بازار گردشگری سلامت ایران دست آژانسهای کوچک است!
دکتر ساسان مومنی از نقش انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران و دیگر تشکلهای صنفی در توسعه این بازار میگوید
انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران یکی از نهادهای صنفی است که تلاش دارد با تسهیل ارتباط کسبوکارهای حوزه گردشگری سلامت با نهادها و سازمانهای دولتی و بین المللی به بزرگ شدن بازار گردشگری سلامت از یک سو و استفاده از ظرفیتهای بین المللی و مشاوره نهادها و سازمانهای معتبر این حوزه، از سوی دیگر کمک کند.
دکتر ساسان مومنی دندانپزشک و یکی از کسانی است که با انجمن همکاری دارد. همچنین مشاور برخی پروژههای گردشگری سلامت کشور عمان است. او که میگوید عاشق سفر است راهکارهای عملی برای توسعه بازار گردشگری سلامت ایران دارد. مومنی در گفتوگو با مدتورپرس تاکید میکند بازار این حوزه آنقدر بزرگ است که هرکسی میتواند از آن منتفع شود. از همین رو تاکید دارد به جای تلاش برای گرفتن سهم یکدیگر باید به توسعه این فضا یاری رساند.
آقای دکتر برای شروع بحث بهتر است با این سوال ساده اما مهم شروع کنیم که چرا گردشگری سلامت را باید جدی بگیریم؟
اول اینکه خوشحالم مدتورپرس به صورت تخصصی به موضوع گردشگری سلامت نگاه میکند. در شرایط فعلی، بیشترین منابع ارزی را میتوانیم از طرق توریست سلامت تأمین کنیم. خوشبختانه در ایران، از نظر ساختارهای گردشگری و بخصوص گردشگری سلامت دارای ویژگیهای تاریخی هستیم که مزیت ایران نسبت به سایر کشورها به شمار میرود. از فرصت باید استفاده کنیم.
طی تحلیلهایی که در منطقه داشتیم فهمیدیم ایران از نظر امکانات درمانی، در بالاترین سطح است و از حیث تشخیص و درمان، تقریباً شانه به شانۀ بزرگترین کشورهای دنیا حرکت میکند. در خیلی از کارها شاید چندین قدم جلوتر از کشورهای پیشرفته باشیم. مثلاً در رابطه با دیابت و هپاتیت درمانهایی که در ایران انجام میشود خیلی ارزانتر و مطمئنتر از سایر جاها است. کشورهای دیگر میخواهند در صنعت گردشگری سلامت فرصت را از ایرانیها بگیرند. در اطراف خودمان کشورهایی مثل ترکیه و هند دارند حرکتهایی جدی در این زمینه میکنند. میتوانید سایتهای آنها را ببینید تا متوجه شوید که چقدر دارند جلو میآیند.
برای اینکه بازارمان را در گردشگری سلامت از دست ندهیم و حتی بتوانیم بخشی از بازار منطقه را هم به دست بیاوریم چه چالش جدیای در پیش داریم؟
متأسفانه در کشورمان سازمانی که متولی گردشگری سلامت باشد و همۀ کارها را بر عهده بگیرد نداریم؛ یک بخش کار در دست وزارت بهداشت است، یک بخش دست «میراث فرهنگی» و قسمتی هم در اختیار وزارت خارجه! این پراکندگی، کارها را قدری کند میکند ولی به مرور دارد رونق میگیرد. جاهای صنفی مثل انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران هم هنوز آنقدر قدرتمند نیستند که بتوانند نقشهای جدی برعهده بگیرند.
امیدواریم زودتر به نتیجه برسیم. متأسفانه الآن بیشترین بازار گردشگری سلامت در ایران توسط عدهای دلال مدیریت میشود؛ بخصوص کسانی که در مرزهای آذربایجان و اربیل عراق فعالیت میکنند. آنها پولهایی میگیرند و درمانهای درست یا نادرست را ارائه میدهند ولی هیچ گونه خدمات بعد از درمان ارائه نمیکنند و این مسئله موجب نارضایتی شده، طوری که بازارهای بزرگی مثل باکو، اربیل عراق و دیگر بخشهای عراق را از دست دادهایم. به همین خاطر است که من تاکید دارم باید از انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران حمایت شود.
