چرا گردشگری سلامت باید به ژنتیک توجه کند؟
گفتوگو با دکتر مهرداد نوروزینیا رئیس کلینیک ژنتیک ساواژنوم
دکتر مهرداد نوروزینیا تخصص ژنتیک پزشکیاش را از فرانسه گرفته است. سال ۱۳۸۴ به ایران بازگشته و در حال حاضر در دانشگاه تربیتمدرس تدریس میکند. از همان زمان، هم در زمینه تحقیق و هم در زمینه خدمات ژنتیک فعالیت میکند. او رییس کلینیک ژنتیک ساواژنوم است. کلینیکی که به گفته او تلاش دارد خدمات ژنتیک را وارد زنجیره خدمات درمانی کند. خدماتی که نوروزینیا اعتقاد دارد در صورت رسیدن به جایگاه مطلوبش میتواند تشخیص و درمان بیماریهای تحول شگرفتی ایجاد کند. با او در دفتر کارش در کلینیک ژنتیک ساواژنوم درباره حوزههای مختلف خدمات ژنتیک و نقشی که این خدمات میتواند در صنعت مدیکال توریسم کشور برعهده بگیرد صحبت کردهایم.
در ابتدا تاریخچهای از کلینیک ژنتیک ساواژنوم بگویید. در این کلینیک چه خدماتی ارائه میشود.
علیرغم این که عمر ژنتیک نسبت به سایر علوم پزشکی کوتاهتر است، امروزه شاهد رشد روز افزون و شتاب بیشتر آن نسبت به سایر تخصصهای پزشکی هستیم. در حال حاضر بحث ژنتیک در تشخیص و درمان بسیاری از بیماریها نقش عمدهای را ایفا میکند. ساواژنوم کلینیک سطح سه (کلینیک رفرانس) ژنتیک پزشکی است که شامل کلینیک و آزمایشگاه میشود. هدف اصلی ما در کلینیک بررسی ژنتیکی تمام بیماریهایی است که میتوانند منشأ ژنتیکی داشته باشند. در گذشته بررسی بیماریهایی با ریشه ژنتیکی تنها محدود به بیماریهای خاصی همچون تالاسمی، عقب ماندگی ذهنی و انواع ناهنجاری های عصب-عضله بوده است. خوشبختانه امروزه به واسطه ورود علم ژنتیک به اغلب حیطههای پزشکی، دیگر هیچ تخصصی را پیدا نمیکنید که امکان بررسیهای ژنتیکی در آن وجود نداشته باشد و در راستای ایجاد همین نیاز آزمایشگاههای ژنتیکی راهاندازی شدند. تفاوت آزمایشگاههای ژنتیکی با آزمایشگاههای معمولی در این است که در آزمایشگاه ژنتیک باید مراحل بالینی قبل و بعد از آزمایش انجام شد و این مورد الزامی است. بدین معنا که پیش از انجام آزمایش انجام یک مشاوره ژنتیکی اجباری است و بهواسطههای پیگیریهای بعدی و مشورت با سایر متخصصین در رابطه با نتایج، مشاوره پس از انجام تست نیز توصیه میشود.
از مهمترین علل این امر میتوان به پیچیده بودن علم ژنتیک اشاره نمود. بهعنوان مثال، به هنگام بررسی قند خون، توافق جهانی متخصصان درباره ی میزان طبیعی آن را باید در نظر گرفت. درحالی که در مورد ژنتیک اصلا چنین چیزی مطرح نیست. بر فرض نمیتوان گفت که ژنتیک فردی نرمال است یا نه. بیش از هفت هزار ژن بیماریزا و بیش از ۲۰ هزار بیماری ژنتیکی وجود دارد. به هنگام بررسی ژنها ممکن است تعداد زیادی از تفاسیر حاصل شود، و در این جا است که درستی تفسیر و میزان کمک آن به فرد بیمار از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا در برخی موارد عدم مدیریت این نتایج برای بیمار خطر آفرین خواهد بود. بهعنوان مثال، یکی از شایعترین سرطانها در ایران سرطان پستان است. قسمت مهمی از سرطانها ریشه ژنتیکی دارند.
