باید سیستم TSA یا حسابهای اقماری گردشگری را زودتر راه بیندازیم
مصاحبه با دکتر ناصر رضایی رییس پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی
دانشآموخته دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران است، اما علاقه به سفر او را به سمت گردشگری کشانده است. میگوید با همه علاقهای که به رشته اصلی خودش داشته اما ۱۲ سال است که در زمینه گردشگری فعالیت میکند. دکتر ناصر رضایی، رییس پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی با توجه به این که رشتهاش سیاسی بوده، دو کتاب نوشته یکی به نام «دیپلماسی گردشگری» و دیگری «تصور ژئوپلتیک و گردشگری». یکی را انتشارات «مهکامه» و دیگری را پژوهشگاه میراث فرهنگی چاپ کرده است. مدتورپرس در گفتوگویی تحلیلی با دکتر رضایی هم به فعالیتهای پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی پرداخته و هم به روندهای گردشگری در دنیا؛ از جمله موانع و راهکارهای پیشروی گردشگری سلامت.
آقای دکتر رضایی بفرمایید اینجا کجاست و چه فعالیتهایی در پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام میشود. شرح وظایف این پژوهشکده چیست؟
من هم از شما متشکرم و حضورتان را در پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی خوشامد میگویم. پژوهشکده گردشگری یکی از پژوهشکدههای هفتگانه پژوهشگاه میراث فرهنگی است و همان طور که از اسمش معلوم میشود، وظیفه پژوهش در حوزه گردشگری را دارد. این تحقیقات، یا شامل برآورد خودمان از نیازهای محیطی به انجام تحقیقات و مطالعات است یا بر اساس نیاز دستگاههای مختلف و بخصوص سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تعریف میشود.
هر کدام از معاونتها، بخصوص معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی، اگر نیاز تحقیقاتی داشته باشند پژوهشکده گردشگری آن را انجام میدهد. البته تمام پژوهشها توسط خود پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام نمیگیرد گرچه رویکرد جدید این است که هیئت علمیهای پژوهشگاه راساً امور پژوهشی را انجام دهند. قبلاً فراخوان میدادیم و با پژوهشگران و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی وارد قرارداد میشدیم.
فعالیتهای پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی مشخصاً چه تفاوتهایی با ۶ پژوهشکده دیگر این پژوهشگاه دارد؟ تمرکز اصلی بر چه سرفصلهایی است؟
هر کدام از پژوهشکدههای پژوهشگاه، با توجه به عنوانی که یدک میکشند اهدافی را هم دنبال میکنند. گردشگری به دلیل چندوجهی بودنش در حوزههای مختلف دخالت دارد؛ مثلاً کار «پژوهشکده باستانشناسی»، کاوش و شناسایی سایتهای باستانی، تعیین قدمت آنها و انجام امور تخصصی باستانشناسی است. ولی هر سایت باستانشناسی، معمولاً به عنوان جاذبه گردشگری مطرح میشود. برای این که مشتری و گردشگر را جذب آن سایت کنیم باید «جاذبه» تبدیل به یک «محصول گردشگری» شود. باستانشناسها دنبال کار گردشگری نیستند ولی وقتی در همکاری مشترک با آنها پیوست گردشگری به کارهایشان بدهیم باعث تبدیل جاذبه به محصول میشویم.
پژوهشکدههایی مثل «مردمشناسی»، «زبان و کتیبهها»، «هنرهای سنتی»، ««ابنیه و بافت»و «حفاظت و مرمت» را داریم که هر کدام اهداف خاص خود را دارند ولی هر یک به نوعی به عنوان جاذبههای گردشگری معرفی میشوند. در حوزه «مردمشناسی» یک سری میراث غیرملموس از جمله آداب و سنن را به عنوان جاذبه گردشگری میشناسیم کهباز هم با کارهای پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی ارتباط پیدا میکند. ما هماهنگی بین حوزههای مختلف مرتبط با گردشگری را در داخل و بیرون مجموعه انجام میدهیم.
