام آرام در کشورهای هدف پاسخ داده می‌شود. مثل جراحی آب‌مروارید. اما کارهای تخصصی مثل پیوند قرنیه یا لنزهای خاص داخل چشمی، عمل‌های ویترکتومی و اعمالی که نیاز به تخصص خاص دارند، بیشتر موردتقاضای بیماران خارجی است.

در مورد آمارهای بخش آی‌پی‌دی‌تان بگویید.

به‌عنوان بیمارستان مستقل این آمار خیلی بالا نیست. دلیل آن هم این است که بخشی از بیماران خارجی از طریق واسطه‌ها برای درمان مراجعه می‌کنند و کمتر بیماری از طریق سایت با پزشک ارتباط می‌گیرد. درواقع ما زیرساخت‌های لازم را فراهم آورده‌ایم اما هنوز مخاطبان با فرهنگ بهره بردن از آن بیگانه‌اند.

 فکر می‌کنید مهم‌ترین نیاز صنعت گردشگری سلامت ما چه چیزی است. چه مسائلی وجود دارد که با برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده می‌توانیم به سهمی شایسته جامعه‌ پزشکان ایران را در قیاس با رقبای‌مان برسیم.

به نظر من، با شرایط کنونی اقتصادی در توان تک‌تک بیمارستان‌ها نیست بخواهند برای خودشان کاری انجام دهند. با توجه به هزینه‌های هنگفتی که وجود دارد. باید در بازار هدف حضور داشت. نباید منتظر باشیم که توریست درمانی به ما مراجعه کند. در کشورهای هدف باید شعباتی بزنیم. کلینیک‌هایی را در آنجا داشته باشیم و بیمارانمان را در آنجا جذب کنیم.  چه‌بسا پزشکان ما هفته‌ای، یک بار به آنجا بروند یا بیمار بداند وقتی در ایران عمل شد، به حال خود رها نمی‌‌شود بلکه می‌تواند به شعبه‌ای که در شهرش وجود دارد، مراجعه کند و سرویس بگیرد. در این صورت بیمار اعتماد بیشتری خواهد کرد، البته این امر مستلزم این است که جمعی از بیمارستان‌هایی که در این زمینه فعال هستند به‌جای رقابت با هم همکاری کنند و در ادامه قیمت‌ها تا حدودی مشخص شود، همین‌طور سرویس‌ها.

ایستگاه پرستاری
ایستگاه پرستاری در بیمارستان بینا

بیمارستان‌ها در این راستا می‌توانند از وزارت بهداشت بخواهند نظارتش را بهتر کند تا با سرمایه‌گذاری در خارج از کشور بتوانند مراکز اقماری داشته باشند؛هم برای تبلیغ و هم معاینات اولیه. همه این مسائل کمک می‌کند بیمار به راحتی و بدون دخالت دلال‌ها برای عمل اعزام شده و بعد از برگشت به کشورش هم تحت‌پوشش بیمارستان باشد. به نظر من بازار هدف، نیازمند نماینده‌های مستقیمی است.

در حوزه چشم، درمان‌های تخصصی وجود دارد که اگر ما روی آن‌ها تمرکز کنیم، می‌تواند آورده بیشتری برای ما داشته باشد یا اینکه کل این فضا می‌تواند فرصت مناسبی باشد. با توجه به تجربه‌ای که خودتان داشتید و مراجعانی که داشتید، چه نیازی بیشتر در حوزه چشم پزشکی دیده می‌شود.

نیازهای اولیه آرام آرام در کشورهای هدف پاسخ داده می‌شود. مثل جراحی آب‌مروارید. اما کارهای تخصصی مثل پیوند قرنیه یا لنزهای خاص داخل چشمی، عمل‌های ویترکتومی و اعمالی که نیاز به تخصص خاص دارند، بیشتر موردتقاضای بیماران خارجی است. تا چند وقت پیش که در عراق جنگ بود بیمارهای تروماتیک بیشتر بودند این تروماها درمان می‌خواست. اما هنوز هم در کشورهای همسایه و منطقه به‌خصوص عراق حتی در پوشش ابتدایی‌ترین درمان‌ها هم مشکل دارند، البته در اعمال جراحی ساده مثل آب‌مروارید و فیکو هم هنوز مشکل دارند و به آن حد از پیشرفت نرسیده‌اند که با اطمینان همه بیماران خود را پوشش دهند. ما باید به شکل اقماری عمل کنیم. به‌عنوان نمونه شرکت «دنیاگُز» ترکیه خواستار خرید بیمارستان چشم پزشکی بینا بود زمانی که دلیل را جویا شدیم گفتند ۲۵شعبه در کشورهای مختلف برای ارائه خدمات درمانی در نظر گرفته‌اند و در همین راستا خواهان خرید بیمارستان بینا هستند تا در ایران هم پایگاهی داشته باشند.

۴ نظرات
  1. علی اصغری می گوید

    اگر واقعا بشه عمل ۸ هزاردلاری رو با ۳۰۰ دلار در ایران انجام داد، فوق العادست!!! با این عدد نه تنها از کشورهای همسایه بلکه از هرجای دیگه ای در دنیا میان ایران برای درمان!!! پزشکای ایرانی همه جا به خوبی شناخته شدن. ما فقط یک مکانیزم تبلیغاتی درست نیاز داریم

  2. امیرمحمد سیف می گوید

    سلام به دست اندرکاران مدتورپرس. لطفا در مورد استاندارد بیمارستان های aci کانادا یک مطلب تهیه کنید. گرفتن این گواهی نامه بیمارستانی چه فوایدی دارد؟

  3. الهه تردیده می گوید

    بیمارستان چشم پزشی بینا برای ایرانی ها کدام بیمه ها را قبول می کند؟

  4. افروز کریمی می گوید

    برای آشنایی با بیمه های این بیمارستان به وب سایت این بیمارستان و یا به این لینک مراجعه کنید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.