وزارت بهداشت پنجه در پنجه چه کسانی انداخته است؟
روایت تلاشهای خسته یک وزارتخانه برای ورود نخبگان به رشته پزشکی
پریسا امام وردیلو
افزایش 15 برابری پذیرش دانشجوی پزشکی در دو دهه اخیر فریاد بسیاری از افراد جامعه پزشکی را درآورد. اگرچه هدف از این اقدام رفع کمبود پزشک در مناطق محروم و پرشدن صندلیهای خالی در برخی تخصصها است، ولی پزشکان بسیاری معتقدند کمبودها با ورودی بیرویه دانشجو و اجرای طرحهای ضرب و زوری پر نمیشود. کنکور سرسختانه پزشکی که در سالهای دور خاطر یک ملت را جمع میکرد که آینده سلامت آنها به دست افرادی پرتلاش، باهوش و باانگیزه است، امروز ناتوان از غربالگری شایستگان است و این تهدیدی چندجانبه حساب میشود. تهدید سلامت عمومی جامعه که در سالهای آینده خودنمایی میکند، تهدید آموزش پزشکی، تهدید جامعه پزشکی و حتی تهدید افکار عمومی. البته این افزایش تنها از راه کنکور نبود. بسیاری از افرادی که نتوانستند از مسیر کنکور وارد رشته پزشکی شوند، در یکی از کشورهای خارجی برای مدت کوتاهی رشتههای پزشکی را خواندند و سپس با انتقال به دانشگاههای ایران توانستند کنکور را دور بزنند. از این تعداد که کم هم نیست، آمار رسمی اعلام نشد. ولی واسطهگری این نقل و انتقالات برای عدهای درآمدی بادآورده داشت. عدم اصلاح سهمیهها هم به این آمار اضافه شد.
حالا برنامه وزارت بهداشت برای مقابله با این ورودی و خروجی بیرویه دانشگاههای علوم پزشکی این است که قانون سختگیری در امتحان جامع را اجرا کند و از زمستان 1403 این کار را کلید زد. اگر در این چند سال دانشجویان با سهلگیری دانشگاه و آزمونهای ساده امتحان جامع را پشت سر میگذاشتند، از این پس باید حداقل نمره قانونی یعنی 70درصد از نمرات 5درصد نخست کلیه دانشگاهها را در امتحان جامع کسب کنند. این یعنی وزارت بهداشت آن غربالگری که دیگر در کنکور نمیتواند انجام دهد، در آزمون جامع انجام میدهد و همه دانشجویان از سد امتحان جامع عبور نخواهند کرد.
مخالف ولی ناگزیر در پذیرش بیرویه دانشجو
به ازای هر دانشجو یک میلیون دلار هزینه بر دوش نهاد متولی گذاشته میشود. این را آمارهای بینالمللی میگویند. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی آموزش دانشجویان و متولی کیفیت درمان بیماران در ادوار مختلف یکی از مخالفان افزایش ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی بود. زیرا ظرفیت و زیرساخت کافی برای این افزایش نیاز آموزشی را نداشت ولی نتوانست سیاستگذاران را متقاعد کند. پس به ریسمان امتحانات جامع چنگ زد. امتحانات جامع غالبا با رویکرد آسان گرفتن برگزار میشد زیرا فرض بر این بود که دانشجویان درسخوان و پرتلاش هستند و امتحانات جامع تاثیری در پشتکار آنها ندارد. ولی آن هم محل عبور افرادی شد که با هیچ کاری نکردن، میتوانستند قبول شوند. اکنون وزارت بهداشت با اعمال قانون کسب نمره بالا برای قبولی در آزمونهای جامع میخواهد ضعف کنکور را پر کند. ببینیم پزشکان در زمینه این تلاشهای وزارت بهداشت برای کنترل ظرفیت دانشجویان چه دیدگاهی دارند.