بدون اغراق میگویم که به تعداد آدمهای روی کره زمین انواع گردشگر و گردشگری داریم. «گردشگری» یک «نیت» است. شخصی نیت میکند که برای فلان منظور به فلان مقصد برود. در عین حال ما برای کار علمی باید چارچوبها و شاخصهایی بگذاریم و مشتری هر حوزه گردشگری را بشناسیم. جاذبههایی که در کشور داریم شامل سه دسته Culture, Nature, Man-Made هستند یعنی فرهنگی، طبیعی و انسان-ساخت! انواع گردشگری نیز بر همین اساس تقسیم بندی میشوند.
مدتورپرس روی گردشگری و گردشگری حوزه سلامت تمرکز دارد. برای مخاطبان ما جالب است که بدانند اصولاً چند نوع گردشگر از نگاه سازمان میراث فرهنگی تعریف میشود؟
بدون اغراق میگویم که به تعداد آدمهای روی کره زمین انواع گردشگر و گردشگری داریم. «گردشگری» یک «نیت» است. شخصی نیت میکند که برای فلان منظور به فلان مقصد برود. در عین حال ما برای کار علمی باید چارچوبها و شاخصهایی بگذاریم و مشتری هر حوزه گردشگری را بشناسیم. جاذبههایی که در کشور داریم شامل سه دسته Culture, Nature, Man-Made هستند یعنی فرهنگی، طبیعی و انسان-ساخت! انواع گردشگری نیز بر همین اساس تقسیم بندی میشوند. برخی میگویند «۳۷ نوع گردشگری داریم» و عدهای بیش از ۲۰۰ نوع را مطرح میکنند ولی شخصاً با این دستهبندی موافق نیستم. گاهی فضای جدیدی به وجود میآید و نوع خاصی از گردشگری را شکل میدهد. ما گردشگری غذا و نوشیدنی داریم. خیلیها فقط به خاطر خوراک یا نوشیدنی خاصی متحمل هزینه و سختیهای سفر میشوند. نگاه ما در پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی هم منطبق بر چنین دیدگاهی است.
عدهای با هدف recreation و اوقات فراغت به جایی میروند که استراحت و تمدد اعصاب کنند. تأکید میکنم معتقد به دستهبندی خاصی برای گردشگری نیستم ولی میدانم که چارچوبهایی برای کار علمی نیاز داریم. باید توانمندیهای خود را بشناسیم و انواع خاصی از گردشگری را توسعه دهیم. ایران به لحاظ تنوع اقلیمی، جزو ۵ کشور برتر دنیاست. بعد از ایالات متحده که بیشترین تنوع اقلیمی را دارد، ایران قرار میگیرد.
اقلیمهای اصلی شامل گرم، سرد و معتدل هستند ولی هر کدام زیرمجموعهای دارد مثلاً معتدل مدیترانهای، اقیانوسی و کوهستانی؛ سرد کوهستانی، سرد قطبی و…! بعد از ایالات متحده، ما بیشترین تنوع اقلیمی را داریم. در قیاس با وسعت کشور، تنوع ایران خیلی بیشتر از آمریکا است و میتواند گردشگر زیادی را جذب خود کند. گردشگر طبیعی فقط برای اقلیم میآید. تنوع اقلیم روی تنوع پوشش گیاهی و جانوری نیز تأثیر میگذارد. عدهای برای پرندهنگری یا دیدن انواع خاصی از حیوانات که ویژه یا در حال انقراض هستند میآیند.
ما از لحاظ تاریخی قدمت زیادی داریم و عدهای میگویند جزو ده کشور اول دنیا هستیم ولی شخصاً رتبهبندی نمیکنم. اگر بخواهیم رتبهبندی کنیم باید جایگاه خود را نیز نشان دهیم. الآن جزو ۵ کشور اول از لحاظ تنوع اقلیمی هستیم ولی این تنوع تبدیل به محصول نشده و به دردمان نمیخورد. داشتهای که تبدیل به دارایی نشود و فضای اشتغال و درآمدسازی و توسعه روابط سیاسی و امنیتی را با دیگر کشورها به وجود نیاورد فایدهای ندارد. گردشگری، حتی در توسعه صلح نیز مؤثر است.
