گردشگری پزشکی نباید صرفا بیماری‌گرا باشد

یادداشتی از حمید ضرغام بنیان‌گذار رشته مدیریت جهانگردی در ایران

در دوران کنونی اقتصاد و صنایع بسیاری از کشورها وابسته به گردشگری و متکی به نظمی است که توانایی هدایت جریان‏‌های جهانی را دارا است. گردشگری فرهنگی، زیرمجموعه گردشگری است و به مظاهر فرهنگی و شیوه زندگی مردم مانند هنر، معماری، سنن، جشنواره‏‌ها‏ و ارزش‏‌ها‏ی اجتماعی آن‌ها مربوط می‌‏شود. از طریق گردشگری، امکان تعامل انسان‌‏ها و به تبع آن همبستگی فرهنگ‏‌ها‏ با هم و مآلاً کمک به ایجاد انسجام در میان ساکنان جهان فراهم می‌‏شود. با توجه به اینکه فرهنگ و میراث دو عامل مهم در جذب گردشگر هستند، رشد و توسعه آن‌ها به عنوان یک منبع برای توسعه و بهبود اقتصاد یک ضرورت غیرقابل اجتناب است.

وابستگی دوطرفه‌‏ای که بین گردشگری و میراث فرهنگی وجود دارد، روز به روز مشهودتر می‏‌گردد. در حالیکه میراث فرهنگی مبنایی را برای رشد گردشگری به وجود می‏‌آورد، گردشگری نیز قدرت دارد تا سرمایه لازم برای حفاظت از میراث فراهم سازد. گردشگری، بدون مدیریت پایدار، پتانسیل خود را برای رشد از دست می‌‏دهد. زیرا آسیب به فرهنگ محلی بسیار سریع و اغلب غیرقابل ترمیم است. قطعا توجه دارید که فرهنگ‏‌های محلی، در زمره منابع تجدیدناپذیرند.

اندیشمندان گردشگری با توجه به مسائل مدیریتی، گردشگران را در گروه‌‏هایی دسته‏‌بندی می‌‏کنند که پاسخ به خواست‏‌ها و نیازهای آنان به شیوه‌ای مشابه و شرایطی خاص میسر است. چنین حرکتی برای برآوردن نیازهای بازدید‌کنندگان و اطمینان از اهداف حفاظت میراث لازم است. استدلال می‏‌شود که تمرکز بر روی بازدیدکنندگان و دسته‏‌بندی آن‌ها به توضیح اینکه چرا مردم برای انجام فعالیتی ویژه به مقصد خاصی جذب می‏‌شوند کمک می‏‌کند. به طور کلی سه مبنا برای دسته‌بندی گردشگران وجود دارد: جمعیت شناختی، اجتماعی-اقتصادی و روانشناسی-فرهنگی. در این دسته‌بندی، انواع مختلفی از گردشگری به حوزه سلامت انسان مربوط می‌­شود که برخی از مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از «گردشگری سلامت»، «گردشگری پزشکی» و «گردشگری صحت». در هر صورت، یکی از مهم‌ترین اهداف گردشگری، درمان آلام و بازسازی توان و درک لذت حیات است.

عرضه­‌کنندگان گردشگری پزشکی اما “بیماری‌­گرا” هستند و به گردشگرانی خدمت ارائه می­‌دهند که در درجه اول برای درمان یک بیماری خاص سفر می­‌کنند. خدماتی که در گردشگری پزشکی ارائه می‌­شود مربوط به رویه­‌های درمانی و خدمات تشخیصی پیشرفته است. هرچند مهم‌ترین هدف گردشگری پزشکی، نتیجه مطلوب درمان است. اما گردشگری پزشکی سایر جنبه‌های گردشگری از جمله آشنایی با یک فرهنگ متفاوت و لذت از فعالیت‌های تفریحی و خرید را نیز تجربه می‌کنند. این تجربه اثرگذاری و اثرپذیری فرهنگی را در پی دارد. یکی از تفاوت‌‏های گردشگری پزشکی با گردشگری انبوه آن است که اثرات فرهنگی گردشگران پزشکی نه تنها مخرب نیست بلکه از جنبه‌‏های مختلف سازنده نیز هست. زیرا در اینجا گردشگر نیازمند توجه ویژه است و ایرانیان هم اساسا غریبه نوازند و با اتکای به فرهنگ «چو افتاده‌‏ای دست افتاده گیر» بیش از دیگر گردشگران پذیرای اینانند. بنابراین گردشگران پزشکی (درصورتی که به‌درستی مدیریت شوند) هم‌ارز آورند و هم انتقال دهنده نیک‌اندیشی و مهر ایرانیان به دیگر ملل. یعنی مبلغانی کارآمد برای جلب دیگران به این مقصد گردشگری به‌شمار می‌‏روند.

همکاری منطقه‌‏ای کشورهای ایران، پاکستان و ترکیه اگرچه در آغاز رنگ اقتصادی داشت اما با پیشرفت زمان و تغییرات سیاسی منطقه، اشکال گسترده‏‌تر و شمولی فراتر از روابط صرف اقتصادی به‌خود گرفته است. به‌طوری که ارزش‌‏ها‏ی خاص فرهنگی مجموعه کشورهای اکو می‏‌تواند تعیین کند که آیا نگرانی در مورد سلامت فردی و مسائل مربوط به محیط زیست قادر است افراد را به مشارکت در رفتارهای سازگار، هم‌سو سازد؟ آنچه از نتیجه مطالعات گوناگون در این زمینه حاصل می‌‏شود پاسخی مثبت است. یافته‏‌ها‏ی تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می‌‏دهد که نگرانی‏‌ها‏ی فردی به شدت با انگیزه عمل در کشورهایی که ارزش‏‌ها‏ی فردی را پشتیبانی می‌‏کنند، مرتبط است. این رفتارها می‌‏توانند به هنجارهای اجتماعی و انگیزه‌‏ها‏ی قوی تعامل مردم این کشورها بدل شوند. معنی این تعاملات آن نیست که مردم برخی کشورهای منطقه توجهی بیشتر یا کمتر به مسایل سلامت فردی و عمومی و اقدامات زیست‏‌محیطی دارند. لیکن رویکردهای آن‌ها متفاوتند. برگزاری نشست‏‌هایی از قبیل نمایشگاه کنفرانس اکو می‏‌تواند به تغییر اعتقادات، نگرش‏‌ها‏ و نگرانی‌‏ها‏ی مردم در مورد مسائل اجتماعی که یکی از پرطرفدارترین راه‌‏ها‏ برای تغییر رفتار است، منجر شود. موضوع حائز اهمیت آن است که دانشمندان، سیاستگذاران و فعالان باید بدانند فرهنگ، چگونه پیش نیازهای روانشناختی عمل را برای شکل‏‌گیری سیاست‏‌ها‏ و مداخلات حل مسائل مهم اجتماعی شکل می‏‌دهد. آنان باید از اشتراکات فرهنگی و تاریخی مردم منطقه برای گسترش همبستگی، تقویت روابط فرهنگی کشورهای منطقه و تقابل با ناعدالتی‌‏های اقتصادی، افراط‏‌گرایی و باج‏‌خواهی ابرقدرت‏‌ها بهره گیرند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.