حال تصور کنید بررسی ژنتیکی در خانوادههایی که سرطان ارثی دارند، میتواند منجر به جراحیهای پیشگیرانه شود. اگر این روند ژنتیک بهدرستی انجام نشود برداشتن سینه برای بیماری که ضرورت ندارد، انجام میشود یا بالعکس. بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع، نیاز بود مراکزی مانند پلی کلینیک ساواژنوم تاسیس شوند. این پلی کلینیکها علاوه بر آزمایشگاه، متخصصانی هم دارند که بیماران را هم قبل از تست و هم بعد از تست راهنمایی میکنند. یک مثال دیگر میزنم تا به اهمیت وجود این مراکز پی ببرید. بهعنوان مثال، همه دیابت را میشناسند و آگاهند که برای کنترل آن میتوان چه اقداماتی را انجام داد. اما از سوی دیگر علم ژنتیک آنقدر پیچیده است که نمیتوان پزشک متخصصی را پیدا کرد که ژنتیک را کامل بشناسد، بنابراین حتما متخصصان ژنتیک باید با سایر متخصصها تعامل داشته باشند. مراجعه کنندگان هم باید بدانند وقتی آزمایشی را انجام میدهند چه چیزی را نشان میدهد و چه چیزی را نشان نمیدهد.
ما که نمیتوانیم برای کسی که بهعنوان توریسمدرمانی آمده از مغزش امآرآی بگیریم. یا آزمایش دیابت انجام دهیم. اما اگر شما بخواهید آزمایشی انجام دهید که به شما بگوید در معرض سه، چهار بیماری قرار دارید. این کار را فقط ژنتیک میتواند انجام دهد، چرا؟ چون ژنتیک همان حوزهای است که مشخص میکند در یک فرد سالم چقدر ریسک و خطر وجود دارد.
آقای دکتر سوالی که برای من پیش آمده این است که ژنتیک و کلینیکهای ژنتیک کجای این زنجیره درمان قرار میگیرند. آیا این بیمار است که باید این آگاهی در او ایجاد شود که مستقیم به شما مراجعه کند یا شما باید در بخشی از زنجیره درمان قرار بگیرید که بیمار بداند قبل از مراجعه به بیمارستان، در قدم قبل و بعد از درمان در سرویسها قرار بگیرد. از طرفی آگاهی مردم نسبت به این موضوع پایین است.
اگر فقط صحبت ما در رابطه به نقش آزمایشگاه در زنجیره درمانی باشد، به این صورت است که پزشک معالج بیمار را معاینه میکند و تشخیص احتمال یک بیماری را میدهد که میتواند منشأ ژنتیکی داشته باشد و در پی آن آزمایش مربوطه را خودش مینویسد. بیمار به آزمایشگاه ژنتیک مراجعه کرده و آزمایش میدهد و دوباره نزد پزشک معالج خود باز میگردد؛ این یکی از چرخههای درمان است و امکان دارد اتفاقات دیگری هم در این راستا بیفتد؛ بیمار با انتخاب خود بعد از گرفتن جواب آزمایش، نزد مشاور ژنتیک برود یا دوباره به پزشک معالجش مراجعه کند یا اصلا به پزشک معالجش مراجعه نکند.
بنابراین این خود مثالی است که آزمایشگاه ژنتیک بهتنهایی این چرخه تشخیص و درمان را ناقص طی میکند. کلینیک ژنتیک هم آزمایشگاه دارد و هم مشاورههای ژنتیک. بهعبارت دیگر امکان این وجود دارد که مشاوران یا متخصصانی که داخل کلینیک هستند با همراهی و همکاری پزشک معالج مربوطه باعث شوند که اگر بیمار اطلاعی از پیچیدگی ژنتیک ندارد در چرخه درمان کار اشتباهی برروی او انجام نشود. در واقع تنها وجود آزمایشگاههای ژنتیکی بهتنهایی و عدم انجام مشاورههای استاندارد در طول تشخیص و درمان و پس از آن منجر به سردرگمی بیمار و وقوع انواع اشتباهات میگردد، پس به هنگام برنامهریزیهای کلان در سطح کشور باید این موضوع را مد نظر قرار داد. میتوان اظهار کرد در مسیری که این بیماران طی میکنند حلقه مفقودهای وجود دارد.
بنابراین کلینیک ژنتیک میتواند در این مسیر کمککننده باشد. البته گاهی در برخی از تخصصها و بیماریها آزمایش ژنتیک کاملا مشخص است. در این صورت بیمار مستقیم به آزمایشگاه ژنتیک مراجعه میکند. بهعنوان مثال، ناباروری در همه کشورها شایع است و اگر زوجین دچار ناباروری هستند باید مشکلشان را حل کنند. در ناباروری میدانیم خط اول آزمایشات ژنتیکی چه چیزی باید باشد و چون متخصصان ناباروری این موضوع را مرتب انجام دادهاند، خودشان خط اول آزمایش ژنتیک را مینویسند. بنابراین در این مرحله بیمار مستقیما به آزمایشگاه مراجعه میکند و آزمایش خود را انجام میدهد.