گردشگری سلامت و دیپلماسی فرهنگیامکانات ما در گردشگری سلامت خیلی خوب است. هم گردشگری پزشکی، هم درمانی (curative) و هم تندرستی (wellness). در هر سه حوزه فضاهای فوقالعاده مناسبی را برای توسعه گردشگری سلامت داریم. در حوزه گردشگری سلامت هم میتوانیم خیلی خوب مانور دهیم. هزینههای درمان در اینجا خیلی پایین است و متخصصینمان نسبت به جاهای دیگر فوقالعاده عالی عمل میکنند.
از حیث تنوع تاریخی نیز جاذبههای زیادی داریم. سایتهای باستانشناسی و تنوع فرهنگی ایران فراوانند. در المپیک آتن یکی از لباسهایی که برای جایزه دادن به قهرمانان انتخاب کردند لباس گیلکی بود. آن خانمها لباس گیلکی میپوشیدند و جایزه میدادند. در کنار لباس گیلکی، لباسهای مختلف، جذاب و دیدنی زیادی در ایران هست. از گیلان به بوشهر بروید و ببینید لباسهایشان چقدر جذاب است. روی لباسهای مردم جنوب انواع ملیلهدوزی و طرحهای زیبا هست.
در غرب کشور، از آذربایجان گرفته تا کردستان، ایلام و خوزستان نوع لباسها متفاوت است. تمام اینها جاذبه هستند. در شرق، از خراسان تا سیستان، تمام این مناطق دارای جاذبههای فرهنگی هستند. به لحاظ گردشگری مذهبی نیز تنوع خیلی خوبی داریم. گردشگری مذهبی میتواند در category سوم قرار گیرد و ما گردشگر مذهبی جذب کنیم. در حوزه گردشگری مذهبی، حساسیتیهایی که در سایر بخشهای گردشگری هست وجود ندارد. گردشگری مذهبی معمولاً آرام و بیآزار هستند و کمترین تأثیر مخرب را روی محیط میگذارند.
یک آفت که وجود دارد این است که خیلیها فکر میکنند «گردشگری مذهبی یعنی گردشگری شیعی» در حالی که اینطور نیست. کعبه زرتشتیان هم ایران است. زرتشتیها علاقه زیادی دارند به اینجا بیایند. برای یهودیها هم جاذبههایی مثل «حَیَقوق نبی» و «آستر و مردخای» را داریم که جایگاهشان برای یهودیها فوقالعاده رفیع است. از اصفهان تا آذربایجان، بخصوص در همین دو نقطه، کلیساهایی داریم که برای مسیحیها، بخصوص ارامنه و آشوریها، جایگاه فوقالعاده ویژهای دارد. پس میتوانیم شرایط را برای جذب گردشگر فراهم آوریم.
بعد از این نوبت به گردشگری سلامت میرسد. امکانات ما در گردشگری سلامت خیلی خوب است. هم گردشگری پزشکی، هم درمانی (curative) و هم تندرستی (wellness). در هر سه حوزه فضاهای فوقالعاده مناسبی را برای توسعه گردشگری سلامت داریم. در حوزه گردشگری سلامت هم میتوانیم خیلی خوب مانور دهیم. هزینههای درمان در اینجا خیلی پایین است و متخصصینمان نسبت به جاهای دیگر فوقالعاده عالی عمل میکنند. دوستانی دارم که در این حوزه به عنوان راهنمای تور کار میکنند. آنها گردشگری سلامت را از کشور عراق میآورند و اینجا برایشان بازار خوبی شده!
پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی اعتقاد دارد گردشگری ورزشی را با قدری ملاحظه، بخصوص برای کشورهای اسلامی، میتوانیم ترویج میکنیم. ایران میتواند محل المپیک کشورهای اسلامی باشد. دیدید که تیم والیبال مصر در المپیک با حجاب کامل بازی میکرد ولی تیم مقابلش، برزیل، حجاب نداشت. آنها خیلی راحت میتوانند به اینجا بیایند و مسابقات را برگزار کنند چون همه باحجاب هستند. مطالعات ما در پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی نشان میدهد گردشگری پیچیدگی و گستردگی خاصی دارد و هر کس که نیت سفر کند، نیت وی یک نوع از گردشگری به شمار میرود ولی باید از لحاظ علمی، برآورد و آماری داشته باشیم.
پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی و مطالعات گردشگری سلامت
خیلی خوب حوزههای مختلف گردشگری را تفکیک کردیم. حوزه تخصصی ما مدیکال توریسم است که خود شما نیز گریزی به آن زدید. آیا در پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی، پژوهشهایی در خصوص مدیکال توریسم انجام شده؟ بخصوص مطالعات آسیبشناسانه که بتواند موانع توسعه گردشگری سلامت در ایران را به شکل روشنتری مشخص کند. اگر بحث یا آمار خاصی در این زمینه دارید ممنون میشوم که در اختیارمان بگذارید.
بله، خوشبختانه طرحی را آقای دکتر جباری از اصفهان به سفارش پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام دادند. این طرح مرتبط با کل صنعت گردشگری سلامت ایران بود. البته چند سال پیش انجام شده و نیاز به تحقیقات تازه داریم. همان طور که گفتم، هر سال اولویتهای پژوهشی را بر اساس نیازسنجی که خودمان میکنیم و دیگران میدهند، بخصوص بر حسب نیازهای معاونت گردشگری، تعیین و پیگیری میکنیم. متأسفانه تاکنون در زمینه گردشگری سلامت به جز آن یک طرح، کار دیگری در پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام ندادهایم. در مورد آمر هم باید بگویم وارد آمارها نشوید چون سیستم آمارگیری ما چندان قابل اتکا نیست. ما TSA یا Tourism Satellite Account یعنی حسابهای اقماری گردشگری را نداریم. بدین ترتیب، نمیتوانیم نوع گردشگری و گردش مالی یک گردشگر را محاسبه کنیم.
لطفاً توضیح بیشتری راجع به TSA یا همان حسابهای اقماری گردشگری بدهید.
ابتدا مفهوم «حساب ملی» یا NA را میگویم. گردشگری یک موضوع فرابخشی است و با بخشهای مختلف ارتباط دارد. یک گردشگر که وارد کشور میشود، از بقالی که به او یک کیک و ساندیس میفروشد تا اسنپی که میگیرد، خوراکی که میخورد، اسکان و هتلی که دارد، همه اینها مرتبط با گردشگری میشوند گرچه برخی مستقیم در حوزه توریسم نیستند. درآمدهای گردشگری شامل درآمدهای مستقیم، غیرمستقیم و القایی است. خیلی چیزها القایی هستند یعنی توریست پولش را در جایی خرج میکند و پول از آنجا به دست کشاورز میرسد و به کشاورز کمک میکند. اینجا درآمد گردشگری غیرمستقیم نیست بلکه القایی است. گردآوری آمار حوزه گردشگری به سختی انجام میشود.
در صنعتی مثل خودروسازی دقیقاً مشخص است که درآمدهای مستقیم، غیرمستقیم و حتی القایی کدامند، چون فقط ایران خودرو و سایپا در این صنعت فعالند. ولی به دلیل گستردگی حوزه گردشگری، جمعآوری اطلاعاتش قدری سخت است. در تمام کشورهاNational Account یا NA داریم که درآمدهای سه شاخه اصلی صنعت، خدمات و کشاورزی و زیرمجموعههای هر کدام از آنها را محاسبه میکند. عدهای گردشگری را صنعت میدانند و عدهای خدمات و برخی هم خدمات-صنعت! به هر حال یک فعالیت است که گردش مالی دارد.
الآن در دنیا حسابهای اقماری در حوزههای مختلفی وجود دارد. یکی از آنها حسابهای اقماری گردشگری است. تمام فعالیتهایی که گردشگر از بدو ورود تا انتهای خروج انجام میدهد در این حسابها و در جداول نهگانه ثبت میشود. بدین ترتیب میتوانید دقیقاً پیگیری کنید که گردشگر از چه نوعی بوده، کجا رفته، چه خورده، چکار کرده، کدام سایت گردشگری را دیده، چه بلیطی خریده و…
تحقیقات ما در پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی در این خصوص نشان میدهد کره یکی از کشورهایی است که TSA را انجام میدهد. وقتی گردشگر به آنجا میرود یک کارت به وی میدهند که مثل کارت ملی ما میماند. آن کارت، هم حساب بانکی، هم مشخصات و هم کارهای دیگر گردشگر را انجام میدهد. به همین خاطر به راحتی قابل رصد است و مسئولان گردشگری میفهمند که گردشگر پولش را چطور خرج کرده و کجاها رفته! بدین ترتیب آمار دقیقی به دست میآید که گردشگر کجاها رفته و چه هزینههایی کرده! متأسفانه ما چنین سیستمی نداریم. هرچند بحث راهاندازی آن مطرح است. دو دوره از UN WTO آمدند و کارگاهها و کارهایی در این حوزه انجام دادند. یک سری تحقیق صورت گرفت و جداول NA به طور کامل به فارسی ترجمه شدند. میدانید که متولی انتشار آمار در ایران «مرکز آمار ایران» است. باید تمام آمارها به آنجا ارائه شود تا به مراکز علمی و پژوهشی ارائه کنند. متأسفانه آمار دقیقی از جزئیات گردشگری نداریم.
