هر کلینیک یک چاه نفت!
چرا سرمایهگذاری و بازارسازی در گردشگری سلامت، برای ایران بازدهی بهتری از نفت خواهد داشت
گردشگری سلامت سالهاست که به یک صنعت چندهزار میلیون دلاری در دنیا تبدیل شده است. صنعتی که بسیاری از کشورها با سرمایهگذاری و برنامهریزی درست توانستهاند سهم قابلتوجهی از درآمدهای ارزی خود را از آن کسب کنند. خصوصا در سالهای اخیر شاهد رشد و تولد کلینیک زیبایی در تهران و سایر شهرهای ایران بودهایم.
برای یک اقتصاد نفتی همچون اقتصاد ایران؛ غفلت از بازارهای ارزآور دیگر یک سنت دیرینه بوده است.
اما شاید انجام برخی مقایسهها و ذکر برخی نکات کمک کند متوجه شویم چرا حتی کشوری چون ایران که متکی به اقتصاد نفتی است هم باید بیش از هر زمان دیگری به فکر ارزآوری از طریق گردشگری سلامت باشد.
از این رو در این مطلب کوتاه قصد داریم قیاسی هر چند کلی، از نحوه درآمدزایی در صنعت نفت و صنعت گردشگری سلامت داشته باشیم. آنهم صرفا از رهگذر مقایسه با یک بخش از صنعت گردشگری سلامت یعنی کلینیکهای زیبایی !
برای شروع نگاهی اجمالی به هزینههای اولیه، جاری، و میزان درآمدزایی یک چاه نفت و یک کلینیک زیبایی میپردازیم.
هزینههای یک چاه نفت (مورب تا عمق ۷۰۰ متر) در حوزه خلیج فارس
هزینههای یک کلینیک زیبایی (با ساختمان و تجهیزات) در اهواز
تابع رشد درآمد: نزول چاه نفت در برابر صعود کلینیک زیبایی
مسلما برای برآورد هزینه و درآمدزایی به سبک فوق، پیش فرضهای بسیاری لحاظ شده که میتواند این اعداد را از واقعیت دور کند.
مهمترین پیشفرضها، ثابت بودن قیمت نفت در دراز مدت و یا درآمدزایی کلینیک زیبایی از ابتدا و به صورت ثابت بوده است که طبیعتا در عمل متفاوت خواهند بود.
اما نکات حائز اهمیت دیگری در این قیاس وجود دارد که تاثیر پیش فرضهای فوق را کمرنگ میکند.
از جمله این نکات به هزینه اولیه ساخت و تجهیز کلینیک میتوان اشاره کرد که حدود یک دهم هزینه حفر چاه نفت است.
بازگشت سرمایه نیز اگرچه ممکن است دقیقا در ۶۸ روز اول (بدلیل عدم شناخت متقاضیان) اتفاق نیفتد، اما در یک بازه دو ماهه در طول سال اول تاسیس و با جذب تنها ۱۰ گردشگر سلامت یا ۳۰ سلامتجوی داخلی در روز (۳ کاشت مو، ۱ جراحی بینی، ۱ پیکر تراشی، ۵ تزریق ژل، و یا ترکیب دیگری از متقاضیان) به راحتی قابل تصور است.
فراموش نکنیم که نفت منبعی تجدیدناپذیر است و هزینه پمپاژ نفت (و یا تزریق گاز، تزریق بخار، شکست هیدرولیکی) پس از کاهش فشار طبیعی مخزن، به سرعت افزایش یافته و تولید نفت به مرور روندی کاهشی پیدا میکند.
پس هزینه تولید در گذر زمان بالا رفته و میزان تولید کاهش مییابد. به همین دلیل است که اکتشاف مخازن و حفاری چاههای جدید تنها راه حفظ میزان تولید نفت است.