گاهی بیماران ژنتیکی، که شامل تعداد زیادی از آنها میشود، بر اساس نظر مشاوران ژنتیک نیاز به پیگیری های چند تخصصی دارند. سلولهای ما در بافتهای مختلف با هم فرق میکنند، اما اگر ژنهایشان را بررسی کنیم با هم فرقی ندارند، بنابراین اگر ژنی مشکل داشته باشد در تمام سلولهای بدن مشکل دارد و امکان دارد چند ارگان را درگیر کند برفرض کلیه، قلب و پوست هم درگیر باشد. پس کنترل کردن این مشکل سخت است، چراکه امکان دارد بیمار به متخصص پوست مراجعه کند، یا امکان دارد اول نزد متخصص قلب و عروق برود یا متخصص کلیه. در نتیجه بیمار دچار مشکل میشود، بنابراین وقتی در مورد بیماریهای ژنتیکی صحبت میکنیم بهترین حالت این است که آزمایشگاه ها در کنار مشاوران و متخصصان باشند.
ژنتیک در بحث درمانی و تشخیصی در کلیت اقتصاد درمان و سلامت چه جایگاهی دارد و گردش مالیاش به چه شکل است و در دنیا چه نگاهی در آکادمی و بخش درمان به این مقوله میشود؟
البته نمیتوانم به طور قطع رقم گردش اقتصادیاش را بگویم، چون اطلاعی در این زمینه ندارم. اما اگر بخواهم بهعنوان متخصص ژنتیک به آن نگاه کنم؛ وقتی میخواهیم در مورد سلامت صحبت کنیم دو دستهبندی بزرگ وجود دارد؛ یکی توریسم پزشکی است و دیگری پزشکی بر مبنای سلامت است. توریسم پزشکی برای مواردی است که بیماری وجود دارد و فردی که بیمار است برای درمان میرود به کشور دیگر. این موضوع همیشه وجود داشته و خیلی از کشورها پذیرای افرادی بودند که هم بهعنوان توریسم وارد میشدند که هم به چرخه توریسم کمک میکردند و هم چرخه پزشکی. از طرفی افرادی هم بودند که بهواسطه نیاز خود پزشکی را در خدمت میگرفتند، بنابراین اگر این امکان وجود داشته باشد که خدمات استاندارد داده شود و خدمات خوبی در ژنتیک ارائه شود، آن وقت شما باید در سطح خدمات از بهترینهای دنیا باشید.
حال یک قسمت دیگر میشود توریسم برمبنای سلامت. همان طور که میدانید هم در کشور خودمان و هم کشورهای دیگر آگاهی نسبت به سلامت افزایش یافته است. در گذشته تمرکزمان روی بیماری بود. یعنی معتقد بودیم آدم سالم کسی است که بیمار نیست، اما در حال حاضر این دیدگاه کاملا اشتباه است. در صورتی که ما باید به این تعریف برسیم که بیماری یعنی عدم وجود سلامت. اما امروزه سلامت را سخت میشود تعریف کرد و امید آن میرود که با پیشرفت علم این امکان کمکم ایجاد شد. حال چه چیزی میتواند این توریست سلامت را گسترش دهد.
من به جرئت میتوانم بگویم ژنتیک پایه اصلی آن است. چرا؟ ببینید ژنتیک، مهمترین تخصص پزشکی است که میتواند آینده را پیشبینی کند. برای مثال، اگر به متخصص قلب مراجعه کنید، وضعیت موجود را بررسی میکند، اما آیا میتواند در مورد آینده صحبت کند؟ میتواند بگوید الان همه چیز خوب است، قلبت مثل یک جوان بیست ساله کار میکند، اما آیا میتواند بگوید یک یا دوسال دیگر دچار حمله قلبی خواهی شد؟ پس پزشک متخصص هر رشتهای تمرکزش بر وضعیت حال است. تنها رشتهای که سالها پیش میتوانست تعیین خطر و ریسک کند، علم ژنتیک بوده است. از دههها پیش برروی یک جنین که نمیتوانستیم آن را ببینیم و هیچ علامتی نداشت، بررسیهای ژنتیکی انجام میدادیم و پیشبینی میکردیم این جنین در آینده دچار بیماری خونی خواهد شد، یا نه. امروز تمرکز ژنتیک پیشرفته برروی سلامت است. یعنی میتواند یک آدم سالم را بررسی کند و بگوید با چه احتمالی در آینده به چه بیماریهایی دچار خواهد شد، بنابراین به وضوح می توان مشاهده کرد که این علم چه امکانات وسیعی را، هم به خود فرد و هم به کشور به ارمغان خواهد آورد.
