مخالف انحصار هستیم و طرفدار شفافیت!

گفت‌وگو با دکتر محمد جهانگیری، رییس انجمن گردشگری سلامت ایران درباره جایگاه و سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت و نفش انجمن گردشگری سلامت در این صنعت

دکتر محمد جهانگیری رزومه پروپیمانی در صنعت گردشگری سلامت دارد. کسی که این روزها هم عضو شورای راهبری گردشگری سلامت کشور است و هم رییس انجمن گردشگری سلامت و البته معاون فنی و نظارت سازمانی که یکی از بازیگران مهم این صنعت است؛ یعنی سازمان نظام پزشکی کشور. جهانگیری معتقد است سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت حتی ۱۰ درصدِ داشته‌های ناقص فعلی‌مان هم نیست، چه برسد به آنچه که واقعا شایسته‌اش هستیم! با محمد جهانگیری در یک روز ابری دی‌ماه در دفتر کارش در سازمان نظام‌پزشکی، از وضعیت فعلی گردشگری سلامت کشور صحبت کردیم و نقبی هم زدیم به فعالیت‌های انجمن و شورای راهبری گردشگری سلامت.

او خیلی صریح و شفاف، نقدهایی که به عملکرد بازیگران دولتی این عرصه وارد می‌شود را پاسخ گفت و تاکید کرد تمام تلاش‌شان این است که نقش تشکل‌ها به عنوان واسطه میان بخش خصوصی و بخش دولتی پررنگ‌تر از آنچه باید نشود. او به صراحت گفت که اجازه نخواهد داد هیچ تشکلی رقیب بخش خصوصی شود و شفافیت را کلیدواژه فعالیت‌های زیرساختی در حوزه گردشگری سلامت عنوان کرد. گفت‌وگوی مدتورپرس با رییس انجمن گردشگری سلامت ایران شاید کمی طولانی باشد، اما توصیه می‌کنیم خواندنش را تا انتها دنبال کنید!

آقای دکتر جهانگیری به عنوان شروع بحث، می‌‌خواهم در مورد صنعت گردشگری سلامت ایران صحبت کنیم. این روزها با توجه به اتفاق‌‌هایی که در عرصه اقتصاد ایران رخ داده، خوشبختانه صحبت‌‌های بیشتری پیرامون گردشگری سلامت می‌‌شود و این می‌‌تواند اتفاق مبارکی باشد. حوزه‌‌ای که سال‌‌هاست شما، دوستانتان و دیگر فعالان این بخش در آن فعالیت می‌‌کنند مورد توجه بیشتر همه بازیگران صنعت و کسانی که در اقتصاد ایران مشارکت دارند قرار گرفته؛ از نهادهای حاکمیتی و دولتی گرفته تا بخش خصوصی! سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت هم حسابی موردتوجه قرار گرفته. اکنون دوست دارم شما، تصویری روشن‌‌تر از این صنعت را توصیف کنید. وقتی راجع به گردشگری یا Health Tourism صحبت می‌‌کنیم به طور مشخص با چه صنعتی مواجهیم؟

همان طور که فرمودید، این روزها گردشگری سلامت مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. در دنیا هم گردشگری سلامت به عنوان یکی از مولفه‌‌های اصلی حوزه گردشگری شناخته می‌‌شود به صورتی که آمارها نشان می‌‌دهد ۲۵% از گردش مالی حوزه گردشگری مختص گردشگری سلامت است. پس این سوال هم به وجود می آید که سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت چقدر است که من به آن خواهم پرداخت. خودتان هم می‌‌دانید که گردشگری در دنیا جایگاه خاصی دارد و بعد از نفت و صنعت خودروسازی قرار گرفته است. بعضی‌‌ها می‌‌گویند از صنعت خودروسازی هم بالاتر است. به هر حال گردشگری یکی از صنایع و مولفه‌‌های اصلی اقتصاد دنیا به شمار می‌‌رود به طوری که امروز تقریباً ۱۱% از GDP دنیا و ۱۰% از اشتغال دنیا روی گردشگری می‌‌چرخد.

البته میانگین را می‌‌گویم. این رقم خیلی بالاست. حالا اگر ۲۵% از این رقم به گردشگری سلامت اختصاص یابد حجم قابل‌‌توجهی می‌‌شود. میانگین سهم حوزه سلامت از GDP بالاست و از ۶/۵% شروع می‌‌شود و در آمریکا به ۱۸% می‌‌رسد. سلامت GDP خاصی دارد و نیاز اصلی انسان‌‌ها به شمار می‌‌رود. انسان‌‌ها وقتی از معضلات روزمره و نیازهای اولیه فارغ شوند، گردشگری تبدیل به یکی از نیازهای آنها می‌‌شود چون از طریق آن می‌‌توانند سطح زندگی خود را ارتقا دهند. خداوند هم به این موضوع در آیه «فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانظُرُواْ» اذعان داشته. تکامل انسان از طریق گردش و دیدن اتفاق می‌‌افتد. « اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصِّینِ» یعنی، نه مرزهای علم محدود است و نه طلب کمال! سلامت یکی از مولفه‌‌های کمال به حساب می‌‌آید. انسان برای این که کامل شود و به کمال برسد نیاز به سلامت دارد. انسان سالم، محور توسعه پایدار است.

سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت حتی ۱۰% از ظرفیت کنونی‌‌مان هم نمی‌‌شود؛ نه ۱۰% از ظرفیت‌‌هایی که می‌‌خواهیم و باید بسازیم!

قسمتی از گردشگری سلامت مربوط به پزشکی یعنی رفع نیازهای درمانی می‌‌شود. قسمت دیگر، حفظ و ارتقای سلامت یعنی Wellness است. افراد از این طریق انرژی خود را تمدید و خستگی‌‌شان را در می‌‌کنند. اگر چنین کاری با متد علمی انجام گیرد خیلی قشنگ جواب می‌‌دهد! مدیتیشن در کنار آبهای گرم اردبیل خیلی راحت‌‌تر اتفاق می‌‌افتد. ایران در هر چهار فصل قابلیت گردشگری دارد. در همه جای ایران جاذبه‌‌های گردشگری وجود دارد و ما می‌‌توانیم آن را با روش‌‌های علمی ارتقای سلامت پیوند بزنیم. فقط قسمتی از گردشگری سلامت مربوط به پزشکی است. قسمت مهمی از آن مربوط به سلامت می‌‌شود. گردشگری سلامت یا Health Tourism یا خدمات بین‌‌المللی سلامت یا هر چیز دیگری که اسمش را بگذاریم، باید با توجه به این نکته توسعه یابد که وقتی مطلوبیت را ایجاد کنیم، می‌‌توانیم وضعیت جسمی و روانی افراد را ارتقا دهیم. کسی که از لحاظ جسمی و روانی در رنج باشد نمی‌‌تواند کار موثری انجام دهد.