افزایشی که کمبودها را پر نمیکند
دکتر حسین بهاری، متخصص چشم میگوید: «من از این اقدام وزارت بهداشت خیلی خوشحال شدم. زیرا کنکور دیگر چندان غربالگرانه نیست و بسیاری از ورودیهای جدید صلاحیت تحصیل در رشته پزشکی را ندارند. بجز آن، دانشجویان امتحانات جامع را جدی نمیگیرند و درس نمیخوانند. زیرا میدانند که با نمره ۶۰ از ۲۰۰ قبول میشوند. حتی اگر تصادفی هم پاسخ دهند یا فقط یک درس را بخوانند، این نمره کسب میشود. بالا بردن نمره امتحان اتفاق خوشیمنی است حتی اگر از این بالاتر هم برود بر کسی که هدف او پزشک خوب شدن است، تاثیری ندارد و کسی که چنین هدفی ندارد، غربال میشود. البته بهتر بود که این غربالگری در کنکور انجام میشد. امیدوارم وزارت بهداشت مانند گذشته از رویکرد خود کوتاه نیاید. افزایش ظرفیت بیرویه در اکثر رشتههای دانشگاهی رخ داده ولی در حوزه پزشکی سلامت جامعه تهدید میشود.» بهاری درباره بیتاثیر بودن افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی بر کمبودهای مناطق محروم گفت: «اغلب این افراد با پایان تحصیل یک پیج اینستاگرام درست میکنند و مشغول تزریق بوتاکس و فیلر میشوند.»
راهحلی مثبت ولی موقت
دکتر سامان شیخی، جراح عمومی و هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز میگوید: « افزایش ظرفیت هرگز چاره کمبود پزشک نیست. من به عنوان عضوی از هیئت علمی میبینم که دانشجویان انگیزه ندارند که در این سیستم زحمت بکشند و جاهای خالی را پر کنند. ولی من از این اقدام حمایت میکنم. زیرا حداقل یک سد وجود دارد. اگرچه یک راهکار موقت است و اصل قضیه بیانگیزگی است. برای دانشجوی باانگیزه و پرتلاش، سختی امتحانات مهم نیست. ولی اینکه امتحانات استاندارد باشند، دانشگاهها سلیقهای عمل نکنند، تقلب و تبعیض نباشد، دانشجو به منابع دسترسی و وزارت بهداشت نظارت درست داشته باشد، اتفاق خوبی است.»
شیخی درباره شکاف روانی میان دانشجویان و وزارت بهداشت میگوید: «وقتی دانشجویان انگیزه ندارند، تعداد آنها دیگر چندان مهم نیست. سیستم با طرحهای اجباری کمی از آنها کار میکشد و آنها یا از سیستم متنفرتر میشوند، یا مهاجرت میکنند، یا خودکشی میکنند و یا در حوزههای دیگری کار میکنند. بسیاری از آنها مدرک خود را رها میکنند و در کلینیکهای زیبایی مشغول میشوند. وقتی آنها انگیزه ندارند یا از سیستم بیزارند، آیا میشود با روشهای پر زرق و برق یا وعده دادن، آنها را به مناطق محروم فرستاد یا وارد ظرفیتهای خالی تخصصها کرد؟ وقتی پزشک از سیستم متنفر میشود، سعی میکند با روشهایی مانند زیرمیزی سهم خود را از این سیستم بگیرد.»
این عضو هیئت علمی دانشگاه سیاست وزارت بهداشت را مثبت ولی موقت ارزیابی کرده و میگوید: «برای حل اساسی مشکلات باید به صورت پایهای درآمدها تغییر کند. زیرا دانشجویان استاد خود را میبینند که زیر خط فقر است. سیستم به پزشکان کملطف است و برای راضی نگه داشتن افراد تلاش نمیکنند. معاونتهای درمان در تنگنا هستند و نیرو ندارند. پس با روشهای اجباری دانشجویان را نگه میدارند.»
شیخی معتقد است که وزارت بهداشت اکنون توان جلوگیری از افزایش ظرفیتها را ندارد زیرا یک سیستم قویتر آن را اعمال میکند: «با این وضعیت افرادی وارد تخصصهای حساس میشوند که زمینه بالینی مناسبی ندارند. تصمیم اخیر وزارتخانه بسیار خوب است اگر شخص مردود شده با یک سری آمد و رفت، سیستم را وادار به قبولی یا اخذ دوباره امتحان نکند.»
نظرات بسته شده است.