نقش استانداردسازی در گردشگری سلامتروندهای گردشگری در دنیا نشان از توسعه چه شکلی از گردشگری دارد؟
در حال حاضر دو شکل از گردشگری در کل دنیا دارد گسترش زیادی پیدا میکند. یکی گردشگری منطقهای است. یعنی گردشگری مسافت دور دارد محدودتر میشود و گردشگران در منطقه نزدیک به کشور مبدا خود جا به جا میشوند. دومین روند، استفاده از هواپیما برای جابهجایی است. مورد اول فواید زیادی دارد چون بسیاری از قضاوتها ناشی از ندیدن هستند. شما قبل از این که مرا ببینید در مورد برخورد و رفتارم قضاوتها و سناریوهایی دارید یا بر اساس شنیدهها قضاوت میکنید ولی وقتی دیدید، گرچه دیدن هم خطا دارد، تصویری صحیحتر از شنیدهها به دست میآید و قضاوتهایتان به منطق نزدیکتر میشود. توسعه گردشگری منطقهای ما باعث دوستی بیشترمان با دیگر کشورها هم میشود.
الآن عمده گردشگری سلامت ما در حوزه منطقه خودمان هستند یعنی عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس! پاکستانیها عمدتاً به هند میروند. هند برای گردشگری سلامت ما یک رقیب به شمار میرود چون، هم ارزان است و هم خوب کار میکند و ضمناً مشکلات سیاسی ما را ندارند. متأسفانه تصویر ایران در دنیا به دلیل ایران هراسی که آمریکا ایجاد میکند چندان خوب نیست ولی هند این مشکل را ندارد. در مجموع میدانم افرادی که حتی به اروپا و هند رفته و درمان نگرفتهاند به ایران آمده و درمان شدهاند. همین افراد برای ما نقش مبلّغ را ایفا میکنند. آنها تبلیغ میکنند ولی خودمان تبلیغات قوی نداریم.
برندسازی در گردشگری سلامت
یکی از نکات مهم در گردشگری سلامت، برندسازی است. وقتی صحبت از برند مدیکال توریسم میکنیم میدانیم گردشگری که میخواهد به ایران برود ابتدا تصویری از ایران در ذهنش دارد. این تصویر را صرفاً حوزه Medical Tourism نمیتواند بسازد بلکه مربوط به کل حوزه گردشگری میشود. اگر برند کلی خوب باشد، برند مدیکال توریسم هم خوب میشود. فعالان گردشگری سلامت تلاش دارند برند محکم و مطمئنی برای گردشگری کشورمان به طور عام و گردشگری سلامت به طور خاص بسازند. در حوزه درمان تقریباً این برند را ساختهایم.
