یک خبر تلخ اما آموزنده برای گردشگری سلامت: مردم بلوچستان برای درمان به پاکستان می‌روند!

گردشگری سلامت به زبان ساده: یا چرا آدم‌ها به خاطر درمان سفر می‌کنند؟

رضا جمیلی، تحریریه مدتورپرس| گردشگری سلاکت همانگونه که بارها در مدتورپرس تکرار کرده‌ایم یک سرویس مختص آدم‌های پولدار نیست. و مهم‌تر اینکه باز همانگونه که زیاد در مقالات تحلیلی‌مان تکرار کرده‌ایم صرفا به خاطر دسترسی به پزشک بهتر نیست.

گردشگری درمانی می‌تواند تنها به دلیل دسترسی راحت‌تر به پزشک انجام شود؛ یا دسترسی سریع‌تر به خدمات پزشکی. این‌ها کلیدواژه‌های اساسی این صنعت هستند که جز با توجه کردن به آن‌ها نمی‌توان به رونق این بخش از اقتصاد سلامت و گردشگری کشور امید داشت.

برای اینکه مسئله روشن شود سراغ یک مثال تلخ می‌رویم که روی کاغذ شاید برای گردشگری درمانی ایران و ظرفیت‌هایی که معمولا ما روی آن‌ها تاکید داریم و به آن‌ها می‌بالیم چندان خوشایند نباشد و چه بسا ضدتبلیغ هم محسوب شود. اما این خبر که دیروز منتشر شده در کنار همه تلخی‌هایش درس‌هایی هم برای فعالان گردشگری سلامت کشور دارد.

خبر کوتاه بود و دردناک: روزنامه همشهری در گزارشی نوشت اهالی مناطق مرزی بلوچستان به‌ویژه بخش بم‌پشت به‌دلیل کمبود پزشک و همچنین نداشتن راه دسترسی مناسب به دیگر شهرهای این استان، برای درمان به پاکستان سفر می‌کنند.

حالا ببینیم دلایل سفرهای درمانی بخشی از محروم‌ترین و کم‌درآمدترین مردم سرزمین‌مان چیست. شاید واکاوی این دلایل هم کمک کند جامعه پزشکی حتی اگر شده در قالب مسئولیت اجتماعی به نیازهای درمانی این منطقه بیشتر توجه کند و هم اینکه کمک کند فرمول‌های ساده ولی کاربردی سفرهای درمانی را کشف کنیم و صرفا به یک بخش از انگیزه‌های سفر کردن برای درمان نچسبیم.

دلیل اول: کمبود پزشک

یکی از مهم‌ترین دلایل انجام سفرهای پزشکی در دنیا تلاش برای دسترسی به پزشک باکیفیت است. اما همیشه هم موضوع کیفیت در میان نیست. برخی وقت‌ها رسیدن به پزشک، خود اصل ماجراست! یعنی بیش از کیفیت درمان، مهم این است که فرد خود را به پزشک برساند. برای کشورهایی چون سوریه یا حتی عراق این موضوع یکی از انگیزه‌های سفر درمانی محسوب می‌شود. اما برگردیم به خبر تلخ خودمان!

بر اساس آمار سازمان نظام‌پزشکی، ۱۸۹۶ پزشک در استان سیستان‌وبلوچستان فعالیت می‌کنند. این آمار در شهرستان سراوان با بیش از ۱۶۰ هزار نفر جمعیت به حدود ۶۰ پزشک می‌رسد؛ ۳ پزشک برای هر ۱۰ هزار نفر.

علاوه بر اختلاف این عدد با میانگین کشوری (۱۱ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر) توزیع پزشکان مستقر در این شهرستان هم عادلانه نیست و تقریبا اغلب این پزشکان در مرکز شهرستان به فعالیت مشغول هستند. این کمبود یکی از مهم‌ترین مواردی است که اهالی مناطق مرزی سراوان را برای درمان راهی کشور همسایه یعنی پاکستان می‌کند.

البته همه‌چیز به کمبود پزشک ختم نمی‌شود و پیگیری درمان در خارج از مرزهای ایران دلایل متعددی دارد که بخشی از آن نتیجه محرومیت‌های تاریخی این استان است.

دلیل دوم: طولانی بودن زمان انتظار

در کنار دسترسی آسان، سرعت رسیدن به پزشک هم یکی دیگر از مهم‌ترین انگیزه‌های افراد -از هر طبقه اقتصادی که باشند- برای شروع یک سفر درمانی است. گزارش روزنامه همشهری نشان می‌دهد زمان طولانی رسیدن به پزشک در مناطق محروم سیستان و بلوچستان یکی از دلایل سفرهای پزشکی مردم این منطقه است. یعنی در این شرایط بسیاری از اهالی منطقه به‌ویژه روستاهای صفر مرزی که اغلب در مناطق مرزی پاکستان قوم و خویش هم دارند ترجیح می‌دهند برای درمان بیماری به پاکستان بروند.

کاظم درازهی، فعال اجتماعی، سفرهای درمانی را نتیجه هزینه پایین درمان و تشخیص دقیق‌ می‌داند و می‌گوید: «معمولا زمان انتظار برای ویزیت در پاکستان کمتر است و نوبت‌دهی هم آنجا سریع‌تر انجام می‌شود.» فاصله روستاهای صفر مرزی بخش بم‌پشت شهرستان سراوان مانند «حق‌آباد» تا مرکز شهرستان سراوان حدود ۱۶۰ کیلومتر است، اما این فاصله که به‌طور معمول باید نهایتا در  ۲ ساعت سپری شود، گاهی بیش از ۱۲ ساعت زمان می‌برد. طی این مسافت به‌دلیل نامناسب بودن جاده، فقط با وانت‌نیسان یا خودروی شاسی‌بلند امکان‌پذیر است و وسیله حمل‌ونقل عمومی هم برای رفت‌وآمد مردم وجود ندارد.

جای خالی گردشگری درمانی داخلی

دسترسی به پزشک و زمان انتظار متناسب با وضعیت بیمار دو دلیل کلیدی برای سفرهای درمانی در دنیاست. حالا چه برای پولدارهای عرب حاشیه خلیج فارس چه برای محروم‌ترین مردمان نجیب جنوب شرق کشور خودمان.

اگرچه باید آرزو کنیم وضعیت زیرساخت‌های درمانی بلوچستان و سیستان زودتر به‌سامان شود اما باید، هم از این سفرهای تلخ و سخت درس گرفت و هم از طرفی از خود پرسید چرا هنوز نتوانسته‌ایم در خود این استان و یا در استان‌های مجاوری چون کرمان برای توریسم درمانی داخلی، زیرساخت‌های لازم گردشگری سلامت را فراهم کنیم؟!

1 نظر
  1. محسن می گوید

    خبر تلخی بود.این سوال را میتوان از شرکتهای گردشگری سلامت هم پرسید که برای گردشگری سلامت داخلی تا بحال چکار کرده اند؟ آیا دغدغه توریستهای خارجی و دلار های بیماران خارجی فرصتی برای فکر کردن به مردم محروم کشور ایران هم باقی می گذارد؟ احتمالا جواب خیلی از متولیان گردشگری این باشد که متولی درمان در ایران وزارت بهداشت می باشد و ربطی به ما ندارد…..
    چه داستان اشنایی….

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.