میدانیم که بازاریابی گردشگری سلامت یک بحث تخصصی و متفاوت با خیلی از صنعتها و حوزههای ارزآور دیگر است. آیا میتوانید مشخصاً توضیح دهید که چه تفاوتی باید بین بازارهای همسایه و دیگر کشورها بگذاریم؟ فکر میکنم اولین هدف ما باید بازار کشورهای همسایه مثل عراق، اربیل، آذربایجان و حتی افغانستان باشد. بازاریابی در این بازارها باید به چه شکل انجام گیرد؟ نقش دلالها را چگونه میتوان کمرنگ کرد یا در کانالهای اصولی و کارشناسانه هدایت داد؟
کار سختی نیست. باید دید کشورهای دیگر چطور وارد شده و موفق بودهاند؟ باید دولت وارد عمل شود و ارتباطات کلان با کشورها را بهبود بخشد. الآن بخشهای رایزنی فرهنگی و رایزنی اقتصادی در تمام سفارتخانههای خارج از کشور داریم که میتوانند خیلی تأثیرگذار باشند. ایرانیها باید دائماً در نمایشگاههای بینالمللی گردشگری سلامت و دیگر نمایشگاههای مرتبط حضور یابند. مراکزی که در ایران ارائه خدمت میکنند بای مجهز به تکنولوژیها و اپلیکیشنهای جدید و وبسایتهای معتبر باشند تا خود را به بازار معرفی کنند.
وقتی بیمار به قصد درمان به کشور دیگری میرود، پارامترهایش خیلی زیرکانهتر از گردشگری معمولی است و به نکات زیادی دقت میکند. این نکات را باید بشناسیم و برای بیماران پررنگ کنیم؛ مثلاً دسترسی به سایت بیمارستانی، آژانسهای گردشگری برای رفت و آمد، هتل مناسب، ایرلاینها و… برای گردشگر سلامت حائز اهمیت است. درست کردن این زیرساختها، اگر همت کنیم، چندان سخت نیست.
در تمام این زمینهها تجربۀ کافی داریم. تحریمهایی که به وجود آمده میتواند برای ما فرصت تلقی شود. مدیران کشور باید تسهیلات لازم را برای فعالان این حوزه فراهم سازند. اولین نکتۀ مهم، برگزاری دورههای آموزشی است که باید در سطوح مختلف برای حوزۀ گردشگری سلامت برگزار شوئ. تور لیدرهای گردشگری سلامت خیلی متفاوت از تور لیدرهای گردشگری تفریحی هستند. آنها باید چند زبان را بشناسند و ارتباطهای لازم را برای دسترسی به امکانات درمانی داشته باشند چون اولین تماس فردی که به ایران میآید با این شخص است و به وی اعتماد میکند.
باید کسبوکارهای این حوزه دور هم جمع شوند و مشکلات را برطرف کنند. انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران میتواند این نقش را برعهده بگیرد. ببینید الان در بخشهای IPD بیمارستانها باید کسانی را بگذارند که به چند زبان مسلطند و بتوانند به افراد کمک کنند. در بازدیدهایی که داشتم متوجه شدم خیلی از بیمارستانهایی که IPD دارند و بخش VIP برای گردشگری سلامت درست کردهاند، با نقصهایی مواجهند؛ مثلاً امکانات دارند ولی فاقد مترجم هستند، یا مترجم آوردهاند ولی خدمات کافی فراهم نمیشود، یا سایر بخشهایی که باید در کنار امکانات درمانی تجهیز شود در اختیار نیست. در مجموع، امکانات درمانی ما بسیار ارزشمند است و شانس موفقیت بالایی داریم.
لطفاً در مورد ظرفیتهای گردشگری سلامت توضیح دهید. فرمودید بخشی از آن مربوط به نیروی انسانی است؛ ما پزشکان بسیار حاذقی داریم! ولی پزشکان، تنها بخشی از صنعت گردشگری سلامت را تشکیل میدهند. همان طور که اشاره کردید، از ایرلاین گرفته تا بخشIPD، زیرساختها، هتلینگ بیمارستانها و هتلها باید مشخصات ویژهای داشته باشند. کسی که از اتاق عمل به هتل میرود نیازمند سرویسهای متفاوتی است. ما چه ظرفیتهایی داریم که نقطۀ قوتمان نسبت به رقبای منطقه مثل هند و ترکیه محسوب میشود؟ کجاها لنگ میزنیم و باید تمرکز بیشتری برای اصلاح آنها کنیم؟
دو سال پیش، آمار غیررسمی نشان میداد که حدود ۶۰۰ میلیون دلار درآمد گردشگری سلامت از کشورهای باکو، عراق، اربیل، حاشیۀ خلیج فارس، افغانستان و… داریم. یک سری مسائل سیاسی باعث شد تقاضا برای حضور در ایران کاهش یابد. الآن در مشهد که یکی از بهترین قطبهای گردشگری سلامت به شمار میرود، تقاضا کمتر شده است. این فراز و نشیبها در دست ما نیست ولی ظرفیتمان حدود یک میلیارد و ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون دلار در سال است که عدد خوبی است و ارزش سرمایهگذاری دارد. رسیدن به چنین ارقامی چندان سخت نخواهد بود.