در مقابل، کلینیک زیبایی در گذر زمان با کسب اعتبار بیشتر و تنوع بخشیدن به خدمات همواره امکان افزایش درآمدزایی را داشته و دانش پزشکی آن منبعی پایانناپذیر محسوب میشود.
پس میتوان انتظار داشت که در یک بازه ۲۰ ساله، در حالی که سوددهی یک چاه نفت به سمت صفر متمایل میشود، درآمد کلینیک زیبایی به صورت تصاعدی افزایش یابد.
البته درآمدزایی کلینیکهای زیبایی در کشور تابعی از قدرت خرید متقاضیان داخلی و پایین بودن ارزش ریال برای گردشگران سلامت است.
همچنین در مواردی که حوادث قهری غیرقابل پیشبینی مانند پاندمی کرونا بر سفرهای تفریحی/درمانی تاثیر میگذارند، کلینیکهای زیبایی نیز تحت فشار قرار میگیرند.
اما با نگاهی بلندمدت، میتوان از خدمات درمانی و زیبایی به عنوان منبع ارزآوری برای کشور و سوددهی برای بخش خصوصی یاد کرد.
گردشگری سلامت: هزاران چاه نفت در انتظار دانش و خلاقیت
لازم به ذکر است که کلینیک زیبایی به عنوان نمونه و با هدف قیاس در این مطلب عنوان شده است. قطعا تمامی خدمات پزشکی از جمله در شاخههای دندان، چشم، تغذیه، و سایر خدمات درمانی تخصصی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
لیکن، شرط لازم و کافی برای موفقیت در این امر، صرفا ارائه دانش پزشکی نبوده و بحث تجاریسازی، برندینگ، تبلیغات، بازاریابی، ارتباط با مشتری و رقابتی بودن کیفیت و قیمت خدمات نیز لازمه بقا و پیشرفت در این حوزه هستند.
لازمه ورود به هر یک از حوزههای پزشکی، مراقبتی و زیبایی نیازمند مطالعه و بازارسنجی درست است.
نکته قابل توجه این است که هریک از این کسبوکارها برای رسیدن به بازدهی و سودآوری نیازمند زمان هستند. به معنای دیگر این شکل از بیزینسها دیربازده هستند و سرمایهگذاران و بنیانگذاران این دسته از کسب و کارها باید این موضوع را مد نظر قرار دهند.
در پایان میتوان به یک تفاوت اصلی در نحوه درآمدزایی هر دو مورد نیز اشاره کرد. در حوزه نفت، مشتریان محدود و شناختهشده هستند. همچنین قیمتگذاری محصول بر اساس کیفیت و منوط به جواب تست (چگالی و ناخالصی) است.
در آن سو، مشتریان بخش سلامت/زیبایی در عمل نامحدود هستند ولی معیاری برای سنجش کیفیت خدمات به جز توصیه سایر افراد ندارند.
پس در بحث فروش نفت (در شرایط غیر تحریمی)، بازاریابی به عنوانی چالشی هزینهبر شناخته نمیشود. اما در بخش سلامت/زیبایی، بازاریابی و روشهای معرفی محصول به مخاطب نه تنها هزینهبر، که متغیر و نیازمند به دانش فنی روز نیز است.
نظر به گسترش روزافزون نفوذ اینترنت و شبکههای اجتماعی بر نحوه تصمیمگیری و انتخاب متقاضیان داخلی و خارجی برای دریافت هرگونه خدمات، همکاری متخصصان بخش سلامت با تیمهای فنی حوزه آیتی و دیجیتال مارکتینگ برای جذب مخاطب اجتنابناپذیر خواهد بود.
توضیج مدتورپرس: این مطلب با حمایت مالی سامانه آرتور۲۴ تولید شده است. آرتور۲۴ یک پلتفرم جامع گردشگری سلامت است که روی روشهای جدید مارکتینگ پزشکی کار میکند.
مطالب مرتبط:
بهترین کلینیک های مراقبت پوست و کاشت مو در تهران