مطالب مرتبط:
خب، حال این نقطه مزیتی که در علم ژنتیک امروز برشمردید را پیوند بزنیم به مدیکال توریسم. امروزه یکی از ابزارهای مارکتینگ در مدیکال توریسم این است که گردشگران غیردرمانی به هر دلیل؛ تجارت، سیاحت و حتی زیارت به کشور مراجعه میکنند را در معرض یکسری از آزمایشات حتی رایگان قرار دهیم. بهعنوان مثال، یک آزمایش خون رایگان در خدمات ارائه شده قرار دهیم که اگر بیماری داشته باشد، میتوانیم به او پیشنهاد دهیم میتواند در این بیمارستانها این بیماریاش را درمان کند. چقدر ژنتیک و این مزیتی که دارد میتواند در خدمت مدیکال توریسم قرار بگیرد. ما در این زمینه چقدر ظرفیت داریم. یک تصویری وجود دارد برای فردی مثل من که تخصص ندارم، پشت ژنتیک همیشه فناوری پیشرفتهای وجود دارد که احتمالا ما از آن فاصله داریم. مثلا برخی آزمایشهای پیشرفتهای وجود دارد که فکر میکنیم فقط در کشورهایی مثل آلمان و آمریکا انجام میشوند. وضعیت ما در این زمینه چگونه است. آیا ما هم میتوانیم چنین استفادهای کنیم یا اینکه باید صبر کرد؟
فکر میکنم صحبت شما درست است. به نظر من ژنتیک حلقه گمشده درمان و سلامت است. بهعنوان مثال، در توریسم غیردرمانی همه صنفها قرار میگیرند. شما فرض کنید فردی بهعنوان توریست درمانی وارد کشورمان میشود. اگر بهدرستی و نه با نیاز کاذب این فرد بخواهد وارد حلقه توریسمدرمانی شود، اولین چیزی که باید برای فرد اتفاق بیفتد چه چیزی است؛ آگاهی درست، صحیح و علمی نسبت به اینکه برایش خطر و ریسکی وجود دارد. ما که نمیتوانیم برای کسی که بهعنوان توریسمدرمانی آمده از مغزش امآرآی بگیریم. یا آزمایش دیابت انجام دهیم. اما اگر شما بخواهید آزمایشی انجام دهید که به شما بگوید در معرض سه، چهار بیماری قرار دارید. این کار را فقط ژنتیک میتواند انجام دهد، چرا؟ چون ژنتیک همان حوزهای است که مشخص میکند در یک فرد سالم چقدر ریسک و خطر وجود دارد. حال فرض کنید یک آزمایش ژنتیک برای توریست پیشنهاد داده شود یا بهصورت ارزانتر به او داده شود.
این آزمایش هزاران مورد را بررسی میکند. مثلا اینکه فرد نسبت به افراد دیگر ریسک افزایشیافته دارد. بهعنوان مثال، ریسک بیماری آلزایمر در او بیشتر است. یا اینکه ریسک شما افزایشیافته نیست. در صورتی که سیستم توریست سلامت اصولی وجود داشته باشد اتفاقی که میافتد این است که فرد از سیستم میپرسد مثلا بهترین متخصص چشم شما چه کسی است. آن فرد قبلا انتخاب شده و میدانیم که بهترین فرد است و بهترین خدمات ارائه میشود، بنابراین در آنجا معاینه چشم میشود و عملا این فرد وارد حلقه درمان میشود، اما این فرد چگونه وارد این چرخه شد؟ از درگاه ژنتیک، بنابراین ژنتیک میتواند یکی از مهمترین درگاههای ورود توریسم درمانی به کشور باشد. البته در کنار این بررسیها چندین مورد فان هم بررسی میشود. (از نظر ژنتیکی شما مستعد چه شخصیتی هستید. مثلا برونگرا هستید یا درونگرا. یا از نظر تبارشناسی به چه نژادی برمیگردید.)