یکی از مزیتهای ما قیمت است. هزینۀ درمان در ایران خیلی ارزانتر از بقیۀ جاها است، چون ارزش دلار نسبت به ریال تغییر کرده! خدمات درمانی ایران از سطح علمی بالاتری نسبت به کشورهای رقیب برخوردار است. تیمهای گردشگری خبرهای در ایران فعالند که سالها تجربه دارند و بهراحتی میتوانند توریست خارجی را مدیریت کنند. باید برای آنها دورههای آموزشی گذاشت تا به صنعت گردشگری سلامت وصل شوند. کار چندان سختی نیست! امکانات توریستی در دوران نقاهت و گرم کردن سر توریستهای سلامت میتواند برایشان یک ارزش تلقی شود.
اولین قدمی که باید برداریم تشکیل یک انجمن گردشگری سلامت به صورت بسیار مقتدر است یعنی انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران آنقدر قوی شود به طوری که تمام ایدهها و صاحبنظران را جمع کند و راهکار بدهد و نقش یک ژنراتور را بین دولت و سایر بازیگران بازی کند؛ تقاضای کسب و کارها را ده برابر تقویت کند و به بالادست انتقال دهد و فشارهایی که از بالا میآید را خیلی کمرنگ سازد و به پایینیها برساند تا کنار نکشند. من به عنوان یک ایرانی برای توسعۀ گردشگری سلامت کشور خودم زحمات زیادی کشیدهام. الآن با چند کمپانی بزرگ و مقتدر در اتحادیۀ اروپا برنامهریزیهایی برای برگزاری دورههای آموزشی در ایران کردهایم و میتوانیم بیمارستانها را Train کنیم.
این دورهها شامل هماهنگی با آژانسهای هواپیمایی، تور لیدرها، Facilitatorها یا همان تسهیلگران سلامت، شرکتهای بیمه، بیمارستانها و تمام دستاندرکاران این حوزه میشود. بیمارستانهای ایران باید دارای اعتبار بینالمللی شوند. به دست آوردن اعتبار بینالمللی برای ما کار پیچیدهای نیست. فقط باید یک سری تاییدیه و گواهینامه و لوگو را از کمپانیهای معتبر دنیا بگیریم تا مورد حمایت و جزو مقصدهای گردشگری باشیم.
هر کس برای گردشگری سلامت میآید، یک دورۀ درمان و یک دورۀ بعد از درمان میخواهد. دورۀ بعد از درمان میتواند در شهرکهای سلامت سپری شود. ما امکانات ایجاد این شهرکها را در کشورمان زیاد داریم و مراکز در حال ساخت زیادی هستند که میتوانند تأثیرگذار باشند. طب سنتی ما رشد قابلتوجهی داشته است. کشور ما از قدیم یکی از مقاصد گردشگری سلامت بوده. از ۲۰۰۰ یا ۲۵۰۰ سال پیش، همیشه حکیمهای ایرانی معروف بودهاند و اغلب افراد از کشورهای حاشیۀ خلیج فارس برای درمان به ایران میآمدهاند.
در رابطه با فعالیتهای انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران صحبت کنیم. اشاره کردید که نیاز به یک تشکل قوی صنفی داریم تا بازیگران به صورت جزیرهای ایفای نقش نکنند بلکه همافزا باشند. اعضای انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران چه کسانی هستند؟ تاریخچۀ آن چیست؟ چه فعالیتهایی در حال حاضر در آن انجام میدهد؟
من اینجا زندگی نمیکنم بلکه مرتب میروم و میآیم. در مورد انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران دورادور با آقای دکتر جهانگیری، آقای دکتر هاشمزاده و چند نفر دیگر از اعضا در ارتباط هستم و میدانم که آنها زحمت زیادی برای تشکیل انجمن کشیدهاند. انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران باید جلساتی را به صورت ماهانه یا فصلی بگذارد و اعضا را جمع کند تا حرفهایشان را بشنود و نقطه نظر هر کدام را بداند تا به مرحلۀ اجرا برساند؛ اگر موانع قانونی داریم بردارند و هرجا مانعی برای ارتباطات بینالمللی میبینند برطرف سازند. انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران باید در قالب یک NGO طوری فعالیت کند که مخاطبان علاقمند به عضویت شوند. انجمن میتواند یک پل بین وزارت بهداشت، میراث فرهنگی و وزارت امور خارجه باشد. کارهای انجمن در سالهای گذشته بیتأثیر نبوده ولی میتواند خیلی قویتر باشد.