به نظرتان در حال حاضر ما در کجای مسیر گردشگری سلامت قرار داریم؟ سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت چقدر است؟ در نگاه تطبیقی نسبت به هند، ترکیه، مالزی و برزیل می‌‌فهمیم که ظرفیت‌‌های خیلی بیشتری در حوزه گردشگری سلامت داریم. این ظرفیت می‌‌تواند تبدیل به حجم معینی از توریسم و درآمد دلاری در هر سال شود. فکر می‌‌کنید الآن در کجاییم؟ چند درصد از این ظرفیت را استفاده کرده‌‌ایم؟

سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت حتی ۱۰% از ظرفیت کنونی‌‌مان هم نمی‌‌شود؛ نه ۱۰% از ظرفیت‌‌هایی که می‌‌خواهیم و باید بسازیم!

یعنی ۹۰% از ظرفیت‌‌هایمان بلااستفاده هستند؟!

بله، در گردشگری سلامت البته! در گردشگری پزشکی شاید ۳۰% از ظرفیتمان را استفاده کرده و می‌‌کنیم. اما جایی که ۱۰% را پر کرده باشیم ۹۰% جای ارتقا داریم. این یعنی یک عرصه بسیار بزرگ برای سرمایه‌‌گذاری! گردش مالی حوزه گردشگری در سال ۲۰۱۷ معادل ۲ تریلیون دلار یعنی ۲۰۰۰ میلیارد دلار بوده! ۲۵% از آن مربوط به گردشگری سلامت است که می‌‌شود ۵۰۰ میلیارد دلار! حتی اگر ظرفیت‌‌سنجی غیرواقعی را بر اساس جمعیت و سهممان از سرزمین‌‌های دنیا که ۱% هستیم حساب کنیم می‌فهمیم که ۱% از ۵۰۰ میلیارد دلار معادل ۵ میلیارد دلار است. وقتی صحبت از سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت می‌‌کنیم باید بدانیم ایران جزو ده کشور برتر دنیا از حیث جاذبه‌‌های گردشگری به شمار می‌‌رود. ما بهترین‌‌های هاب سلامت در منطقه‌‌ایم و بعضی خدماتمان جزو ۵ یا ۱۰ تای اول دنیاست؛ مثلاً خدمات سلول‌‌های بنیادی،سلول درمانی یاcell-therapy  و جراحی‌‌های زیبایی! از حیث جراحی زیبایی جزو ۵ تای برتریم. در چشم پزشکی، جزو برترین‌‌های دنیا هستیم.

وقتی ما جزو ۱۰ تای اول از حیث سلامت و جاذبه‌‌های گردشگری هستیم، آیا باید سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت فقط ۱۰% باشد؟ قطعاً این درصد می‌‌تواند بالاتر برود. دوم آن که ما از حیث دسترسی، بهترین کشور منطقه‌‌ایم. ۲۵۰ میلیون نفر در اطرافمان نیاز به خدمات ما دارند. به نظر من این یک موقعیت استثنایی به شمار می‌‌رود. از هر کشوری که بخواهند به ایران بیایند آمدن خیلی راحت‌‌تر است نسبت به سفر به ترکیه و هند! منظورم محدودیت‌‌های مالی و پروازی نیست. این محدودیت‌‌ها می‌‌تواند رفع شود ولی از لحاظ سوق الجیشی، دسترسی به ایران بسیار آسان است.

گردش مالی حوزه گردشگری در سال ۲۰۱۷ معادل ۲ تریلیون دلار یعنی ۲۰۰۰ میلیارد دلار بوده! ۲۵% از آن مربوط به گردشگری سلامت است که می‌‌شود ۵۰۰ میلیارد دلار! حتی اگر ظرفیت‌‌سنجی غیرواقعی را بر اساس جمعیت و سهممان از سرزمین‌‌های دنیا که ۱% هستیم حساب کنیم می‌فهمیم که ۱% از ۵۰۰ میلیارد دلار معادل ۵ میلیارد دلار است.

سومین نکته این که باارزش‌‌ترین دارایی حوزه سلامت محسوب می‌‌شود، منابع انسانی است. از این لحاظ نیز در دنیا سرآمدیم. پزشکان ما در دنیا معروفند. طی سالیان اخیر یک اشتباه در ایران رخ داده که برای کشور چشم‌‌انداز خوبی نیست ولی در حوزه سلامت، چشم‌‌اندازی مناسب پیش رو داریم.من از شما می‌‌پرسم که رقابت بین جوانان و نسل نخبه ما برای رفتن به کدام رشته است؟

پزشکی و مهندسی…

پزشکی در درجه اول است و رشته‌‌های دیگر بعد از آن! کنکور سال‌‌های اخیر نشان داد که اکثر افراد به سمت پزشکی می‌‌آیند. منظورم کل رشته‌‌های مرتبط با پزشکی است. این برای کل کشور شاید خوب نباشد چون باید توازن بین تمام علوم برقرار شود ولی در هر صورت رشته پزشکی مورد توجه ویژه قرار گرفته! در کشورهای دیگر، همه افراد نخبه به سمت پزشکی نمی‌‌روند بلکه به مدیریت و حقوق و… نیز در کنار پزشکی توجه دارند. ولی اینجا همه می‌‌خواهند به رشته پزشکی بروند. وقتی نخبه‌‌ترین افراد کشور به یک رشته بروند آن رشته سرآمدتر می‌‌شود. لذا، الآن از نظر منابع انسانی خوبیم و در آینده بهتر هم می‌‌شویم و از رقبا جلوتر می‌‌افتیم چون سرمایه‌‌گذاری را روی بهترین رکن یعنی انسان انجام داده‌‌ایم. سرمایه‌‌گذاری روی انسان سخت‌‌ترین سرمایه‌‌گذاری است.

تربیت یک پزشک حداقل ۱۰ الی ۱۲ سال طول می‌‌کشد، ۷ سال دوران تحصیل و چند سال هم کسب تجربه یا اخذ تخصص! این ۱۲ سال را هر کسی نمی‌‌تواند سرمایه‌‌گذاری کند. باید انگیزه به وجود آوریم تا افراد بیایند و ۱۲ سال وقت بگذارند؛ یعنی به اندازه یک نسل! ما اقلیم خیلی خوبی هم داریم. هر آب و هوایی که در دنیا هست، در اینجا نیز پیدا می‌‌شود. چه از آفریقا بیایند، چه از آلاسکا، چه از نواحی گرم و مرطوب و چه خشک، همه آنها اقلیم مشابه را در ایران پیدا می‌‌کنند و هر اقلیم جهت نوع خاصی از درمان کاربرد دارد.

ما از حیث دسترسی، بهترین کشور منطقه‌‌ایم. ۲۵۰ میلیون نفر در اطرافمان نیاز به خدمات ما دارند. به نظر من این یک موقعیت استثنایی به شمار می‌‌رود. از هر کشوری که بخواهند به ایران بیایند آمدن خیلی راحت‌‌تر است نسبت به سفر به ترکیه و هند!