در کشورهای اروپایی فقط ۳۰۰، ۴۰۰ یورو هزینه یک مشاوره میشود. من مثال کشورهای اروپایی را زدم. در کشورهای منطقه خاورمیانه هم خدمات پزشکی خیلی گران است. طبیعتا بیمار به کشور ما میآید و یک پکیج کامل به او داده میشود. حال این پکیج چگونه بسته میشود؟ یکی از مهمترین راهها ژنتیک است، چراکه پکیجی که به بیمار میدهد، مشخص میکند بیمار نیاز به چه خدمات درمانی دارد
درواقع آن چیزی که شما ترسیم کردید، اهمیت رشته و حوزه ژنتیک بود که سایر بخشهای درمان و بخش مدیکال توریسم باید به آن توجه کنند. افراد و ذینفعانی که در حوزه ژنتیک فعالیت دارند باید چه رویکردی را در پیش بگیرند که بتوانند وارد آن حلقه مفقودهای که ذکر کردید، شوند.
اینکه کسی وارد حوزه سلامت شود، علاقه شخصی میخواهد و افرادی هم که با توجه به علاقه خود وارد این حوزه میشوند باید استاندارد کارشان را در نظر بگیرند. البته تعدادی کد در ژنتیک وجود دارد به نام کدهای اخلاقی، که اهمیت آن اگر بیشتر از سایر تخصصها نباشد، کمتر هم نیست. چراکه صحبت از ژنتیک است، صحبت از پیشبینی ریسکهایی در آینده است و… طبیعتا صنف ما که وارد حوزه سلامت میشود این موضوعها اهمیت زیادی پیدا میکنند. دادههایی که در ژنتیک وارد حوزه درمان میشود، ابر دادههایی هستند که باید از امنیت حداکثری برخوردار باشند. وقتی ما صحبت از ژنتیک میکنیم، موضوع حریم شخصی فرد است، بنابراین باید آموزشهایی در این زمینه وجود داشته باشد تا افرادی که وارد حوزه سلامت میشوند، این موضوعات برایشان مجددا تکرار شود. وقتی وارد حوزه شخصی فرد میشویم، اهمیت حوزه امنیت خیلی بیشتر از نسبت به زمانی است که یک بیماری را بررسی میکنیم. صحبت درباره سلامت با بیماری فرق میکند، چراکه وقتی فردی بیمار است، همان لحظه بهدنبال حل مشکلاش است و در این پروسه ژن معیوب پیدا میشود. امنیتی که برای دادهها وجود دارد خیلی مهم است. اما زمانی که وارد حیطه سلامت میشویم، امنیت داده ها باید خیلی بیشتر باشد. بههمین علت برای این امر مهم باید زیرساختهایی را در سطح کلان درنظر گرفت.
اخبار اکوسیستم گردشگری سلامت را در تلگرام مدتورپرس دنبال کنید
اگر بخواهیم با دید استارتاپی به این جایگاه نگاه کنیم، سالانه چند دههزار توریست سلامت وارد کشور میشوند. شما بهعنوان کسی که هم تخصص آکادمیک دارید، هم اینکه کار تخصصی در این زمینه انجام میدهید، فکر میکنید اگر این کلینیک بخواهد به این صنعت ورود پیدا کند، کجا باید این سرویس را به مدیکال توریست بدهد. با فرض اینکه بحثهای مدیکال مارکتینگ شما انجام شده و کلینیک شما شناخته شده است، بهعنوان مثال، یک بیمار عراقی وقتی وارد کشور میشود، چگونه و طی چه فرایندی و چه زمانی باید به شما مراجعه کند.
باید این موضوع را به دو دسته تقسیم کنیم. بهعنوان مثال، اگر بیماری از عراق بیاید، طبیعتا بهدنبال درمان بیماریاش است. ما هم مانند سایر حوزههای مربوطه وارد موضوع میشویم، در همین راستا پس از درخواست پزشک معالج برای انجام تست ژنتیکی، ژنتیک فرد نیز مورد بررسی قرار میگیرد. فرض کنید یک شخصی با سرطان پستان بیاید، متخصص تشخیص میدهد که این بیماری سابقه خانوادگی دارد و او را به متخصص ژنتیک ارجاع میدهد. در حالی که در اکثر مواقع متخصصهای دیگر وارد میشوند. امکانش هم وجود دارد فردی فقط برای آزمایش بیاید. این امکان وجود دارد در کشور مبدا، مراکزی باشد که فقط نمونه خون را بفرستد. این در مورد بیماری. اما وقتی وارد حوزه سلامت میشویم، همه توریستهایی که وارد کشورمان میشوند، توسط ارگانهای مربوطه نظم داده میشوند. تمام این موارد امکان دارد یا بهصورت آفر یا پکیجهایی، با قیمت کمتر نسبت به کشور خود خدمات را دریافت کنند. کافی است این بیماران بررسی ژنتیک سلامت شوند.