یکی از مهمترین وظایف انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران برنامهریزی نمایشگاههای بینالمللی و برقراری ارتباط با حوزههای بینالمللی و دعوت آنها به ایران برای شناخت امکانات ما است. با شرکت در نمایشگاههای بینالمللی میتوان امکانات ایران را معرفی کرد. متأسفانه تغییر قیمت ارز، در کارهایمان اخلال ایجاد کرده است ولی میتواند مشوقی برای این باشد که خارجیها را به ایران دعوت کنیم چون هزینههای این کار ارزانتر در میآید. چند ماه پیش، برنامهای در شهرک سلامت اصفهان برگزار شد ولی سازماندهی قوی برای کنفرانس نداشتند؛ کسانی هم که به آن نمایشگاه آمدند اغلب ایرانی بودند در صورتی که باید اکثر آنها غیرایرانیها باشند تا امکانات کشور را بشناسند. قرار شد سال بعد فعالیتهایشان بین المللیتر باشد.
در بین بازیگران مرتبط با اکوسیستم سلامت، نقش کدام بخش را مهمتر و حیاتیتر میدانید؟ اشاره کردید که از «میراث فرهنگی» تا وزارت خارجه، وزارت بهداشت، انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران و نظام پزشکی تا شورای راهبردی گردشگری سلامت که در زمان خانم دکتر دستگردی تشکیل و بعداً رها شد همگی به ایفای نقش میپردازند. اگر قرار باشد یک فکر ویژه برای تقویت آن حوزه بکنیم، کدام بازیگر باید میدان دار گردد؟
گردشگری سلامت یک پازل است که همۀ اجزای آن نقش مهمی در آن دارند. نمیتوان یکی را مهمتر یا کمرنگتر از دیگری دانست. همه باید دست به دست دهند تا فرصتهایی به وجود آورند. جای سازمان توسعۀ تجارت را در پکیج انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران را خالی میبینم. چون وظیفۀ سازمان توسعۀ تجارت، معرفی امکانات ایران به خارج از کشور است. هیچ وقت ندیدهام که سازمان توسعۀ تجارت در کنار بقیۀ اعضا قرار گیرد. البته حمایتهایی کردهاند ولی به صورت موردی! سازمان توسعۀ تجارت بودجهای برای سوبسید دادن به کسانی دارد که در نمایشگاههای بینالمللی شرکت میکنند؛ ولی هرگز این بودجه مشمول بیمارستانها نشده است. در چند کنفرانس جهانی دیدم که ایرانیها حضور ندارند و موقعی که دلیل را پرسیدم فهمیدم مربوط به همین موضوع است.
دو ماه پیش سمینار گردشگری سلامت و نمایشگاه تجهیزات پزشکی در عمان برگزار شد که ایران نیز در آن حضور پیدا کرد. سال قبل اگر کسی میخواست در این کنفرانس شرکت کند با ۱۵ میلیون تومان میتوانست این کار را انجام دهد ولی الآن همان پکیج بالای ۵۰ میلیون تومان هزینه دارد. گرفتن یک غرفه در آنجا دوهزار و خردهای دلار هزینه برمیدارد یعنی ۳۵ میلیون تومان میشود و این هزینهها بازدارنده هستند ولی باز هم کسانی که آمدند از حضور خود اظهار رضایت میکردند.
در صورتی که یکی دو مریض جذب میکردند تمام هزینههایشان را پوشش میدادند. به نظر من نقش اصلی را در گردشگری سلامت پزشکان ایفا میکنند چون هدف، خدمات پزشکی است. بقیۀ اجزا باید فقط تسهیلکننده باشند؛ میراث فرهنگی یک جور، وزارت خارجه یک جور و نظام پزشکی یک جور دیگر میتواند کمک کنند و البته انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران که نقش مهمی میتواند ایفا کند.