فرهنگ خاص ایران نیز غنی و درمان‌‌بخش است؛ ولی ما گاهی نسبت به آن ناسپاسی می‌‌کنیم. به دلیل همین فرهنگ است که پزشکان ایران به راحتی در سیستم‌‌های درمانی کشورهای دیگر نفوذ پیدا می‌‌کنند. آنها گوهر و فرهنگی غنی را دارند. تمام اینها را که کنار هم بگذاریم، سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت باید ۱۰% یعنی ۵۰ میلیارد دلار باشد. البته ۱۰ سال بعد می‌‌توانیم با افزایش ظرفیت به ۱۰۰۰ میلیارد دلار هم برسیم. امروز اگر ۵۰ میلیارد نداریم، می‌‌توانیم حداقل ۲۵ میلیارد را داشته باشیم ولی فقط ۱ میلیارد دلار داریم! حتی اگر ۱۰ میلیارد دلار هم ظرفیت کشورمان باشد، یعنی ۱۰ برابر فاصله تا پتانسیل واقعی!

پس این صنعت نیازمند سرمایه‌‌گذاری ویژه توسط افرادی است که عاشق ورود به این صنعت باشند ولی در عین حال چند مولفه دارد؛ یکی این که یک صنعت هایتک به شمار می‌‌رود و هرکسی نمی‌‌تواند واردش شود. مهم‌‌ترین مشکل گردشگری سلامت در ایران این است که هر کسی با هر سطح دانشی وارد آن می‌‌شود. حاکمیت باید دخالت کند و اجازه ورود به افراد غیرحرفه‌‌ای را ندهد.

گفت‌وگو با دکتر محمد جهانگیری، رییس انجمن گردشگری سلامت ایران
دکتر جهانگیری معتقد است گردشگری سلامت یک کار بین‌‌بخشی است. یک دستگاه به تنهایی نمی‌‌تواند تمام مسئولیت‌‌ها را بر عهده بگیرد./عکس : شایان جوان

لزوم تنظیم مقررات در حوزه گردشگری سلامت

الآن پدیده دلالیسم دارد به صنعت گردشگری کره جنوبی هم آسیب می‌‌زند. اما هندی‌‌ها از این موقعیت استفاده خوبی می‌‌کنند چون با استفاده از تکنولوژی، استارتاپ‌‌ها و پیوند بین پزشکی و پلتفرم‌‌های اینترنتی، گردشگر خوبی را جذب کرده‌‌اند و سود هم می‌‌برند. ما هم درگیر همین پدیده‌‌ایم. وقتی با بیمارستانهای مختلف گفتگو انجام می‌‌دهیم می‌‌بینیم یکی از کانال‌‌های ورود بیمار آنها راننده‌‌های فرودگاهی هستند، یعنی کسانی که کوچکترین اطلاعی از ابتدایی‌‌ترین کلیدواژه‌‌ها و مفاهیم این صنعت ندارند. به این نتیجه می‌‌رسیم که این مسئله می‌‌تواند به برند گردشگری سلامت ایران آسیب بزند و فقط محدود به نارضایتی یک بیمار هم نباشد. همان‌طور که اشاره کردید، امکان برندسازی بین‌‌المللی برای ایران محدودتر از برخی کشورهاست. ما برند بزرگ گردشگری سلامت نداریم. در ترکیه برند بزرگی مثل Turkish Airways و در قطر هم Qatar Airways را دارند ولی در ایران فقط سابقه تاریخی طب ایرانی برندساز شده!

از طرفی دلالیسمی که شکل گرفته به خاطر منفعت‌‌های خیلی کوچک دارد چشم‌‌اندازهای بزرگی مثل افزایش سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت را حیف می‌‌کند. دکتر هاشم‌‌زاده حرف درستی زد که واقعاً نمی‌‌توان دلال را دستگیر کرد. برخورد سلبی صحیح نیست. باید کانال‌‌های جایگزینی تعریف کنیم که همان راننده تاکسی در کانال صحیح قرار بگیرد و نقش خود را به شکل علمی ایفا کند. چه کسی باید این کانال‌‌ها را به وجود آورد؟ شورای راهبری گردشگری سلامت را تشکیل داده‌‌ایم اما قانون گذار و ناظری که باید قوانین ویژه‌‌ای را تصویب کند مشخص نیست. هیچ همدلی و همصدایی وجود ندارد. خود شما عضو شورای راهبری گردشگری سلامت هستید. به نظرتان نقش نهادهای قانون‌‌گذار را باید تا چه حد پررنگ سازیم؟ این قانون‌‌گذاری و نظارت باید تا کجا پیش برود؟ سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت بدون درست شدن این رویه‌‌ها افزایش خواهد یافت؟

تا وقتی که کلیه حوزه‌‌های مدیریت و اقتصاد را به مردم نسپاریم، موفق نمی‌‌شویم. مردم به صورت شخصی نمی‌‌توانند سیستم به وجود آورند. در دنیا امور را به ساختارها و تشکل‌‌هایی مثل شرکت‌‌ها وNGOها می‌‌سپارند. تشکل‌‌ها واسطه میان حکومت و مردمند. نقش اصلی در تصمیم‌‌سازی و اجرا را باید تشکل‌‌های مردمی ایفا کنند. تشکل‌‌ها حرفه‌‌ای هستند. صنعت گردشگری سلامت یک صنعت هایتک و حرفه‌‌ای به شمار می‌‌رود. وقتی بخواهیم حرفه‌‌ای عمل کنیم باید نقش‌‌آفرینان نیز حرفه‌‌ای باشند. حاکمیت هرگز نمی‌‌تواند در همه حوزه‌‌ها و ادارات و وزارتخانه‌‌ها حرفه‌‌ای ایجاد کند. وزارت بهداشت باید فقط قوانین کلان را تصویب کند و اجرا را به دانشگاه‌‌ها، موسسات، انجمن‌‌ها و نظام پزشکی واگذار کند. بالا بردن سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت بدون سپردن کار و امور به دست بخش خصوصی امکان‌‌پذیر نیست.