طب ایرانی و حکیمان ایرانی از دیرباز سرآمد بودهاند و هنوز هم هستند. در قیاس با رقبایی مثل هند، ترکیه، لهستان و برزیل که کشورهای سرآمد مدیکال توریسم هستند، پزشکان ایرانی شناختهشده و مشهورند. مهاجرتی که ایرانیها بعد از انقلاب انجام دادند باعث شد خیلی از پزشکان ما در کشورهای اروپایی مطب بزنند و زندگی کنند. بدین ترتیب نوعی برندسازی اولیه اتفاق افتاده ولی الآن صحبت از برندسازی برای صنعت گردشگری سلامت است. در ترکیهTurkish Airlines تبدیل به یک برند گردشگری شده است. همین نقش را Qatar Airways برای قطر دارد. آنها تبلیغات محیطی نیز در کشورهای مختلف انجام میدهند. در سازمان میراث فرهنگی و بخصوص در پژوهشگاه میراث فرهنگی ، که یکی از وظایفش انجام پژوهش روی مبانی مختلف توسعه گردشگری است، به چه راهکارها و موانعی برای برندسازی رسیدهاید؟
همان طور که گفتید، برندسازی در گردشگری خیلی مهم است. وقتی اسم برند را میآوریم اکثر افراد به یاد «لوگو» یا گاهی هم «اسلوگان» یعنی نماد یا شعار میافتند. لوگو برند نیست. برخی «شعار» را میخوانند و فکر میکنند برند است در حالی که برند یک ذهنیت است. شکلگیری برند نیاز به زمان و جا انداختن دارد. متأسفانه بعد از انقلاب، به دو دلیل تصویر ایران خدشهدار شده! الآن معاونت گردشگری با آمدن آقای دکتر تیموری دارد روی برندسازی در گردشگری ایران کار میکند و یک تیم را به آن اختصاص دادهاند. ولی برای برندسازی باید به سراغ یک سری پیشینهها و ذهنیتها برویم و برای دیگران جا بیاندازیم که ما کی و چی هستیم. دو عامل باعث شده که ما به سراغ این موضوع نرویم. یک عامل داخلی است و یکی هم خارجی!
عامل داخلی این است که، صادقانه بگویم، گردشگری هیچگاه اولویت مملکت نبوده! مصادیقش را میتوان در برنامههای توسعه کشور دید. در برنامههای اول تا سوم تقریباً نامی از گردشگری نمیبینید. در برنامههای چهارم و پنجم اسمی از گردشگری به میان آمد و در برنامه ششم نگاه جدیتری به آن شد و به همین دلیل بود که «گروه گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی» تبدیل به پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی شد. وقتی دیدگاه تغییر کند و گردشگری در اولویت قرار گیرد میفهمید که یک «گروه گردشگری» نمیتواند خواستههای کشور را برآورده کند و باید پژوهشکده گردشگری داشته باشید. چون در «گروه گردشگری» تعداد نفرات کمی جذب میشوند و دایره فعالیتها محدود است ولی وقتی تبدیل به «پژوهشکده» شود تعداد نفرات داخلی و همچنین دایره فعالیت بیرونی و اعتبار مرکز گستردهتر میشود.
الآن داریم روی حوزه برندسازی کار میکنیم و حاکمیت نیز گردشگری را به عنوان یک عنصر کلیدی در حوزههای مختلف پذیرفته است. خوشبختانه شرایط الآن به گونهای است که علیرغم همه فشارهای داخلی، روابط دارد به سمتی میرود که با اصول دیپلماتیک جهانی آشنا میشویم. نمیتوانیم خودمان در خلاء به تنهایی همه چیز را شکل دهیم، ضمن این که باید ضریب نفوذ خود را نیز در حوزههای مختلف بشناسیم. در اقتصاد، سیاست، خدمات و هر چیز دیگر.
تا به حال درگیر مسائل مختلف بودیم. ابتدا انقلاب شد و سپس جنگ رخ داد که هزار میلیارد دلار خسارت به بار آورد. قضاوتهای دیگران راجع به ایران بحق نیست. اشتباهات خودمان، مشکلاتی که پشت سر گذاشتیم و پروپاگاندای آمریکا باعث میشود ذهنیتی که از ایران فرهنگی با قدمت تاریخی عمیق و فرهنگ گسترده شکل میگیرد، منتهی به قضاوت نادرست باشد. حتماً شما هم مثل من دیدهاید که تمام میهمانهای خارجی میگویند وقتی داشتهاند به ایران میآمدند ذهنیتشان کاملاً منفی بود و حتی خانوادههایشان گریه میکردند که «داری کجا میروی؟» ولی الآن که اینجا آمدهاند ۱۸۰ درجه چرخیده و در نقطه مقابل قرار گرفتهاند.
آنها میگویند «ما خیلی خوشحالیم، شرایط خیلی خوبی است. کاملاً متفاوت با تصور من است». یکی از آنها میگفت «پس شترهایتان کجاست؟» فکر نمیکرد تهران اینقدر مدرن باشد. تصور میکردند ما در چادر میخوابیم. نمیخواهم به کسی توهین کنم. در روابط انسانی، هیچ قوم، قبیله، جایگاه یا فرم زندگی برتری ندارد ولی ذهنیتی که آنها از ما میسازند، شبیه عربهای بادهنشین است. رسانه به تمام مردم دنیا ذهنیت میدهد.