چندی پیش همراه با یکی از نخبگان حوزۀ قلب و عروق، سفری غیررسمی به عمان داشتیم. برای عمانیها فهمیدن خدماتی که در زمینۀ جراحی قلب در ایران انجام میشود و بخصوص قیمتهایمان حیرتآور بود. البته از قبل هم توانایی ایران را میشناختند ولی فکر نمیکردند تا این حد باشد. بیمۀ بینالملل نیز یکی دیگر از مسائل مهم است که دنبال حل آن بودیم. مذاکراتی در همین رابطه انجام دادیم ولی متأسفانه بازیهای ترامپ، برنامههایمان را قدری به هم ریخت. قرار بود یک Mediator در قالب بیمه داشته باشیم که هر کس به عنوان گردشگر سلامت به ایران بیاید هزینهاش را سازمان بیمهگر بپردازد. خیلیها برای جراحیهای زیبایی، Implant، دندانپزشکی، جراحی بینی، بوتاکس و… به ایران میآیند چون بیمه بابتش پولی نمیدهد و ایران در این رابطه از سایر جاها ارزانتر است. خدمات بسیار ارزندۀ دیگری هم داریم؛ مثلاً جراحی قلب، بیماران کلیوی، پیوند اعضا، هپاتیت و….! بخش «کبد» ما در زمینۀ «پیوند» موفقیت قابل توجهی دارد. چند وقت پیش جلسهای با آقای دکتر ملک زاده در بخش تحقیقات بیمارستان شریعتی داشتم. آنها میگفتند «ما با ۳۰۰۰ دلار هپاتیت را درمان میکنیم». هزینۀ درمان دیابت در آمریکا ۷۰ هزار دلار است. انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران هم میتواند در زمینه فعالیتهایی بکند.
فکر کنم یک سوال مهم این است که از خودمان بپرسیم چرا بیماران خارجی به ایران نمیآیند؟
انتقال پول، یکی از موانع مهم برای آنهاست و باید راهکاری برایش اندیشید. همه نمیتوانند با خودشان یک گونی پول بیاورند. از هر مرزی که بخواهند بروند و بیایند، محدودیت حمل پول دارند و نمیتوانند بیش از ده هزار دلار نقدی ببرند. با حل مشکل انتقال پول، بیمه و ارتباطات جهانی ظرفیتهای قابلتوجهی شکل میگیرد. اگر الآن به ۴ تا بیمارستان به صورت تصادفی سر بزنید میبینید هیچ کدام از آنها وبسایت درست و حسابی ندارند.
یک نفر باید به آنها کمک کند که یک سایت حرفهای بزنند. نمیدانم که میتوانم اسم ببرم یا نه. من با آقای دکتر اردیبهشت از «بیمارستان چابک» در عمان دیدار کردم و میخواستند کمکشان کنیم که یک سایت خوب بسازند. یعنی نیازهای بیمارستانها جتی در این حد هم مرتفع نشده است. اینها و بسیاری کارهای دیگر را باید دوستان ما در انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران پیگیری و راهکاریابی کنند.
مسئلۀ مهم دیگر، خدمات بعد از درمان است. باید در سایر کشورها شعبی داشته باشیم که وضعیت بیمار را پیگیری کنند. تایلندیها در کشورهای حاشیۀ خلیج فارس کلینیکها و بیمارستان هایی دارند؛ هند، مالزی و ترکیه نیز همین طور! هر کس در زمینۀ گردشگری سلامت مدعی باشد، در آنجا امکاناتی دارد. در دوبی که بیمارستان آمریکایی و آلمانی و انگلیسی نیز مییابید. در Health Care City دوبی، ماهی ۲۵۰ یا ۲۶۰ میلیون دلار درآمد از گردشگری سلامت جذب میشود ولی دوبی خیلی لاکچری و گران است. خیلی از افراد جاهای ارزانتر را ترجیح میدهند. نقش انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران در اینجا میتواند پررنگ باشد. انجمن قادر است جلساتی بین تمام بازیگران بگذارد و آنها را به یکدیگر نزدیک سازد.
شاید پیدا کردن یک راهحل میانه رقابت و همافزایی بین همه فعالان عرصه گردشگری سلامت بتواند به این موضع کمک کند.