در حوزه گردشگری سلامت نیز یک شورای راهبری داریم. چند سال زحمت کشیده شد. این شورا یکی از دستاوردهای بزرگ و امیدبخش به شمار می‌‌رود. گردشگری سلامت یک کار بین‌‌بخشی است. یک دستگاه به تنهایی نمی‌‌تواند تمام مسئولیت‌‌ها را بر عهده بگیرد. وزارت امور خارجه در حوزه‌‌های برون‌‌مرزی به اموری مثل ویزا می‌‌پردازد. وزارت بهداشت مسئول عرصه سلامت است. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری باید جاذبه‌‌های گردشگری را تقویت کند. اتاق بازرگانی نیز متولی اقتصاد خصوصی بین‌‌الملل است. سازمان نظام پزشکی مولفه‌‌های ارائه و ارتقای خدمات سلامت را پیگیری می‌‌کند. تمام اینها یک بازوی اجرایی می‌‌خواهند که نقش آفرینان هر یک از حوزه‌‌ها را به شکل جامع در کنار هم بنشاند؛ تشکلی شامل ارائه‌‌دهندگان خدمات سلامت، تسهیلگران گردشگری، سرمایه‌‌گذاران که شهرک‌‌های سلامت را می‌‌سازند، شکل‌‌دهندگان سامانه‌‌ها و سیستم‌‌ها مثل استارتاپ‌‌هایی که گفتید و… تمام آنها باید در درون یک تشکل حرفه‌‌ای بنشینند که انواع معاونت‌‌ها، زیرساخت‌‌ها، کلوب‌‌ها و… را داشته باشد: کلوب شرکت‌‌های facilitator، کلوب بیمارستانهای درجه یک، کلوب کلینیک‌‌های پوست، کلوب دندانپزشکی‌‌ها و… سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت با وجود چنین مشارکتی زیاد خواهد شد. تمام این بازیگران در کنار هم کارهای حرفه‌‌ای را برای تصمیم‌‌سازی انجام می‌‌دهند. این یک تفکر نوین است که در دنیا و ایران جواب گرفته! شکل‌‌گیری تشکل مذکور عزمی جدی می‌‌خواهد.

در پروتکلی که بین وزارت بهداشت ایران و «وزارت صحّه» افغانستان امضا شد، به صراحت قید کردند که انجمن خدمات بین ‌‌المللی گردشگری سلامت ایران مجری و ناظر بر انجام مفاد پروتکل است. این نشانه بلوغی بی‌‌نظیر در کشور است که تا به حال مشابه نداشته است.

یعنی دولت دارد برای اولین بار، در بخش گردشگری سلامت امور نظارتی خود را به یک «تشکل» می‌‌سپارد، آن هم در یک معاهده بین‌‌المللی!

بله و تاکنون مشابهش را در ایران نداشته‌‌ایم. این یعنی یک دستاورد بسیار بزرگ! کسانی که علم مدیریت را در ایران درس می‌‌دهند می‌‌توانند این روش را یک الگو بدانند. در عمان به قدری جلو رفته‌‌ایم که با تلاش‌‌ها و کمک‌‌های دولت، انجمن توانست ایران را به عنوان هشتمین کشور مقصد گردشگری عمان مطرح کند. با فعالیت‌‌های انجمن، الآن در جهان جزء ۴۱ کشور اول مقصد گردشگری شناخته شده‌‌ایم چون چند کنفرانس بین‌‌المللی برگزار کردیم و در انجمن‌‌ها و سایت‌‌های بین‌‌المللی ایفای نقش جدی داشتیم. سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت با این اقدامات باید رشد کند. ایران به عنوان یک مقصد گردشگری به شکل سیستماتیک مطرح شده ولی چون تازه این اتفاق افتاده هنوز رنک (rank) بالایی ندارد.

گردشگری سلامت یک کار بین‌‌بخشی است. یک دستگاه به تنهایی نمی‌‌تواند تمام مسئولیت‌‌ها را بر عهده بگیرد. وزارت امور خارجه در حوزه‌‌های برون‌‌مرزی به اموری مثل ویزا می‌‌پردازد. وزارت بهداشت مسئول عرصه سلامت است. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری باید جاذبه‌‌های گردشگری را تقویت کند. اتاق بازرگانی نیز متولی اقتصاد خصوصی بین‌‌الملل است. سازمان نظام پزشکی مولفه‌‌های ارائه و ارتقای خدمات سلامت را پیگیری می‌‌کند.

از دیگر فعالیت‌‌های انجمن گردشگری سلامت بگویید. به خاطر سمتی که شما در انجمن دارید خوب است در مورد دیگر بخش‌‌های انجمن نیز اطلاع‌‌رسانی کنید. نکاتی که گفتید برای کل اکوسیستم دیجیتال هلث – Digital health – ایران اهمیت دارد. می‌‌توان اتفاق‌‌های مهم‌‌تری را هم رقم زد. آیا می‌‌توان امیدوار بود که با نقش‌‌آفرینی جدی‌‌تر انجمن، شرکت‌‌ها و فعالان گردشگری سلامت دیگر نیازی نباشد برای هر کاری مستقیماً به «میراث فرهنگی» یا «نظام پزشکی» یا «وزارت امور خارجه» مراجعه کنند.

بله. پروتکل ایران و افغانستان، تفاهم نامه ما با وزارت بهداشت و راه‌‌اندازی مرکز شتابدهی استارتاپ‌‌های حوزه گردشگری سلامت را جزو موفقیت‌‌های مهم می‌‌دانیم که می‌‌تواند الگوی دیگر فعالیت‌‌های ما باشند.

آقای دکتر ما استارتاپ‌‌ها و شرکت‌‌هایی را در حوزه گردشگری سلامت می‌‌شناسیم که فقط طی یک ماه گذشته، بیش از ۱۲۰ هزار دلار را به این دلیل از دست داده‌‌اند چون بیماران کانادایی و آمریکایی آن‌‌ها نتوانسته‌‌اند ویزا بگیرند. آن‌‌ها با هزار دردسر به وزارت خارجه مراجعه می‌‌کنند و جواب درستی هم نمی‌‌گیرند.

می‌‌توانند به سراغ انجمن بیایند تا مشکل آن‌‌ها را برطرف کنیم.

قرار نیست تشکل‌‌ها به جای اعضایشان کار بیزنس کنند. انجمن‌‌ها واسط بین حاکمیت و اعضا به شمار می‌‌روند؛ باید اختیارات حاکمیت را بگیرند و به نفع اعضا استفاده کنند یا مشکلات اعضا را به اطلاع حاکمیت برسانند و برطرف کنند. اگر یک انجمن یا تشکل شرکت تعاونی راه بیاندازد و با اعضایش رقابت کند یا کارهای اجرایی را بر عهده بگیرد اشتباه کرده است.

پس کمی بیشتر در مورد فعالیت‌‌ها و چشم‌‌اندازهای انجمن گردشگری سلامت بگویید.

می‌‌توانم برخی اسناد را به شما نشان دهم. یکی از دغدغه‌‌های جدی‌‌مان نقش زیرساختی تشکل‌‌هاست. آنها صرفاً نقش بیزنسی ندارند. قرار نیست تشکل‌‌ها به جای اعضایشان کار بیزنس کنند. انجمن‌‌ها واسط بین حاکمیت و اعضا به شمار می‌‌روند؛ باید اختیارات حاکمیت را بگیرند و به نفع اعضا استفاده کنند یا مشکلات اعضا را به اطلاع حاکمیت برسانند و برطرف کنند. اگر یک انجمن یا تشکل شرکت تعاونی راه بیاندازد و با اعضایش رقابت کند یا کارهای اجرایی را بر عهده بگیرد اشتباه کرده است. بله، تشکل باید سایت بزند، مارکتینگ بکند، برندینگ انجام دهد، چون اعضا نمی‌‌توانند تک‌‌تک هزینه کنند؛ ولی بیزنس را باید اعضا به انجام برسانند. تشکل یعنی همین! ما در انجمن بین المللی گردشگری سلامت به دنبال همین هستیم. اولین هدفمان امانتداری برای اعضا خواهد بود. هرگز به جای اعضا کار نمی‌‌کنیم. هرگز انحصار در ارائه خدمت به اعضا یا هیئت مدیره نمی‌‌دهیم. شفاف‌‌سازی می‌‌کنیم.