میتوانید مثال بزنید تفاوت قیمت چقدر است. مثلا فردی از اروپای شمالی برای درمان به کشور ما میآید. جذابیت قیمت چقدر است؟ بهعنوان مثال، آزمایشی را که در آلمان انجام میدهد با قیمت کمتر با همان کیفیت در ایران دریافت کند؟
خدمات درمانی که توریستدرمانی در کشور ما دریافت میکند حدودا نصف هزینهای است که در کشور خود دریافت میکند. نکته دیگری که وجود دارد این است که زمانی که افراد به مسافرت میروند آماده خرج کردن هستند؛ این طبیعت مسافر است، بنابراین اگر شما با قیمت مناسب خدمات درمانی خود را ارائه دهید، آن فرد آمده برای خرج کردن، فقط کافی است که به مرکز مربوطه معرفی شود. پس برخی با معرفی کردن، این کار را انجام میدهند، وقتی که بدانند این آزمایش میتواند منجر به این شود که از تخصصهای دیگر در ایران استفاده شود. بهعنوان مثال، در کانادا یا آمریکا اگر بیماری بخواهد مشاوره قلب بگیرد، شاید باید ۵۰۰ دلار پرداخت کند.
آزمایش ژنتیک آزمایشی نیست که یک حلقه کوچک باشد، به حلقههای دیگر هم وصل است، بنابراین آن فردی که وارد ایران میشود، اولا یک توریست است و آماده خرج کردن، دوما، اگر توریست درمانی باشد، برای سلامت آمده است. خدمات درمانی ما برای او بسیار ارزانتر است، بنابراین با یک آزمایش که حتی ممکن است معادل آزمایشی باشد که در کشور خودش انجام داده، میتواند از خدمات درمانی استفاده کند و حتی ۱۰ مشاوره هم بگیرد، برای او هزینه زیادی ندارد و میتواند همه کارهای درمانی خودش را در اینجا انجام دهد. پس چون ژنتیک منجر به ایجاد نیاز به سایر تخصصها در فرد بیمار میگردد، حتی با قیمتهای مساوی (در مقایسه با کشور خود) برای او بهصرفه است که کارهای درمان و سلامت خود را در ایران پیگیری کند. همانطور که میدانید کشور ما در همه رشتههای پزشکی متخصصان نامداری دارد که در مهارت و تخصص با متخصصان دنیا برابری میکنند و بههمین دلیل هم توریست درمانی به کشور ما میآید، بنابراین وقتی بیماری برای درمان به ایران میآید با علم به این موضوع است. در حقیقت توریست درمانی با آزمایش ژنتیک، خود را در برابر بیماریهای که ریسک آن بالاتر است واکسینه میکند.
به نظر من، لزومی ندارد خدمات ژنتیکی از لحاظ قیمتی رقابتی باشد. چرا؟ چون بیمار حتی با یک هزینه معادل کشور خودش میتواند برای سایر خدمات ارزانقیمت درمانی ایران با آگاهی تصمیم بگیرد. همان مثال پانصد دلار را برای مشاوره در نظر بگیرید، در کشورهای اروپایی فقط ۳۰۰، ۴۰۰ یورو هزینه یک مشاوره میشود. من مثال کشورهای اروپایی را زدم. در کشورهای منطقه خاورمیانه هم خدمات پزشکی خیلی گران است. طبیعتا بیمار به کشور ما میآید و یک پکیج کامل به او داده میشود. حال این پکیج چگونه بسته میشود؟ یکی از مهمترین راهها ژنتیک است، چراکه پکیجی که به بیمار میدهد، مشخص میکند بیمار نیاز به چه خدمات درمانی دارد، مثلا از بین ۵۰ تخصص احتیاج به تخصص شماره یک، شماره۱۰، شماره ۲۰ و… دارد.
گفتوگو: رضا جمیلی