شما عضو انجمن علمی گردشگری هم هستید؟
بله، عضو هستم.
قدری در مورد کارهای انجمن و اعضایش توضیح دهید. انجمن علمی گردشگری چه فعالیتهایی دارد؟
همان طور که از اسم انجمن علمی گردشگری پیداست، شامل تعدادی از فعالان حوزه گردشگری است که از وزارت علوم مجوز فعالیتهای علمی گرفتهاند. این انجمن به دنبال انجام پروژههای تحقیقاتی و برگزاری سمینارها، نشستها و کارگاههای آموزشی و همچنین تولید محتوای مکتوب است. انجمن در هر سه حوزه فعالیتهای خیلی خوبی در چند سال گذشته داشته است. این انجمن مثل همه انجمنهای دیگر، اعضای «پیوسته»، «وابسته» و «افتخاری» دارد. معمولاً اعضای پیوسته کسانی هستند که، یا مثل ما به صورت تخصصی در این حوزه کار میکنند، یا رشتهشان، گردشگری بوده! معمولاً در سطح فوق لیسانس یا دکترا هستند. کسانی هم که علاقمند باشند به عنوان «عضو ناظر» یا «عضو افتخاری» با انجمن کار میکنند. «انجمن» یک مجله علمی-پژوهشی تحت عنوان «گردشگری و توسعه» دارد که معمولاً مقالات علمی-پژوهشی مستخرج از پایاننامهها و رسالههای فوق لیسانس و دکتری است و یا پروژههای تحقیقاتی که منجر به شکلگیری یک مقاله علمی-پژوهشی میشوند.
در مورد توسعه گردشگری سلامت دیدگاه کلی پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی چیست؟
همان طور که عرض کردم، یکی از اولویتهای ما در حوزه گردشگری، گردشگری سلامت است. ما در هر سه حوزه پزشکی، درمان و تندرستی پتانسیلهای خوبی در کشور داریم ولی هنوز تبلیغات و بازاریابی شایستهای را در این صنعت انجام ندادهایم. اینها وظایف سازمانی ما نیز به حساب میآید ولی باید بخش خصوصی به میدان بیاید. بیش از ۸۰% گردشگری در دنیا مربوط به بخش خصوصی است و بخش دولتی فقط ۱۰ تا ۲۰% را بر عهده میگیرد، آن هم در زمینه سیاستگذاری و نظارت!
من از بخش خصوصی و امثال خبرگزاری مدتورپرس انتظار دارم که روی گردشگری سلامت تبلیغ بیشتری کنند. قبل از آن باید بازارهای هدف را بشناسید، بازاریابی کنید و در بازار هدف، بخشبندی انجام دهید. فرضاً در مورد اعمال جراحی زیبایی، خانمهای مسلمان خیلی راحتتر از دیگران به ایران میآیند. باید ببینید خانمها در کدام کشورها تمایل به حضور در ایران نشان میدهند. سپس نوع تبلیغ را بر همین اساس انتخاب میکنید. باید به صورت علمیتری به تبلیغ بپردازید. گردشگری را نباید تنها با دید تجاری نگریست. وقتی صرفاً بعد تجاری را در نظر میگیریم از دیگر ابعاد غافل میشویم و اهداف مورد نظرمان به دست نمیآید.
همکاری سازمان میراث فرهنگی با بخش خصوصی برای توسعه گردشگرییعنی حتی گردشگری سلامت هم باید پیوست فرهنگی داشته باشد؟
بله، باید پیوست فرهنگی داشته باشد. وقتی گردشگری را تجاری کنیم، کسانی که از شما در تجارت قویترند حتماً گوی سبقت را میربایند و به تدریج سرمایههای حوزه گردشگری ترجیح میدهند به کشورهای دیگر بروند. ضمن این که وقتی به دنبال درآمدزایی و ایجاد اشتغال از گردشگری هستیم باید پیوست فرهنگی آن را نیز در نظر داشته باشیم.
نظرات بسته شده است.