باید بگویم اگر ده برابر حال حاضر شرکتهای گردشگری سلامت در ایران فعال شوند برای همهشان کار هست؛ اینطور نیست که یکی بیاید و بازار دیگری را بگیرد. اتفاقاً هر چقدر بهتر کار کنند، بازار یکدیگر را تقویت میکنند. یکی در افغانستان قویتر است، یکی در عراق، یکی در آذربایجان، یکی در اطراف خلیجفارس و….! معتقدم به تدریج میتوانیم به بازارهای اروپا، آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی نیز راه یابیم. خیلی از ایرانیها در آنجا زندگی میکنند که تمایل نشان میدهند به عنوان توریست به ایران بیایند و از خدمات پزشکی نیز بهرهمند شوند. برای آنها خدمات پزشکی، بهانهای است که فامیلهایشان و کشورشان را ببینند. اگر همه بازیگران این بازار بتوانند جایی مثل انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران دور هم جمع شوند شاید بتوان چنین همافزایی را ایجاد کرد.
اشاره کردید که اصل بازاریابی توسط بیمارستانها و پزشکان انجام میگیرد. الآن این کار به شکل انفرادی اتفاق میافتد. فرمودید که شرکتهای دیگری نیز میتوانند به آن حوزه ورود کنند. در دنیا «مدیگو» را داریم که یک شرکت خیلی معتبر است و کارش بازاریابی گردشگری سلامت و یک پلتفرم برای بیمارستانهای مختلف سراسر دنیا است. آیا فکر میکنید Facilitatorهایی مثل مدیکو در ایران نیز میتوانند نقش واسط را داشته باشند؟
حرفتان کاملاً درست است. چرا خودمان یک «مدیگو» در اینجا درست نکنیم؟ «مدیگو» هم برای این که افراد و شرکتها را در سایتش بیاورد یک سری چیزها را ممیزی میکند. اولین چیزی که برای آنها مهم است accreditation بیمارستانها است. متأسفانه خیلی از بیمارستانهای ایران به دلیل تحریمهای موجود بلد نیستند از کجا accreditation بگیرند؛ فقط روی یکی دو تا برند مثل GCI فوکوس میکنند در حالی که خیلی لوگوهای معتبر دیگر هم هستند. تصور کنید میخواهید برای گردش به یک کشور بروید. آیا حاضرید در هتلی سکونت داشته باشید که ندانید چندستاره است؟
باید یک داکیومنت نشان دهد که من چند ستارهام. البته دیدن عکس و توضیحات هم خوب است ولی نیاز به یک داکیومنت داریم. Accreditation نقش همان داکیومنت را دارد. وقتی هتل را ممیزی کنند بر اساس معیارهای مشخص، ستاره میگیرد. گاهی با رفع چهار تا عیب کوچک، تبدیل به بهترین میشویم. بیمارستانها با پرداخت قدری هزینه، یک لوگو میگیرند و چندین برابر همان پول به آنها برمیگردد؛ به سرعت! وقتی آن لوگو را داشته باشید در رنکینگهای بینالمللی بالا میآیید.
بعد از همایش اصفهان، ما را به کاشان دعوت کردند. در آنجا با بیمارستان «یثربی» کاشان صحبتهایی داشتم. این بیمارستان برایم جذاب بود و میدیدم که امکاناتش از بهترینهای دنیا چیزی کم ندارد. بیمارستان خیلی خوبی است ولی اصلاً نمیداند چطور بیمار خارجی جذب کند. آنها از ما خواستند به کمکشان بیاییم و من هم سعی خود را میکنم. آنها در حوزۀ سرطان خیلی خوب جلو میروند و امکانات عالی آوردهاند؛ چند کار فرهنگی قشنگ هم کردهاند که برای هر کسی در دنیا تأثیرگذار است. حتماً دیدهاید که در Waiting List و اتاقهای انتظار، بیماران خیلی مضطرب هستند. در آن بیمارستان، نقاشیهای خیلی قشنگ در اتاق انتظار گذاشتهاند تا موجب کاهش اضطراب شود.
هر بخشی، کتابخانۀ خاص خود را دارد یعنی در اتاق انتظار، کتابخانه هم هست. افراد در حین انتظار میتوانند مطالعه کنند. از دیدن آن بیمارستان خیلی خوشحال شدم و میدیدم که بیماران احساس رضایت میکنند. بخش کودکان آنها به قدری امکانات جذاب دارد که بچه از آمدن به بیمارستان نمیترسد. باید امکانات چنین بیمارستانهایی معرفی شود. وقتی این امکانات را برای برخی کمپانیهای ارائهدهندۀ accreditation شرح دادم گفتند «باورمان نمیشود». برخی از آن کمپانیها را دعوت کردم که به ایران بیایند و از نزدیک ببینند.