دومین نکته این که ما تشکلمان را در جایگاه صحیح خودش یعنی در «اتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران» ثبت کرده‌‌ایم؛ به عنوان یک تشکل اقتصادی و ملی! می‌‌دانید که مراودات بین‌‌المللی در حوزه اقتصاد و بخش خصوصی از طریق اتاق بازرگانی اتفاق می‌‌افتد. در همه دنیا، پارلمان بخش خصوصی، اتاق بازرگانی است. باید اینها را به رسمیت بشناسیم. به همین دلیل تشکل خود را در وزارت کار یا وزارت کشور ایجاد نکرده‌‌ایم. مجوزمان را از شورای راهبری گردشگری سلامت و از «میراث فرهنگی» گرفته‌‌ایم ولی ثبت انجمن در اتاق بازرگانی اتفاق افتاده! به همین دلیل است که در مراودات بین‌‌المللی، رسمیت داریم. همراه وزرا سفر می‌‌کنیم، گاهی همراه رئیس جمهور می‌‌رویم و در نشست‌‌ها شرکت داریم. نشست‌‌های تجار ایران از طریق اتاق بازرگانی مدیریت می‌‌شود و ما نیز جزئی از آنها هستیم. ما در «اتاق» به عنوان یک تشکل ملی اقتصادی به ثبت رسیده‌‌ایم و عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی هستیم. این اولین دستاورد انجمن گردشگری سلامت است.

سومین نکته این که در حوزه ویزا، با وزارت امور خارجه که عضو شورای راهبری گردشگری سلامت است هماهنگی‌‌های زیادی داشته‌‌ایم. وزارت امور خارجه کار بسیار زیبایی با ایجاد ویزای T یا ویزای درمانی انجام داد و انجمن نقش موثری در این راستا داشت. با جلسات مکرر و پیگیری‌‌ها و ارتباط‌‌هایی که برقرار کردیم چنین گام‌‌هایی را برداشتیم. وزارت خارجه نیز با وجود معذوریت‌‌هایش، فراتر از تصور ما کمک کرد. الآن «ویزای T» برای خیلی از کشورها حتی افغانستان راه‌‌اندازی شده! از وقتی که ویزای دیجیتال و الکترونیک راه‌‌اندازی و ویزای T را نیز مشمول شد، دریافت ویزا برای خارجی‌‌ها آسان‌‌تر خواهد بود.

اولین هدفمان امانتداری برای اعضا خواهد بود. هرگز به جای اعضا کار نمی‌‌کنیم. هرگز انحصار در ارائه خدمت به اعضا یا هیئت مدیره نمی‌‌دهیم. شفاف‌‌سازی می‌‌کنیم.

با وزارت بهداشت تفاهم‌‌نامه‌‌ای بستیم که به موجب آن در تفاهم‌‌نامه‌‌های بین‌‌المللی با عراق و افغانستان و عمان نقش‌‌آفرین شده‌‌ایم. با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و سازمان نظام پزشکی نیز ارتباط داریم. قسمتی از دفتر انجمن را با سازمان نظام پزشکی مرتبط ساخته‌‌ایم. تفاهم‌‌نامه‌‌ای هم برای استارتاپ‌‌ها داریم و مرکز شتاب‌‌دهی استارتاپ‌‌های دیجیتال گردشگری سلامت را به وجود آورده‌‌ایم. این کار با همکاری و مساعدت معاونت علمی ریاست جمهوری و سازمان نظام پزشکی اتفاق افتاد. قدم‌‌های مثبتی را برداشته‌‌ایم و در عین حال به دنبال جذب سرمایه‌‌گذار برای استارتاپ‌‌ها هستیم. هرکس به میدان می‌‌آید کارهایش را تسهیل می‌‌کنیم. حدود ۲۰ ایده و استارتاپ برای مذاکره و صحبت آمدند و داریم بینشان پیوندهایی برقرار می‌‌کنیم. ببینید وقتی صحبت از سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت می‌‌کنید باید به این موارد توجه کنید. در سه ماه گذشته، یکی از استارتاپ‌‌های شیراز فعال شد. ما نقش تخصصی مربیگری و هدایتگری را بر عهده داریم. خیلی از آنها بی‌‌خبر از فیلدهای تخصصی هستند؛ ما کمکشان می‌‌کنیم تا به سرعت به بلوغ برسند.

این متن تفاهم‌‌نامه ما با وزارت بهداشت است… بعدی هم سند شکل‌‌گیری مرکز شتاب‌‌دهی در حوزه سلامت و گردشگری سلامت است؛ هر دو حوزه را در سند آورده و Merge کرده‌‌ایم. صفحه اول پروتکل را بخوانید که نوشته «به معاونت درمان وزارت بهداشت،…… ضمن معرفی انجمن توسعه خدمات گردشگری سلامت و…. انجمن متعهد می‌‌شود که در افغانستان….» چنین ادبیاتی را هیچ جا در ایران پیدا نمی‌‌کنید. این یک خط‌‌شکنی است. باید چنین روشی به بقیه انجمن‌‌ها نیز الگو بدهد. ما چکار کرده‌‌ایم که اعتماد حاکمیت جلب شده و در یک پروتکل رسمی بین دو کشور، انجمن را مسئول ساخته‌‌اند؟

بحمدالله، دیروز از اینجا با افغانستان تله‌‌کنفرانس داشتیم و مسائل را به خوبی جلو ‌‌بردیم. به زودی تعدادی دانشجوی پزشکی از افغانستان به ایران می‌‌آوریم تا آموزش ببینند. حدود ۵۰ نفر هستند، نه یکی دو تا! آنها علوم و کارهای ما را می‌‌بینند تا به افغانستان بروند و معرفی کنند. تمام اینها نیازمند سرمایه‌‌گذاری خواهد بود.

اکوسیستم گردشگری سلامت ایران

انجمن گردشگری سلامت چند عضو دارد؟ چه کسانی عضوش هستند و چه کسانی باید عضو شوند؟ منظورم «باید» دستوری و الزامی نیست، بلکه باید توصیه‌‌ای، است. چه کسانی نیاز هست که جهت بزرگ کردن اکوسیستم گردشگری سلامت قدم به میدان بگذارند؟ از بین استارتاپ‌‌ها، کلینیک‌‌ها، بیمارستانها و روسای بیمارستانها چه کسانی باید در انجمن باشند؟

به اعتقاد من هر کسی به صورت حرفه‌‌ای در حوزه گردشگری سلامت کار می‌‌کند باید عضو انجمن باشد و می‌‌تواند باشد! هم می‌‌تواند و هم باید! کسی که developer است، می‌‌تواند در حوزه Physical یا در شکل‌‌دهی به یک استارتاپ نقش‌‌آفرینی کند. کسی که یک استارتاپ را دولوپ کرده یا صاحب یک بیمارستان، شرکت، شهرک سلامت، برند سلامت یا هتل مرتبط با گردشگری سلامت است می‌‌تواند به ایفای نقش بپردازد. هتل پارسیان و هتل آزادی عضو انجمن شده‌‌اند. اینها برندهای کوچکی نیستند. هتل هما نیز همین‌‌طور! بیمارستانهای برتر ایران در بخش خصوصی عضو انجمن هستند. هیچ کدام از برترین‌‌ها را نمی‌‌توانید نام ببرید که عضو انجمن نباشند.

مثلاً «گاندی» و «محب»؟

گاندی، محب، لاله، آتیه، کسری، پارس،… همه این بیمارستانها عضو انجمن هستند. آیا از اینها برتر هم می‌‌شناسید؟ دو بیمارستان «عرفان‌‌ » از اول عضو بودند. حتی بیمارستان رضوی مشهد، میلاد اصفهان، بیمارستان بین‌‌المللی تبریز، اردیبهشت شیراز، بیمارستان مرکزی شیراز، قائم رشت، «بیمارستان شمال» در آمل، بیمارستان‌‌های امام رضا و امام علی کرمانشاه، آپادانا در خوزستان، گلستان خوزستان، آریا در اهواز، همگی بیمارستانهای عضو انجمن هستند. مطرح‌‌ترین‌‌ها را در فهرست می‌‌بینید. ۶۰ بیمارستان از ۱۶۰ تایی که IPD دارند عضو انجمن هستند.

انجمن در مجموع چند عضو دارد؟

انجمن گردشگری سلامت ایران الان حدود ۹۰ عضو دارد.

چند سال از تأسیس انجمن می‌‌گذرد؟

از تأسیس اولیه‌‌اش ۷ سال! اما از زمانی که با شورای راهبری گردشگری سلامت همکاری خود را شروع کرده‌‌ایم وفعالیت انجمن جدی شده ۳ سال می‌‌گذرد.

نیازی نیست هر روز در شورا چیزی را تصویب کنیم بلکه باید مصوبات گذشته را به اجرا در آوریم. به نظر من شکل‌‌گیری شورای راهبری گردشگری سلامت را باید یک نقطه امید دانست ولی در مقطعی دچار چالش شدیم، چون با تغییر دولت، باورهای اعضا نیز تغییر می‌‌کرد. بحمدالله الآن دوباره به ثبات رسیده و دبیر و کارکنان مشخص شده‌‌اند.

انجمن بین المللی خدمات گردشگری سلامت چه خدماتی به اعضای خود ارائه می‌‌دهد؟

اصلی‌‌ترین کار انجمن، ایفای نقش به عنوان واسط بین حاکمیت و اعضا است! مشکلات ساختاری و حاکمیتی و قانونی اعضا را پیگیری می‌‌کنیم. خیلی از اعضا از حیث دریافت ویزای T مشکل دارند. ما مذاکره می‌‌کنیم تا برطرف شود. در شیراز اسپانسر جذب کردیم و هزینه حضور اعضا را در نمایشگاه گردشگری پارس کاهش دادیم. بارها با سازمان توسعه تجارت مذاکراتی انجام دادیم و مشوق‌‌های صادراتی برای اعضا گرفتیم. دوره‌‌های آموزشی را نیز جهت ارتقای سطح دانش و فعالیت‌‌های اعضا برگزار می‌‌کنیم. گاهی اعضا را به کشورهای مختلف متصل می‌‌کنیم تا به فعالیت جدی در آن کشورها بپردازند. این بزرگترین وظیفه یک تشکل است. هرگز فراتر از این نمی‌‌رویم. درآمد تشکل از حق عضویت‌‌هاست. بعضی جاها بیمارستانها وقتی می‌‌خواستند قراردادی جهت جذب بیمار ببندند ما قرارداد بستیم و بیمار را به بیمارستان فرستادیم. اگر یک شرکت بخواهد با تک‌‌تک بیمارستانها قرارداد ببندد سخت است. آنها با ما قرارداد می‌‌بندند و ما بیماران را به بیمارستانهای مرتبط می‌‌فرستیم.

اینطور نیست که شورای راهبری گردشگری سلامت هیچ قید و شرطی برای انجمن نگذاشته باشد. قید و شرط این است که «جامعیت را حفظ کند و سوگیری نداشته باشد». شورا دائماً بر انجمن نظارت دارد. انجمن باید جامع و بیطرف باشد و انحصار به وجود نیاورد. ان‌‌شاء‌‌الله در آینده نزدیک، مجمعی را در انجمن ایجاد می‌‌کنیم که تمام کنشگرها بیایند و فعالیت و کار کنند.

گفت‌وگو با دکتر جهانگیری رئیس انجمن گردشگری سلامت ایران
ایشان تاکید می‌کنند که هر کسی به صورت حرفه‌‌ای در حوزه گردشگری سلامت کار می‌‌کند باید عضو انجمن باشد و می‌‌تواند باشد! هم می‌‌تواند و هم باید!/عکس: شایان جوان

همکاری انجمن گردشگری سلامت با شورای راهبری گردشگری سلامت به چه شکل است؟ راجع به شورای راهبری بیشتر صحبت کنید. چه فعالیت‌‌هایی انجام می‌‌دهد؟ یکی از نقدهای مطرح، این است که «شورا» بر خلاف شور و هیجان اولیه‌‌ای که شکل گرفت، قدری به سایه و سکوت رفته!

این نقدها همیشه هست. شوراها دوره‌‌های فراز و فرود دارند و همیشه با ثبات یکسانی کار نمی‌‌کنند. قطعاً در ابتدای راه، کار بیشتر است و باید دستورالعمل‌‌هایی تصویب شود. وقتی دستورالعمل‌‌ها به ثبات رسید، شورا باید روی یک پلتفورم قرار گیرد و کارهای مداوم انجام دهد. نیازی نیست هر روز در شورا چیزی را تصویب کنیم بلکه باید مصوبات گذشته را به اجرا در آوریم. به نظر من شکل‌‌گیری شورای راهبری گردشگری سلامت را باید یک نقطه امید دانست ولی در مقطعی دچار چالش شدیم، چون با تغییر دولت، باورهای اعضا نیز تغییر می‌‌کرد. بحمدالله الآن دوباره به ثبات رسیده و دبیر و کارکنان مشخص شده‌‌اند. جایگاه شورای راهبری بسیار خوب است و می‌‌تواند موفقیت‌‌های چشمگیری به دست آورد. یکی از دستاوردهایش مصوبه IPD برای بیمارستانها بوده که در وزارت بهداشت اجرا می‌‌شود و راهگشا است. یک آیین‌‌نامه هم برای ساماندهی شرکت‌‌ها طراحی شده، که البته جدیداً دستخوش چالش‌‌هایی شده است. سومین دستاورد «شورا راهبری گردشگری سلامت کشور، شکل‌‌گیری همین «انجمن» است. این تشکل در شورا تصویب شد و بر اساس راهکارهای شورا و با حضور اعضای شورا انتخاباتش برگزار شد. انجمن گردشگری سلامت در واقع بازوی اجرایی شورا به شمار می‌‌رود.