به هر حال بازار بزرگی داریم. شما دست روی کار خیلی خوبی گذاشتهاید. به شما تبریک میگویم. شما در قالب یک رسانه میتوانید اطلاعرسانی خوبی بکنید. متأسفانه در ایران رقابت کثیف، داریم که خیلی بد است. همین مسئله باعث شده بازیگران مختلف بخواهند بازار را از یکدیگر بدزدند، در حالی که بازار به قدری بزرگ است که برای همه جای کافی دارد. باز هم تاکید دارم انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران میتواند چنین مشکلاتی را برطرف کند و فضای همدلانهتری به وجود آورد.
رویدادهای این حوزه را چقدر موثر میدانید برای گسترش بازار و رفع چالشهایی که اشاره کردید؟ انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران در این زمینه چه کارهایی میتواند بکند؟
در اصفهان برنامهای در رابطه با «شهرک سلامت» دارند که در آوریل یعنی اردیبهشت سال آینده است و مصادف با چند کنفرانس بینالمللی میشود لذا عدهای نمیتوانند در آن زمان شرکت کنند. با آقای «همتی» صحبت کردم و قرار شد همایش ایران را به اواخر تابستان موکول سازند. توصیه میکنم آن همایش در سطح کلان معرفی شود. در بهمن ماه نیز کنفرانسهایی در زمینۀ گردشگری سلامت در ایران داریم. خردادماه امسال اطلاعیۀ برگزاری یک نمایشگاه گردشگری سلامت را به ما دادند و دعوت کردند ولی بعداً گفتند «تشکیل نشده چون به طور همزمان یک نمایشگاه گردشگری در عراق بوده و همه به آنجا رفتهاند». اگر چهار نفر از خارج برای نمایشگاه ما آمده بودند خیلی بد میشد، چون بینظمی ما را میدیدند. نیاز به سازماندهی مناسب داریم. اگر انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران بخواهد به صورت قویتری فعالیت کند نیاز به حمایت مادی و معنوی دارد. ما حاضریم برگزارکنندگان دورههای آموزشی را موظف سازیم فقط به کسانی آموزش بدهند که از طرف انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران معرفی شوند. هر کمکی از دستمان بر بیاید انجام میدهیم.
مسئلۀ مهم این است که مقاصد گردشگری سلامت را در سراسر کشور بشناسیم. ما مرزهای طولانی داریم. کسی که به عنوان گردشگر سلامت از باکو میآید برایش بهتر است که در اردبیل خدمت بگیرد و لازم نباشد به تهران یا شیراز بیاید. در مشهد کارهای خوبی انجام شده و یکی از قطبهای گردشگری به شمار میرود. به نظر شما چه شهرهای دیگری میتوانند قطب گردشگری سلامت باشند؟
در مورد مشهد، علت رونق گردشگری سلامت این است که یکی از قطبهای زیارتی شیعیان دنیا به شمار میرود. کسانی که با هدف زیارت میآیند، به طور همزمان از امکانات درمانی نیز بهرهمند میشوند. اولین جاذبۀ مشهد، زیارت است. سایر شهرهای ما نیز ویژگیهای خاص خودشان را دارند. شیراز، تبریز، تهران و اصفهان نیز خیلی موفق بودهاند. تمام شهرهای دانشگاهیمان میتوانند موفق باشند، به شرطی که معرفی شوند. امکاناتمان کم نیست، اطلاع رسانیمان ضعیف است.
اشارههازی زیادی به انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران کردید اما نقش وزارت بهداشت را در این زمینه چه میدانید؟ آنها میتوانند در مقرراتگذاری و تعرفهگذاری خدمات گردشگری سلامت که در آن تشتت وجود دارد به کمک بیایند. آیا این حوزه را باید به وزارت بهداشت سپرد یا به بازیگران صنفی؟
من با ایفای نقش وزارت بهداشت خیلی موافقم چون اگر به گردشگری سلامت سر و سامان ندهند تمام انرژی سیستم درمانی روی مریض خارجی متمرکز میشود. رعایت حقوق بیمار، یکی از مسائل مهم و دغدغههای اصلی در ایران به شمار میرود. بیماری که از خارج کشور به ایران میآید حقوق و مقرراتی که برای وی تعریف میشود خیلی متفاوت با ایرانیها است. حقوق بینالمللی سلامت بیماران تعریف شده است و باید در اینجا نیز جا بیاندازیم. کتابی به نام «مبانی حقوق سلامت» را آقای دکتر اسلامیتبار نوشتهاند که بسیار جذاب است. بخشی از کتاب مذکور را باید در سیلابسهای آموزشی گردشگری سلامت بگذارند تا بیمار خارجی که به ایران میآید بداند که از حقوقی برخوردار است.