اینطور نیست که شورا هیچ قید و شرطی برای انجمن نگذاشته باشد. قید و شرط این است که «جامعیت را حفظ کند و سوگیری نداشته باشد». شورا دائماً بر انجمن نظارت دارد. انجمن باید جامع و بیطرف باشد و انحصار به وجود نیاورد. ان‌‌شاء‌‌الله در آینده نزدیک، مجمعی را در انجمن ایجاد می‌‌کنیم که تمام کنشگرها بیایند و فعالیت و کار کنند.

برگزاری دو کنفرانس بین‌‌المللی گردشگری سلامت در سال ۹۸

آیا جلسات شورای راهبری گردشگری سلامت هنوز هم برگزار می‌‌شود؟

بله! جلسات «شورای راهبری» استمرار دارد. امسال دو نشست داشتیم و سومین هم به زودی است. به خاطر برخی تغییر رویکردها در حوزه گردشگری، چالش‌‌هایی به وجود آمد ولی بحمدالله رفع شد. معاون فعلی گردشگری سازمان میراث فرهنگی جلسات منظمی را شکل می‌‌دهد. یکی از مصوبات خوب ما این بود که تا قبل از جلسه بعد، برنامه‌‌های شورا تهیه و سپس تصویب شود. امسال چند مصوبه خوب در شورا داشتیم؛ یکی این که انجمن گردشگری سلامت جامعیت پیدا کند؛ دوم برگزاری دو کنفرانس بین‌‌المللی در سال ۲۰۱۹ است که یکی از آن‌‌ها دومین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای عضو اکو و دیگری پنجمین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای اسلامی است.

در چه ماه‌‌هایی برگزار خواهند شد؟

«اکو» از ۲۸ تا ۳۰ خردادماه ۹۸ در اردبیل برگزار می‌‌شود. ولی پنجمین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای اسلامی هنوز تاریخ دقیقی ندارد و در حال رایزنی از طریق اتاق‌‌ها هستیم.

آیا خود انجمن گردشگری سلامت متولی برگزاری این کنفرانس‌‌ها است؟

مجری و محور اصلی، اعضای شورا و بخصوص اتاق بازرگانی هستند. ولی از لحاظ علمی و فرایندی، انجمن نقش‌‌آفرین می‌‌شود. انجمن گردشگری سلامت، دبیر علمی کنفرانس است و بخشی از کارهای اجرایی را انجام می‌‌دهد. برخی حوزه‌‌ها مثل مباحث بین‌‌المللی را انجمن صلاح نمی‌‌داند وارد شود چون باید دستگاه‌‌ها انجام دهند. برخی دعوتنامه‌‌ها را دستگاه‌‌های مرتبط مثل «وزارت بهداشت» و «میراث» از طریق «وزارت خارجه» می‌‌فرستند و «اتاق» نیز اعضا را هماهنگ می‌‌کند.

امروز همه از «تله» حرف می‌‌زنند؛ مثلاً «تله کنفرانس»، «تله مدیسین»، تله کنسالتیشن و جراحی از راه دور! استارتاپ‌‌ها می‌‌توانند به این حوزه‌‌ها بیایند. مهم‌‌ترین رکن، هوشمندسازی Healthcare Provider است. آن‌‌ها می‌‌توانند از طریق استارتاپ‌‌ها برای مدیریت بخش‌‌های مختلفشان هوشمند شوند. مهم‌‌ترین خلاء برندینگ است: برندینگ پزشکان، برندینگ مراکز سلامت و… برندینگ هزینه زیادی دارد ولی استارتاپ‌‌ها می‌‌توانند با هزینه بسیار کم برندینگ انجام دهند.

سازمان نظام پزشکی یکی از بازوهای شورای راهبری گردشگری سلامت و از بازیگران اصلی این حوزه محسوب می‌‌شود. در مورد نقش این سازمان در اکوسیستم گردشگری سلامت ایران بیشتر توضیح دهید.

شاید یک پزشک تبلیغات انجام دهد و به نظر خیلی خوب برسد ولی آیا از باطن وی هم خبر دارید؟ اینجاست که نظام پزشکی نقش اصلی را ایفا می‌‌کند. اگر یک پزشک خطایی انجام دهد چه کسی باید رسیدگی کند؟ باز هم سازمان نظام پزشکی! در حوزه بین‌‌الملل وضعیت حساس‌‌تر است. دادگاه‌‌های ما نسبت به کسی که از خارج به ایران می‌‌آید تا خدمات پزشکی بگیرد حساس‌‌تر هستند و سازمان نظام پزشکی نیز از طریق کمیسیون‌‌های مختلف خود می‌‌تواند اظهار نظر کند. ما حدود ۲۰۹ شعبه نظام پزشکی در سراسر کشور داریم یعنی بسیار گسترده است. به راحتی در هر جایی که خدمات سلامت می‌‌دهند نظام پزشکی حضور دارد و می‌‌تواند کمک کند. سازمان نظام پزشکی به عنوان یکی از نقش آفرینان شورای پزشکی به وظایف خود برای افزایش سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت عمل می‌‌کند.

نکته دیگر این که بیشترین سرمایه‌‌گذاری ما برای توریسم سلامت باید کجا باشد؟ به نظر من جامعه پزشکی! اگر جامعه پزشکی در نوبت‌‌دهی و خدمات همکاری نکنند مشکلاتی پیش می‌‌آید. در این رابطه باید ساماندهی خوبی صورت گیرد. Promote کردن جامعه پزشکی نیز وظیفه نظام پزشکی است. با اطلاع‌‌رسانی به شعبه‌‌های نظام پزشکی می‌‌توان کمک خوبی از آنها گرفت.

اشاره به اهمیت سرمایه‌‌گذاری در این حوزه کردید. اگر قرار باشد ۹۰ درصدی که بلااستفاده مانده بالفعل شود باید سرمایه‌‌گذاران فعال شوند. شما که مرکز شتابدهی راه انداخته‌‌اید و دارید به فضای استارتاپی نقب می‌‌زنید می‌‌دانید که نقش VCها در این حوزه خیلی پررنگ است. آیا سرمایه‌‌گذارانی که تمایل یا پتانسیل ورود به حوزه گردشگری سلامت را دارند شناسایی کرده‌‌اید؟ اساساً در چه بخش‌‌هایی نیاز به سرمایه‌‌گذاری داریم؟

بله، هم در انجمن و هم در سازمان نظام پزشکی، نشست‌‌های مختلفی در این رابطه داشته‌‌ایم. یکی از نکات مهم این است که حوزه گردشگری سلامت را باید به خوبی به سرمایه‌‌گذاران معرفی کنیم. تا معرفی اتفاق نیفتد قطعاً سرمایه‌‌گذار جذب و ترغیب نمی‌‌شود. خیلی‌‌ها از سرمایه‌‌گذاران اصلی فهمیده‌‌اند اینجا جای خوبی است ولی یقین نیافته‌‌اند. آنها با امید ولی بدون شناخت به سراغ گوشه‌‌هایی می‌‌روند که به ضررشان می‌‌شود. یک سرمایه‌‌گذاری کوچک می‌‌کنند و بعد که به موفقیت نرسیدند خودشان تبدیل به یکی از معضلات سیستم می‌‌شوند. ما دوست داریم سرمایه‌‌گذار واقعی به جای درست برود. گردشگری سلامت در حوزه Airline نیاز به سرمایه‌‌گذاری‌‌های خاصی دارد. ایرلاین‌‌های ما هنوز به این باور نرسیده‌‌اند که مثل ترکیش ایرلاین که مثال زدید دست به سرمایه‌‌گذاری بزنند. ترکیش بعضی خدمات را با ۵۰% تخفیف یا به رایگان می‌‌دهد. آنها به حدی از بلوغ رسیده‌‌اند که برای سهم خود از بازار جهانی گردشگری سلامت وارد مذاکره با خدمت‌‌دهندگان شوند و این حوزه را به عنوان سرمایه‌‌گذاری ببینند. قطعاً ضرر نمی‌‌کنند و سرمایه را از جای دیگر بر می‌‌گردانند. از کجا بر می‌‌گردانند؟ از همین سرمایه‌‌گذاری‌‌ها! در واقع دارند مشارکت می‌‌کنند. اگر مشارکت نبود زیان می‌‌دیدند. سرمایه‌‌گذاران اصلی ما صرفاً در جامعه پزشکی یا صرفاً بیمارستان‌‌ساز نیستند. ایرلاین‌‌ها و هتل‌‌ها نیز باید به میدان بیایند. بعضی سرمایه‌‌گذاری‌‌هایی که هتل‌‌ها انجام می‌‌دهند از عهده دیگران بر نمی‌‌آید.

در ایام عید امسال فکری به ذهنمان رسید که ان‌‌شاء‌‌الله در سال آینده اجرایی می‌‌شود. چکاپ توریست‌‌هایی که از بیرون می‌‌آیند را با هزینه بسیار کم مثلاً ۱۰۰ یا ۲۰۰ دلار در محل هتل انجام می‌‌دهیم و به ازای این مبلغ ۱۰۰ یا ۲۰۰ صفحه داکیومنت برایشان فراهم می‌‌کنیم. این کار به راحتی قابل انجام است. بدین ترتیب، بیمار حتی از در هتل بیرون نمی‌‌آید و فقط اگر لازم شد به جای دیگری ارجاع می‌‌دهیم. این یک سرمایهگذاری مشترک است. باید هتل تخفیفی به آن بیمار بدهد و من هم تخفیفی مشمول پکیج‌‌هایم کنم. این باعث جاذبه‌‌ای برای کل گردشگران می‌‌شود. معاونت گردشگری در این زمینه پیشنهادی داد ولی به دلیل عدم همکاری سایرین انجام نشد. فراموش نکنید که برای اینکه سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت را بیشتر کنیم همه باید مشارکت کنند.

تصور کنید یک فرد خارجی را با جاذبه سلامت و توریسم به ایران بیاورید. در ایام عید یا زمستان که هتل‌‌ها خالی هستند آنها می‌‌توانند به اینجا بیایند تا، هم گردشگری کنند، هم تست و چکاپ شوند، هم درمان بگیرند و هم هزینه زیادی نداشته باشند. بدین ترتیب ضریب اشغال تخت هتل‌‌ها هم از ۱۰% به ۸۰% می‌‌رسد و ضرر نمی‌‌کنند. او به بازار هم می‌‌رود و خرید و گشت و گذار می‌‌کند و باعث رونق خواهد بود. لباس و سوغات و خیلی چیزهای دیگر هم می‌‌خرد. پولی که توریست می‌‌آورد بر نمی‌‌گرداند و چون قیمت‌‌های اینجا خوب است سعی می‌‌کند کل پولش را هزینه کند.

خود انجمن هم با مرکز شتابدهی وارد حوزه استارتاپ‌‌ها شده است. این خبر جدیدی بود و اطلاع نداشتیم که تا این حد جلو رفته‌‌اید. معتقدید استارتاپ‌‌های گردشگری سلامت به جز جذب توریست سلامت چه خلاء‌‌های دیگری را بتوانند برطرف سازند تا در نهایت سهم ایران از بازار جهانی گردشگری سلامت بیشتر شود؟

در گردشگری سلامت، جذب بیمار و جذب توریست فقط یکی از خلاء‌‌هاست. آنها می‌‌توانند به راحتی در زمینه ارائه مشاوره و آموزش فعالیت داشته باشند. همه مردم نیاز به آموزش‌‌های عام، آموزش‌‌های تخصصی و فوق تخصصی دارند که استارتاپ‌‌ها به راحتی انجام می‌‌دهند. جذب سرمایه‌‌گذار نیز از طریق استارتاپ‌‌ها انجام می‌‌شود. سامانه‌‌های استارتاپی قادرند سرویس‌‌های متنوعی را ارائه کنند؛ فرضاً خدمات از راه دور! الآن چند تکنولوژی به وجود آمده که به ما امکان راه‌‌اندازی کلینیک‌‌های مجازی را می‌‌دهد. دستگاهها را در آن کشور می‌‌گذاریم و پزشک اینجا می‌‌نشیند و به راحتی با تله‌‌مدیسین ویزیت و درمان می‌‌کند. در این حوزه‌‌ها نیز استارتاپ‌‌ها قادر به همکاری هستند. دسترسی‌‌های دیگری نیز می‌‌توان در حوزه‌‌های تخصصی خاص فراهم کرد؛ مثلاً دوره‌‌های خاص دندانپزشکان، دوره‌‌های خاص پزشکان و…

امروز همه از «تله» حرف می‌‌زنند؛ مثلاً «تله کنفرانس»، «تله مدیسین»، تله کنسالتیشن و جراحی از راه دور! استارتاپ‌‌ها می‌‌توانند به این حوزه‌‌ها بیایند. مهم‌‌ترین رکن، هوشمندسازی Healthcare Provider است. آن‌‌ها می‌‌توانند از طریق استارتاپ‌‌ها برای مدیریت بخش‌‌های مختلفشان هوشمند شوند. مهم‌‌ترین خلاء برندینگ است: برندینگ پزشکان، برندینگ مراکز سلامت و… برندینگ هزینه زیادی دارد ولی استارتاپ‌‌ها می‌‌توانند با هزینه بسیار کم برندینگ انجام دهند.

گفت‌وگو: رضا جمیلی

1 نظر
  1. علیرضا عاصمی می گوید

    اینها خودشون در نظام پزشکی کشور انحصار ایجاد کرده اند،حالا دم از عدم انحصار و شفافیت می‌زنند.خنده دار است…

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.