الآن اگر در ایران یک بیمار دچار مشکل mal-practic شود به او دیه میپردازند ولی برای خارجیها چنین خدمتی ندارند؛ باید از طریق سفارتخانهاش پیگیری کند. این وضعیت میتواند باعث شود که همان بیمار، سایرین را از آمدن به ایران منصرف سازد. نقش وزارت بهداشت در این رابطه بسیار پررنگ خواهد بود؛ بخصوص که آقای دکتر هاشمزاده تجربۀ خوبی در زمینۀ گردشگری سلامت دارد. دکتر هاشمزاده در زمان خودش، بیمارستان رضوی مشهد را متحول و تبدیل به یکی از قطبهای گردشگری سلامت در دنیا کرد. باید به او کمک کرد که تجارب خود را به عرصۀ عمل برساند.
اشاره به تعرفههای گردشگری سلامت کردید. تا جایی که خبر دارم، بیمارستانها اجازه دارند خارجیها را با ۳K شارژ کنند یعنی هزینۀ دو الی سه برابری از آنها بگیرند ولی معتقدم اگر قیمتها رقابتی باشد خیلی موفقتر جلو میرویم. بعضی بیمارستانهای خصوصی ایران در دنیا تبدیل به برند شدهاند. سوال این است که آیا این بیمارستان باید همان تعرفهای را بگیرد که بیمارستانهای کمتجربهتر میگیرند؟ نمیشود! باید به آقای دکتر هاشمزاده در اداره کل گردشگری سلامت کمک کنیم که خیلی جدیتر گام بردارد. یکی از تأثیرگذارترین بازیگران گردشگری سلامت را وزارت بهداشت میدانم. البته که نقش نهادهای صنفی مثل انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران هم بسیار مهم است.
اشارهای به اندازۀ بازار گردشگری سلامت کردید. فکر میکنید اگر شرایط مساعد شود تا چه حد این بازار میتواند رشد کند؟
همان طور که عرض کردم میتواند تا یک میلیارد و ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون دلار در سال برسد. ببینید خیلی از سریالهایی که در کشور ترکیه ساخته میشود، غیرمستقیم و زیرکانه ویژگیهای گردشگری سلامت ترکیه را به رخ میکشد. این سریالها خیلی تأثیر میگذارد. فرضاً مردم میبینند که چقدر بیمارستان تر و تمیز است، چه منظرههای زیبایی دارد و…! چنین کارهای فرهنگی در کنار پارامترهای متعدد دیگر میتواند بازار را توسعه دهد. این که هر کس چقدر سهم بگیرد، بسته به توان و تلاش خودش خواهد داشت. خیلی از برندهای معتبر و قدیمی حوزۀ گردشگری در ایران در زمینۀ گردشگری سلامت بسیار کمرنگ عمل میکنند در صورتی که خودشان میتوانند برند باشند. دلیلش را نمیدانم؛ شاید آشنایی کافی با بازار ندارند، ولی اغلب بازار گردشگری سلامت را آژانسهای کوچک اداره میکنند.
بحث ما قرار بود در مورد انجمن بین المللی گردشگری سلامت ایران باشد اما به حوزه های جذاب دیگر هم کشیده شد. سخن پایانی اگر هست بفرمایید.
ما، هم در زمینۀ گردشگری سلامت کار میکنیم، هم wellness، هم پیشگیری! ایران امکانات زیادی دارد. حوضچههای آب گرم سرعین در اردبیل میتواند توریستهای زیادی را با هدف wellness جلب کند. فقط باید امکاناتی فراهم کنیم که بیایند. کاشان فرودگاه دارد ولی فعال نیست. نمیدانم چرا فعالش نمیکنند. اگر قدری دست به آن فرودگاه بکشند بینالمللی میشود و بیمار میتواند برای درمان سرطان به آنجا برود. بیمارستان کاشان در زمینۀ سرطان خیلی قوی است.
نظرات بسته شده است.